جلد 2019 -                   جلد 2019 - صفحات 0-0 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Katherine Harris, Dylan Kneale, Toby J Lasserson, Vanessa M McDonald, Jonathan Grigg, James Thomas. School-based self-management interventions for asthma in children and adolescents: a mixed methods systematic review. 3 2019; 2019
URL: http://cochrane.ir/article-1-2328-fa.html
پیشینه
آسم یک بیماری شایع تنفسی در کودکان است که با علائمی ‌نظیر خس‌خس، تنگی نفس، احساس تنگی در قفسه سینه و سرفه مشخص می‌شود. کودکان مبتلا به آسم می‌توانند با بهبود روش‌های استنشاقی و شناسایی و پاسخ دادن به علائم، بیماری خود را بهتر مدیریت کنند. مدارس یک محیط بالقوه حمایت کننده را برای ارائه مداخلات به منظور بهبود مهارت‌های خودمدیریتی در میان کودکان فراهم می‌کنند. اخلاق آموزشی با کسب مهارت و دانش همراه است و دسترسی به کودکان مبتلا به آسم را که به‌طور مرتب مراقبت‌های اولیه را دریافت نمی‌کنند، آسان‌تر می‌کند. با توجه به ماهیت چندجانبه/چندوجهی مداخلات خودمدیریتی، نیاز به درک ترکیبی از ویژگی‌های مداخله که با ارائه موفقیت‌آمیز برنامه‌های خودمدیریتی آسم مرتبط است، وجود دارد.
اهداف
این مرور دو هدف اولیه دارد.
• شناسایی ویژگی‌های مداخله‌ای که با پیاده سازی/اجرای موفق مداخله همراه است.
• ارزیابی اثربخشی مداخلات مبتنی بر مدرسه که به منظور بهبود خودمدیریتی آسم در بین کودکان ارائه شد.
ما اولین هدف را با انجام تجزیه‌وتحلیل تطبیقی کیفی (QCA)، یک روش ترکیبی که بعدا به صورت کامل شرح داده شده، از روند ارزیابی مطالعات برای شناسایی ترکیبی از اجزای مداخله و فرآیندهایی که با پیاده سازی موفق مداخله همراه هستند، بررسی کردیم.
ما هدف دوم را با انجام متاآنالیز پیامدهای گزارش شده از طریق ارزیابی پیامد مطالعات دنبال کردیم. ما ارتباط بین چگونگی اجزای خوب مداخله و اثربخشی آن را با استفاده از مدل‌های جداگانه، و همچنین با انجام تجزیه‌وتحلیل اضافی زیرگروه‌ها، بررسی کردیم.
روش های جستجو
ما برای یافتن مطالعات تصادفی‌سازی شده به جست‌وجو در پایگاه ثبت کارآزمایی‌های گروه راه‌های هوایی در کاکرین (Cochrane Airways Trials Register) پرداختیم. ما MEDLINE؛ Embase؛ the Cumulative Index to Nursing and Allied Health Literature (CINAHL)؛ PsycINFO؛ پایگاه اطلاعاتی مرورهای ساختارمند در کاکرین (CDSR ؛Cochrane Database of Systematic Reviews)؛ Web of Knowledge؛ Database of Promoting Health Effectiveness Reviews (DoPHER)؛ پایگاه اطلاعاتی خلاصه‌های مرور اثرات (DARE ؛Database of Abstracts of Reviews of Effects)؛ the International Biography of Social Science (IBSS)؛ Bibliomap؛ پایگاه اطلاعاتی ارزیابی تکنولوژی سلامت (HTA ؛Health Technology Assessment)؛ Applied Social Sciences Index and Abstracts (ASSIA) و Sociological Abstracts (SocAbs) را جست‌وجو کردیم. ما جست‌وجوی اخیر را در 28 آگوست 2017 انجام دادیم.
معیارهای انتخاب
شرکت‌کنندگان، کودکان در سنین مدرسه و مبتلا به آسم بودند که در مدرسه مداخله را دریافت کردند. مداخلاتی مناسب بودند که هدف آنها کمک به کودکان برای بهبود مدیریت آسم خود از طریق افزایش دانش، بالا بردن مهارت‌ها یا تغییر رفتار بود. مطالعات مربوط به اولین هدف ما می‌توانستند بر اساس یک طرح آزمایشی یا شبه‌آزمایشی بوده و از روش‌های کیفی یا کمی ‌برای گردآوری داده‌ها استفاده کنند. برای هدف دوم، ما کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده‌ای (RCTs ؛randomised controlled trails) را انتخاب کردیم که در آن کودکان به صورت جداگانه یا به صورت خوشه‌ای (به عنوان مثال کلاس‌ها یا مدارس) به مداخلات خودمدیریتی یا بدون مداخله کنترل کننده اختصاص داده شدند.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
ما از تجزیه‌وتحلیل تطبیقی کیفی (QCA) برای شناسایی ویژگی‌های مداخله‌ای استفاده کردیم که منجر به اجرای موفق مداخلات خودمدیریتی آسم شد. ما موفقیت پیاده‌سازی را با بررسی گزارش‌های فرسایش، دوز مداخله و پیروی از درمان، بدون در نظر گرفتن اثرات مداخلات اندازه‌گیری کردیم.
