پیشینه
پرهاکلامپسی و اکلامپسی علل شایع موربیدیتی شدید و مرگ هستند. مکمل کلسیم ممکن است خطر پرهاکلامپسی را کاهش داده و ممکن است به پیشگیری از تولد پرهترم کمک کند. این یک بهروزرسانی از مروری است که قبلا در سال 2014 منتشر شده است.
اهداف
ارزیابی اثرات مکمل کلسیم در دوران بارداری بر اختلالات هیپرتانسیو بارداری و پیامدهای مرتبط در مادران و کودکان.
روش های جستجو
برای این بهروزرسانی، ما پایگاه ثبت کارآزماییهای بالینی گروه بارداری و زایمان کاکرین؛ ClinicalTrials.gov؛ پلتفرم بینالمللی ثبت کارآزماییهای بالینی (ICTRP) سازمان جهانی بهداشت را در 18 سپتامبر 2017 و فهرست منابع مطالعات به دست آمده را جستوجو کردیم.
معیارهای انتخاب
ما کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (RCTs ؛randomised controlled trails)، شامل کارآزماییهای تصادفیسازی خوشهای را انتخاب کردیم که به مقایسه دوز بالای مکمل کلسیم (حداقل 1 گرم کلسیم روزانه) در دوران بارداری با دارونما پرداخته باشند. برای کلسیم با دوز پائین، ما کارآزماییهای نیمه - تصادفیسازی شده، کارآزماییهای بدون دارونما، کارآزماییها با مداخلات همزمان و کارآزماییها را با مقایسه دوزهای مختلف وارد کردیم.
گردآوری و تحلیل دادهها
دو پژوهشگر بهطور مستقل کارآزماییها را برای ورود و خطر سوگیری (bias) ارزیابی کردند، دادهها را استخراج و دقت آنها را ارزیابی کردند. دو محقق این شواهد را با استفاده از رویکرد GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد و قدرت توصیهها) ارزیابی کردند.
نتایج اصلی
ما 27 مطالعه (18064 زن) را وارد کردیم. ما مطالعات وارد شده را در معرض خطر کم سوگیری (bias) قرار دادیم، هرچند ارزیابی سوگیری مشکل بود، به دلیل اطلاعات ناکافی در مورد روشها و گزارشدهی ضعیف.
مکمل کلسیم با دوز بالا (1 گرم در روز یا بیشتر) در مقابل دارونما
14 مطالعه این مقایسه را بررسی کردند، با این حال یک مطالعه دادهای را فراهم نکرد. 13 مطالعه باقیمانده دادههای 15730 زن را برای متاآنالیز ما فراهم آوردند. متوسط خطر فشار خون بالا با مکمل کلسیم در مقایسه با دارونما کاهش یافت (12 کارآزمایی؛ 15470 زن: خطر نسبی (RR): 0.65؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.53 تا 0.81؛ I² = 74%). همچنین کاهش در خطر پرهاکلامپسی مرتبط با مکمل کلسیم وجود داشت (13 کارآزمایی؛ 15730 زن: متوسط RR: 0.45؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.31 تا 0.65؛ I²= 70%؛ شواهد با کیفیت پائین). این اثر برای زنان با محتوای پائین کلسیم در رژیم غذایی واضح بود (8 کارآزمایی؛ 10678 زن: متوسط RR: 0.36؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.20 تا 0.65؛ I² = 76%)، اما نه برای کسانی که کلسیم کافی را از رژیم غذایی خود دریافت میکردند. این اثر برای زنان در معرض خطر بالاتر پرهاکلامپسی بیشتر بود، شاید هم به دلیل اثرات مطالعه کوچک اینطور نشان داده شد (5 کارآزمایی؛ 587 زن: متوسط RR: 0.22؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.12 تا 0.42). این دادهها باید با احتیاط تفسیر شوند، به دلیل احتمال اثرات مطالعه کوچک یا سوگیری انتشار. در بزرگترین کارآزمایی، کاهش در پرهاکلامپسی متوسط (8%) و CI دربرگیرنده احتمال عدم وجود اثر بود.
پیامد ترکیبی مرگومیر مادری یا موربیدیتی جدی با مکمل کلسیم کاهش یافت (4 کارآزمایی؛ 9732 زن؛ RR: 0.80؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.66 تا 0.98). مرگومیرهای مادری تفاوتی را نشان نداد (1 کارآزمایی؛ 8312 زن؛ یک مورد مرگ در گروه کلسیم در مقابل 6 مورد مرگ در گروه دارونما). افزایش غیرعادی در خطر سندرم HELLP در گروه کلسیم مشهود بود (2 کارآزمایی؛ 12901 زن؛ RR: 2.67؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.05 تا 6.82؛ شواهد با کیفیت بالا)، با این حال، تعداد مطلق حوادث پائین بود (16 در مقابل 6).
