جلد 2018 -                   جلد 2018 - صفحات 0-0 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Jenny McCleery, Rajesh P Abraham, David A Denton, Anne WS Rutjes, Lee‐Yee Chong, Aalya S Al‐Assaf, et al . Vitamin and mineral supplementation for preventing dementia or delaying cognitive decline in people with mild cognitive impairment. 3 2018; 2018
URL: http://cochrane.ir/article-1-2405-fa.html
پیشینه
ویتامین‌ها و مینرال‌ها عملکردهای زیادی در سیستم عصبی دارند که برای سلامت مغز مهم هستند. پیشنهاد شده که انواع مختلف مکمل‌های ویتامین و مواد معدنی ممکن است در حفظ عملکرد شناختی و تأخیر در شروع دمانس مفید باشند. در این مرور، ما سعی کردیم شواهد مربوط به این موضوع را در افرادی که قبلا مبتلا به نقص شناختی خفیف (MCI) بودند، بررسی کنیم.
اهداف
بررسی اثرات مکمل ویتامین و مینرال بر عملکرد شناختی و بروز دمانس در افراد مبتلا به اختلال شناختی خفیف.
روش های جستجو
ما ALOIS، ثبت تخصصی گروه دمانس و بهبود شناختی در کاکرین (CDCIG)، هم‌چنین MEDLINE؛ Embase؛ PsycINFO؛ CENTRAL؛ (CINAHL) Cumulative Index to Nursing and Allied Health Litretre؛ LILACs؛ Web of Science Core Collection، ClinicalTrials.gov و پورتالWHO / ICTRP را از آغاز تا 25 ژانویه 2018 جست‌وجو کردیم.
معیارهای انتخاب
ما کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی‌ یا شبه‌تصادفی‌سازی شده، کنترل شده با دارونما را وارد کردیم که به بررسی مکمل‌های ویتامین یا مینرال تجویز شده به صورت خوراکی در شرکت‌کنندگان با تشخیص اختلال شناختی خفیف پرداختند و کارآزمایی‌هایی که به ارزیابی میزان بروز دمانس یا پیامدهای شناختی یا هر دو پرداختند. ما به مطالعات قابل اجرا در جمعیت عمومی از‌ افراد سالخورده علاقه‌مند شدیم و بنابراین مطالعاتی را حذف کردیم را که در آن شرکت‌کنندگان دارای کمبود شدید ویتامین یا مینرال بودند.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
ما به دنبال داده‌هایی در مورد پیامدهای اولیه بروز دمانس و عملکرد شناختی کلی و پیامدهای ثانویه حافظه اپیزودیک، عملکرد اجرایی، سرعت پردازش، کیفیت زندگی، کارآیی عملکردی، تاثیر کلی بالینی، عوارض جانبی و مرگ‌ومیر بودیم. ما گردآوری و تجزیه‌و‌تحلیل داده‌ها را بر اساس روش‌های استاندارد مرور سیستماتیک در کاکرین انجام دادیم. ما با استفاده از ابزار ارزیابی «خطر سوگیری (bias)» کاکرین به ارزیابی خطر سوگیری مطالعات گنجانده شده پرداختیم. ما ویتامین‌ها و مینرال‌ها را با توجه به مکانیسم عمل فرضی آن‌ها گروه‌بندی کردیم، و در جایی که ما آنها را از نظر بالینی مناسب تشخیص دادیم، داده‌ها را با استفاده از روش‌های اثرات تصادفی ترکیب کردیم. ما از سیستم GRADE (نظام درجه‌بندی کیفیت شواهد و قدرت توصیه‌ها) برای ارزیابی کیفیت کلی شواهد برای هر مقایسه و پیامد استفاده کردیم.
نتایج اصلی
ما پنج کارآزمایی را با 879 شرکت‌کننده وارد کردیم که مکمل‌های ویتامین B را مورد بررسی قرار دادند. در چهار کارآزمایی، مداخله، ترکیبی از ویتامین B6، B12 و اسید فولیک بود؛ در یک کارآزمایی، مداخله فقط شامل اسید فولیک بود. دوزها متنوع بودند. ما وجود بعضی خطرات سوگیری عملکردی و فرسایشی و پیامد انتخابی گزارش‌دهی را در میان این کارآزمایی‌ها در نظر گرفتیم. پیامدهای اثربخشی اولیه ما عبارت بودند از بروز دمانس و نمرات معیارهای عملکرد شناختی کلی. هیچ‌یک