برای اندازه‌گیری تاثیرات مداخلات، ما داده‌های به دست آمده را از مطالعات مناسب برای پیامدهای اولیه خود ترکیب کردیم: پذیرش در بیمارستان، ویزیت در بخش اورژانس (ED)، غیبت از مدرسه و تعداد روزهای فعالیت محدود به علت علائم آسم. پیامدهای ثانویه عبارت بود از ویزیت برنامه‌ریزی نشده برای ارائه‌دهندگان مراقبت‌های بهداشتی، علائم روزانه و شبانه، استفاده از درمان‌های تسکین دهنده و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت اندازه‌گیری شده توسط پرسشنامه کیفیت زندگی آسم (AQLQ).
نتایج اصلی
ما برای این مرور 55 مطالعه را انتخاب کردیم. 33 مطالعه با 14174 کودک اطلاعات مربوط به QCA را ارائه دادند، و 33 RCT با 12623 کودک تاثیرات مداخلات را اندازه‌گیری کردند. 11 مطالعه به QCA و تجزیه‌وتحلیل اثربخشی کمک کردند. اکثر مطالعات در آمریکای شمالی در بین جمعیت اجتماعی محروم انجام شدند. دانش آموزان دبیرستانی در میان مطالعاتی که به QCA کمک می‌کنند، بهتر از مطالعاتی هستند که به ارزیابی‌های اثربخشی کمک می‌کنند، که بیش‌تر شامل دانش‌آموزان ابتدایی و دبیرستانی جوان است. تلاش تمام مداخلات بهبود آگاهی از آسم و عوامل آن بود و بر اهمیت بررسی منظم توسط پزشک تأکید داشتند، اگر چه تغییراتی در نحوه ارائه آن‌ها وجود داشت.
نتایج QCA اهمیت مداخله‌ای را که به صورت تئوری به دست آمده، همراه با اهمیت فاکتورهایی مانند دخالت والدین، رضایت کودک و اجرای مداخله در خارج از زمان خود کودک به عنوان مجریان اجرای موفق برجسته کرد.
در مقایسه با عدم مداخله، مداخلات خودمدیریتی مبتنی بر مدرسه احتمالا میانگین بستری شدن را به‌طور متوسط در حدود 0.16 پذیرش در هر کودک بالای 12 ماه کاهش می‌دهند (SMD: 0.19-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.35- تا 0.04-؛ 1873 شرکت‌کننده؛ 6 مطالعه؛ شواهد با قطعیت متوسط). آنها ممکن است تعداد کودکانی را که با ED ویزیت می‌شوند طی 12 ماه از 7.5% به 5.4% کاهش می‌دهند (OR: 0.70؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.53 تا 0.92؛ 3883 شرکت‌کننده؛ 13 مطالعه؛ شواهد با قطعیت پایین) و احتمالا تعداد ویزیت‌های برنامه‌ریزی نشده را در بیمارستان‌ها یا مراکز مراقبت‌های اولیه طی 6 تا 9 ماه از 26% به 21% کاهش می‌دهند (OR: 0.74؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.60 تا 0.90؛ 3490 شرکت‌کننده؛ 5 مطالعه؛ شواهد با قطعیت متوسط).
مداخلات خودمدیریتی احتمالا تعداد روزهای با فعالیت محدود را طی یک دوره دو هفته‌ای به کم‌تر از نصف روز کاهش می‌دهد (MD: 0.38 روز؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.41- تا 0.18-؛ 1852 شرکت‌کننده؛ 3 مطالعه؛ شواهد با قطعیت متوسط). تأثیر مداخلات بر غیبت از مدرسه به دلیل تنوع بین نتایج مطالعات نامطمئن هستند (MD: کم‌تر از 0.4 روز در سال را با خودمدیریتی از دست دادند (95% فاصله اطمینان (CI): 1.25- تا 0.45؛ 4609 شرکت‌کننده؛ 10 مطالعه؛ شواهد با قطعیت پایین). شواهد برای نشان دادن این‌که آیا نیاز به داروهای تسکین دهنده توسط این مداخلات تحت تأثیر قرار می‌گیرند، کافی نیست (OR: 0.52؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.15 تا 1.81؛ 437 شرکت‌کننده؛ 2 مطالعه؛ شواهد با قطعیت بسیار پایین). مداخلات خودمدیریتی احتمالا کیفیت زندگی ‌مرتبط با آسم را در کودکان به میزان اندکی بهبود می‌بخشد (MD: 0.36 واحد بالاتر از AQLQ کودکان (95% فاصله اطمینان (CI): 0.06 تا 0.64؛ 2587 شرکت‌کننده؛ 7 مطالعه؛ شواهد با قطعیت متوسط).
نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
مداخلات خودمدیریتی مبتنی بر مدرسه برای آسم احتمالا پذیرش را در بیمارستان کاهش می‌دهد و ممکن است حضور ED را اندکی کاهش دهد، هر چند که تاثیر آن بر حضور در مدارس قابل اعتماد نیست. آنها همچنین ممکن است تعداد روزهایی را که کودکان علائم آسم را تجربه می‌کنند کاهش دهند و احتمالا منجر به بهبود اندکی ‌در کیفیت زندگی مرتبط با آسم شوند. بسیاری از این مطالعات مداخله را میان کودکان جوان‌تر جمعیت اجتماعی محروم مورد آزمایش قرار دادند. مداخلاتی که چارچوب نظری داشتند، و والدین را درگیر کردند و در خارج از زمان آزاد کودکان اجرا شدند، با اجرای موفقی همراه بودند.
خلاصه به زبان ساده
آیا مداخلات خودمدیریتی آسم، هنگامی‌ که در مدارس به کودکان ارائه می‌شوند، موثر هستند و چگونه باید ارائه شوند؟
پیشینه سوال
آسم یک بیماری شایع در میان کودکان است. مدارس، مکان‌های بالقوه‌ای برای توسعه مهارت‌های خودمدیریتی هستند، اما شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهند مداخلات مبتنی بر مدرسه که کنترل آسم را بهبود می‌بخشند، به‌طور سیستماتیک بررسی نشده‌اند.