متوسط خطر زایمان پرهترم در گروه مکمل کلسیم کاهش یافت (11 کارآزمایی؛ 15275 زن؛ RR: 0.76؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.60 تا 0.97؛ I² = 60%؛ شواهد با کیفیت پائین)، این میزان کاهش در میان زنان با خطر بالاتر ابتلا به پرهاکلامپسی در بیشترین حد خود قرار داشت (4 کارآزمایی،؛ 568 زن؛ متوسط RR: 0.45؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.24 تا 0.83؛ I² = 60%). مجددا این دادهها باید با احتیاط تفسیر شوند، به دلیل احتمال تاثیرات مطالعه کوچک یا سوگیری انتشار. تاثیر واضحی از بستری در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان دیده نشد. همچنین تاثیر روشنی بر خطر مردهزایی یا مرگ نوزادان پیش از مرخص شدن از بیمارستان دیده نشد (11 کارآزمایی؛ 15665 کودک: RR: 0.90؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.74 تا 1.09).
فقط یک مطالعه کاهش را در فشار خون سیستولیک دوران کودکی بیش از صدک 95 در میان کودکان مواجه شده با مکمل کلسیم در رحم نشان داد (514 کودک: RR: 0.59؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.39 تا 0.91). در زیرگروهی از این کودکان، پوسیدگی دندانی در 12 سالگی نیز کاهش یافت (195 کودک؛ RR: 0.73؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.62 تا 0.87).
مکمل کلسیم با دوز پائین (کمتر از 1 گرم در روز) در مقابل دارونما یا عدم درمان
12 کارآزمایی (2334 زن) مکمل را با دوز کم (اغلب 500 میلیگرم روزانه) با کلسیم به تنهایی (4 کارآزمایی) یا در ترکیب با ویتامین D (5 کارآزمایی)، لینولئیک اسید (2 کارآزمایی)، یا آنتیاکسیدانها (1 کارآزمایی) ارزیابی کردند. اغلب مطالعات زنان در معرض خطر بالای پرهاکلامپسی را وارد کردند و در معرض خطر بالای سوگیری قرار داشتند، بنابراین نتایج باید با احتیاط تفسیر شوند. مکمل با دوزهای پائین کلسیم خطر پرهاکلامپسی را کاهش داد (9 کارآزمایی؛ 2234 زن: RR: 0.38؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.28 تا 0.52). همچنین باعث کاهش در فشار خون بالا (5 کارآزمایی؛ 665 زن: RR: 0.53؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.38 تا 0.74)، بستری در واحد مراقبت ویژه نوزادان (1 کارآزمایی؛ 422 زن: RR: 0.44؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.20 تا 0.99) دیده شد، اما تاثیری بر تولد زودرس (6 کارآزمایی؛ 1290 زن: متوسط RR: 0.83؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.34 تا 2.03) یا مردهزایی یا مرگ پیش از ترخیص (5 کارآزمایی؛ 1025 نوزاد؛ RR: 0.48؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.14 تا 1.67).
مکمل کلسیم با دوز بالا (برابر با 1 گرم یا بیشتر) در مقابل دوز کم (کمتر از 1 گرم)
ما یک کارآزمایی را با 262 زن وارد کردیم، نتایج باید با احتیاط تفسیر شوند، زیرا خطر سوگیری نامشخص بود. خطر پرهاکلامپسی در گروه با دوز بالا کاهش یافت (RR: 0.42؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.18 تا 0.96). تفاوتهای دیگری مشاهده نشد (زایمان زودرس: RR: 0.31؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.09 تا 1.08، اکلامپسی: RR: 0.32؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.07 تا 1.53، مردهزایی: RR: 0.48؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.13 تا 1.83).
نتیجهگیریهای نویسندگان
مکمل کلسیم با دوز بالا (بیشتر یا مساوی 1 گرم / روز) ممکن است خطر پرهاکلامپسی و زایمان زودرس را کاهش دهد، بهویژه برای زنان با رژیمهای کم کلسیم (شواهد با کیفیت پایین). اثر درمان ممکن است به دلیل اثرات مطالعه کوچک یا سوگیری انتشار بیش از اندازه تخمین زده شود. این، وقوع پیامد ترکیبی «مرگومیر مادران یا موربیدیتی جدی» را کاهش میده، اما بر مردهزایی یا بستری در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان تاثیری ندارد. افزایش خطر سندرم HELLP با مکمل کلسیم، که در اعداد مطلق کوچک بود، وجود داشت.