از کارآزمایی‌ها بروز دمانس را گزارش نکردند و کیفیت شواهد مربوط به عملکرد شناختی کلی بسیار پایین بود. احتمالا تاثیر کم یا بدون تاثیر از ویتامین‌های گروه Bکه برای مدت 6 تا 24 ماه مصرف شدند، بر حافظه اپیزودیک، عملکرد اجرایی، سرعت پردازش یا کیفیت زندگی وجود داشته است. شواهد مربوط به سایر پیامدهای بالینی ثانویه ما، از جمله آسیب‌ها، بسیار پراکنده یا بسیار کم کیفیت بودند. شواهدی از یک مطالعه نشان داد که ممکن است نرخ پایین‌تری از آتروفی مغز بیش از دو سال در شرکت‌کنندگان دریافت کننده ویتامین B وجود داشته باشد. همان مطالعه، تجزیه‌و‌تحلیل زیر گروه را بر اساس سطح هوموسیستئین سرم (tHcy) در خط پایه گزارش کرد و شواهدی یافت که نشان داد ویتامین‌های B ممکن است حافظه اپیزودیک را در افرادی که tHcy بالاتر از میانه در خط پایه دارند، بهبود ببخشند.
ما یک کارآزمایی (516 = n) را درباره مکمل ویتامین E انتخاب کردیم. ویتامین E به مقدار IU 1000 آلفا-توکوفرول (alpha‐tocopherol) دو بار در روز تجویز شد. ما این کارآزمایی را در معرض خطر سوگیری فرسایشی و گزارش‌دهی انتخابی در نظر گرفتیم. احتمالا هیچ تاثیری از ویتامین E بر احتمال پیشرفت از MCI به دمانس آلزایمر در بیش از سه سال وجود نداشت (HR: 1.02؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.74 تا 1.41؛ 516 = n؛ 1 مطالعه؛ شواهد با کیفیت متوسط). هم‌چنین شواهدی مبنی بر تاثیر در نقاط زمانی میانی وجود نداشت. داده‌های موجود امکان انجام تجزیه‌و‌تحلیل را به ما نداد اما نویسندگان اثر معنی‌داری را با سه سال مصرف مکمل ویتامین E بر عملکرد شناختی کلی، حافظه اپیزودیک، سرعت پردازش، تاثیر بالینی کلی، کارآیی عملکردی، عوارض جانبی، یا مرگ‌ومیر (پنج مورد مرگ در هر گروه) گزارش نکردند. ما کیفیت شواهد مربوط به این اثر را پایین در نظر گرفتیم.
ما یک کارآزمایی (256 = n) را در رابطه با ترکیب مکمل ویتامین E و ویتامین C و یک کارآزمایی (26 = n) را در رابطه با مکمل با پیکولینات کرومیوم (chromium picolinate) وارد کردیم. در هر دو مورد، یک پیامد شناختی واجد شرایط واحد وجود داشت، اما ما کیفیت شواهد را بسیار پایین در نظر گرفتیم و بنابراین نمی‌توان به هر گونه اثرات اطمینان کرد.
نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
شواهد مربوط به مصرف مکمل‌های ویتامین و مینرال به عنوان درمان‌هایی برای MCI بسیار محدود است. سه سال درمان با دوز بالای ویتامین E احتمالا خطر پیشرفت را به دمانس کاهش نمی‌دهد، اما ما در مورد این پیامد برای مکمل‌های دیگر داده‌ای نداریم. فقط ویتامین‌های B در بیش از یک RCT ارزیابی شده است. شواهدی در رابطه با اثرات مفید مکمل‌های ویتامین B طی شش تا 24 ماه بر شناخت وجود ندارد. شواهد حاصل از یک مطالعه واحد از کاهش نرخ آتروفی مغزی در شرکت‌کنندگان دریافت کننده ویتامین B و اثر سودمند ویتامین B بر حافظه اپیزودیک در افرادی که در خط پایه tHcy بالا دارند، لزوم تلاش مجدد را برای بررسی این اثر نشان می‌دهد.
خلاصه به زبان ساده
مکمل‌های ویتامین و مینرال برای پیشگیری از دمانس یا تاخیر در زوال شناختی در افراد مبتلا به اختلال شناختی خفیف
سوال مطالعه مروری
این مرور به بررسی این موضوع پرداخت که آیا افراد مبتلا به اختلال شناختی خفیف می‌توانند خطر ابتلا به دمانس خود را کاهش دهند، یا می‌توانند با مصرف مکمل‌های ویتامین یا مینرال از بدتر شدن حافظه یا سایر مهارت‌های تفکری خود پیشگیری کنند.