سوال مطالعه مروری
ما به دنبال بررسی دو سوال بودیم.
• کدام بخش از مداخلات خودمدیریتی آسم مبتنی بر مدرسه بیش‌تر احتمال دارد که باعث موفقیت این مداخلات شوند؟
• این مداخلات چه تأثیری بر کنترل آسم کودکان، حضور در مدرسه، و حضور در مراکز GP و بیمارستان دارد؟

ویژگی‌های مطالعه
ما 55 مطالعه را انتخاب کردیم. سی و سه مورد از این مطالعات به ما کمک کرد تا درک بهتری از بهترین روش ارائه مداخله خودمدیریتی آسم داشته باشیم. سی و سه مطالعه به ما کمک کرد تا تعیین کنیم که آیا این مداخلات در بهبود سلامت و تندرستی کودکان موفق هستند یا خیر. یازده مطالعه به هر دو مورد کمک کردند.

نتایج اصلی
ما 23 مطالعه را با مدل‌های کمی ‌اندازه‌گیری پیامدهای آسم کودکان انتخاب کردیم (پیامد، چیزی است که شما می‌توانید آن را برای دانستن این‌که آیا مداخله کار می‌کند یا خیر اندازه‌گیری کنید). نتایج نشان می‌دهد که مداخلات خودمدیریتی مبتنی بر مدرسه می‌توانند پیامدهایی نظیر بستری شدن، ویزیت در بخش اورژانس و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت را بهبود ببخشند. مطالعات اندکی بهبود ویزیت پزشکی برنامه‌ریزی نشده یا کاهش تعداد روزهایی را که کودکان نمی‌توانستند فعالیت‌های عادی خود را انجام دهند، گزارش کردند. مداخلات، مواردی را مانند غیبت از مدرسه، علائم، یا استفاده از داروهای تسکین دهنده کاهش ندادند. مداخلات مؤثرتر بر اساس نظریات مربوط به این بود که یک مداخله چگونه کار می‌کند. محققان دریافتند که گنجاندن والدین در مداخله، باعث اطمینان از شاد بودن کودکان با مداخله می‌شود و اجرای مداخله در ساعات مدرسه باعث افزایش پایبندی شد.

قطعیت شواهد
مطالعاتی که کارکرد مداخلات را اندازه‌گیری کردند به‌طور معمول خوب طراحی شده بودند؛ با این حال گاهی اوقات انجام آنها دشوار بود و برخی از مطالعات ممکن بود پیامدها را دقیق اندازه‌گیری نکرده باشند. نویسندگان این مرور دریافتند که برخی از مطالعات برای درک اینکه مداخله‌ای که در معرض خطر سوگیری قرار داشت چگونه باید ارائه شود انجام شدند، و به‌طور کلی قطعیت شواهد حاصل از این مطالعات پایین‌تر بود.

پیام اصلی
شواهد نشان می‌دهند که مداخلات خودمدیریتی مبتنی بر مدرسه می‌توانند به کودکان مبتلا به آسم کمک کنند و پذیرش بیمار را در بیمارستان و مراجعه به بخش اورژانس کاهش دهند. یافته‌های مطالعه پیشنهاد می‌دهند که مداخلات مبتنی بر نظریه مربوط به اینکه چگونه یک مداخله می‌تواند برنامه‌ریزی و ارائه شود، می‌تواند در بهبود پیامدهای کودکان مفید باشد، برای تعداد زیادی از کودکان قابلیت دسترسی داشته باشد و نرخ خروج از مطالعه را پایین نگه دارد، و نشان می‌دهند که طراحی این مداخلات باید فاکتورهایی را نظیر والدین در نظر بگیرند.
این مرور تا آگوست 2017 به‌روز است.

(1063 مشاهده)
متن کامل [PDF 4 kb]   (110 دریافت)    

پذیرش: 1396/6/6 | انتشار: 1397/11/8