وجود شواهد محدود در مورد مکمل کلسیم با دوز پایین، پیشنهاد کننده کاهش در پرهاکلامپسی، فشار خون بالا و پذیرش در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان است، اما باید با کارآزماییهای بزرگتر و با کیفیت بالا تایید شوند.
خلاصه به زبان ساده
مکمل کلسیم در دوران بارداری برای پیشگیری از اختلالات فشار خون و مشکلات مربوط به آن
موضوع چیست؟
پرهاکلامپسی به صورت فشار خون بالا و پروتئین در ادرار مشخص میشود. این وضعیت، یک علت اصلی مرگ در زنان باردار و نوزادان تازه متولد شده در سراسر جهان است. زایمان زودرس (تولد قبل از 37 هفته) اغلب با فشار خون بالا ایجاد میشود و علت اصلی مرگومیر نوزادان، به ویژه در کشورهای با درآمد پایین است.
چرا این موضوع مهم است؟
شواهد حاصل از کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده نشان میدهد که مکملهای کلسیم به پیشگیری از پرهاکلامپسی و تولد زودرس کمک میکند و خطر مرگ یک زن یا داشتن مشکلات جدی مربوط به فشار خون بالا را در دوران بارداری کاهش میدهد. این به ویژه برای زنان با رژیم غذایی کم کلسیم صدق میکند.
ما چه شواهدی را پیدا کردیم؟
ما در 18 سپتامبر 2017 به دنبال شواهد گشتیم و 27 کارآزمایی را پیدا کردیم. ما شواهدی را از 13 مطالعه (شامل 15730 زن) پیدا کردیم که مکمل کلسیم با دوزهای بالا (حداقل 1 گرم در هر روز) در دوران بارداری میتواند یک روش ایمن برای کاهش خطر پرهاکلامپسی، به ویژه در زنان از جوامع با رژیم غذایی کم کلسیم و کسانی که در معرض خطر بیشتر پرهاکلامپسی قرار دارند. زنانی که مکملهای کلسیم دریافت میکنند ممکن است احتمال کمتر مرگ یا داشتن مشکلات جدی مربوط به پرهاکلاپسی (شواهد با کیفیت پایین) و فشار خون بالا را داشته باشند. ممکن است به احتمال کمتری نوزادان به صورت پرهترم متولد شوند (شواهد با کیفیت پایین). سندرم همولیز، آنزیمهای بالای کبد و پلاکتهای کم با کلسیم افزایش یافت، اما تعداد مطلق (شواهد با کیفیت بالا) کوچک بود (شواهد با کیفیت بالا). کلسیم با دوز بالا، تاثیری روشن بر نوزادان بستری شده در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان یا تعداد مردهزایی یا مرگها پیش از ترخیص از بیمارستان نداشتند.
تحقیقات بیشتر در مورد دوزاژ ایدهآل از مکملها مورد نیاز است. شواهد محدود از 12 آزمایش (2334 زن) پیشنهاد کردند که مقدار نسبتا کمی از کلسیم ممکن است در کاهش پرهاکلامپسی، فشار خون بالا و نوزادان بستری شده در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان موثر باشد (با این حال، کیفیت شواهد در مورد کلسیم بهتنهایی کاهش یافت، چون هشت مورد از کارآزماییهای وارد شده، دیگر داروها را در کنار کلسیم تجویز کرده بودند، مانند ویتامین D، لینولئیکاسید و آنتیاکسیدانها). کلسیم با دوز پایین تاثیر روشنی در زایمان زودرس، مردهزایی یا مرگ قبل از مرخص شدن از بیمارستان نداشت.
یک مطالعه کوچک کلسیم با دوز بالا را با کلسیم با دوز پائین مقایسه کرد. به نظر میرسد پرهاکلامپسی در گروه با دوز بالا کاهش مییابد، اما هیچ تفاوت دیگری در زایمان زودرس یا مردهزایی پیدا نشد.
این به چه معنی است؟
در شرایطی که کلسیم رژیم غذایی پائین است، استفاده از مکملها یک استراتژی مهم برای کاهش عواقب جدی پرهاکلامپسی است. در جایی که مکمل با دوز بالا امکانپذیر نیست، گزینه مکملهای با دوز پایین (500 میلیگرم تا 600 میلیگرم در روز) ممکن است بر عدم تجویز آنها ارجحیت داشته باشد.