پیشینه
هنگامی که افراد سنشان بالا می‌رود، ایجاد تغییرات جزئی در حافظه و مهارت‌های فکر کردن در آن‌ها شایع هستند. هنگامی ‌که این تغییرات بدتر از آن چیزی است که در سالمندی طبیعی انتظار می‌رود، اما به اندازه کافی بد نیستند تا مدیریت فعالیت‌های معمولی فرد را با مشکل مواجه کنند، گفته می‌شود که این فرد مبتلا به اختلال شناختی خفیف (MCI) است. افراد مبتلا به MCI در معرض خطر بالای ابتلا به دمانس در آینده قرار می‌گیرند.
ویتامین‌ها و مینرال‌ها مواد طبیعی هستند که برای حفظ سلامت در رژیم غذایی مورد نیاز هستند. آنها دارای عملکردهای مختلف بسیاری در بدن هستند و بسیاری از آنها برای حفظ عملکرد صحیح مغز ضروری هستند. پیشنهاد شده که تکمیل یک رژیم معمولی فرد با دوزهای بالاتری از این ویتامین‌ها یا مینرال‌ها ممکن است به حفظ مهارت‌های تفکر یا پیشگیری از دمانس کمک کند.

ویژگی‌های مطالعه
 
ما هشت کارآزمایی تصادفی‌سازی و کنترل‌شده (RCTs ؛randomised controlled trials) را یافتیم، که چهار نوع مختلف از قرص‌های ویتامین یا مینرال را برای مقایسه آن‌ها با یک دارونما (یک قرص ساختگی) مورد بررسی قرار دادند. ویتامین‌های تست شده عبارت بودند از ویتامین‌های B (ویتامین B6، ویتامین B12 و اسید فولیک)، ویتامین E، و ویتامین E و C همراه با هم. تنها مینرال تست شده کرومیوم بود.

نتایج کلیدی و کیفیت شواهد
 
ترکیب ویتامین B در مقابل دارونما
5 کارآزمایی در مجموع با 879 شرکت‌کننده ویتامین‌های B را با دارونما مقایسه کردند. چهار کارآزمایی از ترکیبی از ویتامین B6، ویتامین B12 و اسید فولیک استفاده کردند؛ یک مطالعه کوچک اسید فولیک را به‌تنهایی تست کرد. هیچکدام از این مطالعات گزارش ندادند که آیا شرکت‌کنندگان مبتلا به دمانس شدند یا خیر. این مطالعات نشان ندادند که حافظه یا مهارت‌های تفکر بین گروهی از افراد دریافت کننده مکمل‌های ویتامین B و افرادی که پس از شش ماه تا دو سال درمان دارونما دریافت کردند، تفاوتی ایجاد کرد. اطمینان ما به نتایج تست‌های مختلف مورد استفاده در مطالعات از متوسط تا بسیار پایین بود. به نظر می‌رسد مصرف مکمل‌های ویتامین B به مدت دو سال به حافظه زیرگروه کوچکی از شرکت‌کنندگان در یک مطالعه کمک کرده که این افراد می‌توانند از طریق یک تست خونی خاص در آغاز کارآزمایی شناسایی شوند. یک مطالعه نشان داد که احتمالا هیچ تاثیری بر کیفیت زندگی شرکت‌کننده وجود نداشت. یک مطالعه مغز برخی از شرکت‌کنندگان را اسکن کرد و نشان داد که ویتامین‌های B ممکن است نرخ کوچک شدن مغز را کاهش دهند.
اثرات مضر و مرگ‌و‌میر در تعداد بسیار کمی ‌از شرکت‌کنندگان گزارش شد و ما نمی‌توانیم نتیجه‌گیری کنیم که آیا مصرف این ویتامین‌ها یا ترکیبات مشابهی از ویتامین‌های B منجر به آسیب می‌شوند یا خیر.
ویتامین E در مقابل دارونما.
یک مطالعه با 516 شرکت‌کننده دوز نسبتا بالایی را از ویتامین E (2000 IU در روز) در افرادی که مولتی‌ویتامین حاوی 15 IU ویتامین E (نیاز روزانه به ویتامین E تقریبا 30 IU است) نیز مصرف کردند، با دارونما مقایسه کرد. خطر ابتلا به دمانس ناشی از بیماری آلزایمر (رایج‌ترین شکل دمانس) احتمالا تحت تاثیر سه سال درمان با دوز بالای ویتامین E قرار نمی‌گیرد. کیفیت شواهد برای سایر پیامدها پایین‌تر بود، اما ممکن است این دوز از ویتامین E تاثیری بر حافظه خاص یا مهارت‌های تفکر یا اینکه چگونه افراد بتوانند فعالیت‌های روزانه خود را مدیریت کنند نداشته باشد.
ویتامین E و C در مقابل دارونما
یک مطالعه با 256 شرکت‌کننده ترکیبی را از ویتامین C و E با دارونما مقایسه کرد. این مطالعه تاثیری را بر حافظه کلی و مهارت‌های تفکر نیافت اما به دلیل کیفیت شواهد، ما اطمینان اندکی به این نتیجه داشتیم.
کرومیوم پیکولینات در مقابل دارونما
فقط یک مطالعه بسیار کوچک با 26 شرکت‌کننده به بررسی اثر مکمل‌های کرومیوم پرداخت. این مطالعه کوچک‌تر از آن بود که بتوانیم بر اساس آن نتیجه‌گیری کنیم.

نتیجه‌گیری‌ها
مقدار و کیفیت شواهد تحقیقات مربوط به مکمل‌های ویتامین و مینرال برای درمان MCI در افراد بدون کمبود تغذیه محدود است. در حال حاضر، امکان شناسایی مکمل‌هایی که بتوانند خطر ابتلای افراد مبتلا به MCI را به دمانس کاهش دهد یا مکمل‌هایی که به طور موثر علائم آن‌ها را درمان کند، وجود ندارد. قبل از اینکه ما بتوانیم به سوال مرور خود پاسخ دهیم تحقیقات بیش‌تری مورد نیاز است.

(686 مشاهده)
متن کامل [PDF 4 kb]   (43 دریافت)    

پذیرش: 1396/11/5 | انتشار: 1397/8/10