پیشینه
اختلال عملکرد روده ناشی از اوپیوئید (OIBD) با یبوست، تخلیه ناکامل، نفخ شکم و رفلاکس معده مشخص میشود. این یکی از مهمترین عوارض جانبی درمان برای درد در سرطان و در مراقبت تسکینی است که منجر به افزایش موربیدیتی و کاهش کیفیت زندگی میشود.
این بهروزرسانی دو مرور کاکرین است. یکی از آنها در سال 2011، شماره 1 روی مسهلها و متیلنالتروکسون برای مدیریت یبوست در افرادی که مراقبتهای تسکیندهنده را دریافت میکردند؛ این در سال 2015 بهروز شده و متیلنالتروکسون را حذف کرد. دیگری در سال 2008، شماره 4 روی آنتاگونیستهای مو – اوپیوئید (MOA) برای OIBD منتشر شد. در این مرور بهروزشده، ما فقط کارآزماییهایی را وارد کردیم که روی MOA (از جمله متیلنالتروکسون) برای OIBD در افراد مبتلا به سرطان و افرادی که درمان تسکینبخش را دریافت میکنند، انجام شده بودند.
اهداف
ارزیابی اثربخشی و ایمنی MOA در افراد مبتلا به سرطان و افرادی که مراقبت تسکینی دریافت میکنند.
روش های جستجو
ما پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترل شده کاکرین (CENTRAL ؛Cochrane Central Register of Controlled Trails)؛ MEDLINE؛ Embase؛ (CINAHL) Cumulative Index to Nursing and Allied Health Litreture و Web of Science را تا آگوست 2017 جستوجو کردیم. ما همچنین پایگاههای ثبت کارآزمایهای بالین و وبسایتهای مقررات را جستوجو کردیم. ما با تولیدکنندههای MOA برای شناسایی اطلاعات بیشتر تماس گرفتیم.
معیارهای انتخاب
ما کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (RCTs ؛randomised controlled trails) را وارد کردیم که اثربخشی و ایمنی MOA را برای OIBD در افراد مبتلا به سرطان و افرادی که در مرحله تسکینی بودند، بدون توجه به نوع بیماری نهایی که آنها تجربه کردند، ارزیابی کردند.
گردآوری و تحلیل دادهها
دو نویسنده مرور خطر سوگیری (bias) را ارزیابی و دادهها را استخراج کردند. تناسب ترکیب دادهها از کارآزماییها بستگی به همگنی کافی در طول کارآزماییها داشت. نتایج اولیه ما شل شدن مدفوع، تاثیر بر تسکین درد و عوارض جانبی بود. تاثیر بر تسکین درد یک پیامد اولیه بود، زیرا یک عارضه جانبی احتمالی MOAs کاهش در تسکین درد ناشی اوپیوئیدها است. ما شواهد را در مورد این پیامدها با استفاده از سیستم GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد و قدرت توصیهها) ارزیابی کردیم.
نتایج اصلی
ما چهار کارآزمایی جدید را برای این بهروزرسانی شناسایی کردیم که تعداد کل را در این مرور به هشت رساند. به طور کلی، 1022 مرد و زن مبتلا به سرطان بدون توجه به سن یا در مرحله درمان تسکینی از هر بیماری در سراسر این کارآزماییها تصادفیسازی شدند. MOAهای ارزیابی شده، naldemedine خوراکی و نالوکسون (به تنهایی یا در ترکیب با اکسیکدون) و متیلنالتروکسون زیر جلدی بودند. کارآزماییها به مقایسه MOA با یک دارونما یا با یک مداخله فعال با دوزهای مختلف یا در ترکیب با داروهای دیگر پرداختند. کارآمازیی naldemedine و دو تا نالوکسون در ترکیب با اکسیکدون در افراد مبتلا به سرطان بدون توجه به مرحله بیماری انجام شد. کارآمازیی نالوکسون بهتنهایی در افرادی بود که مبتلا به سرطان پیشرفته بودند. چهار کارآمازیی از متیلنالتروکسون در مراقبت تسکینی انجام شد که در آن بیشتر شرکتکنندگان مبتلا به سرطان بودند. همه کارآمازییها در معرض خطر سوگیری قرار داشتند؛ چهار مورد در معرض خطر بالایی قرار گرفتند چرا که در هر بازوی درمانی کمتر از 50 شرکتکننده مشارکت داشتند.
در کارآزمایی naldemedine در مقایسه با دارونما در 225 شرکتکننده، شل شدن خودبهخودی مدفوع در طول دو هفته درمان برای گروه مداخله بیشتر بود (خطر نسبی (RR): 1.93؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.36 تا 2.74؛ شواهد با کیفیت متوسط). در مقایسه با دوزهای بالاتر، دوزهای پائینتر شل شدن خودبهخودی کمتری را در مدفوع ایجاد کردند (0.1 میلیگرم در مقابل 0.2 میلیگرم: RR: 0.73؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.55 تا 0.95؛ 0.1 میلیگرم در مقابل 0.4 میلیگرم: RR: 0.69؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.53 تا 0.89؛ شواهد با کیفیت متوسط). شواهدی با کیفیت متوسط وجود داشتند که naldemedine تاثیری بر ترک اوپیوئید ندارد. 5 مورد عارضه جانبی جدی گزارش شد. همه آنها در بیمارانی رخ دادند که naldemedine دریافت کردند (شواهد با کیفیت پائین). افزایشی در بروز دیگر عوارض جانبی (غیر جدی) در گروه naldemedine دیده شد (RR: 1.36؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.04 تا 1.79؛ شواهد با کیفیت متوسط). شایعترین عوارض جانبی، اسهال بودند.
در آنالیز ترکیبی از دو کارآزمایی با 287 شرکتکننده، ما دریافتیم که متیلنالتروکسون در مقایسه با دارونما در طول 24 ساعت، مسهلتر بود (RR: 2.77؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.91 تا 4.04؛ I² = 0%؛ کیفیت شواهد متوسط). در آنالیزهای ترکیبی، ما دریافتیم که متیلنالتروکسون موجب پاسخهای مسهلی بیشتری در طول 2 هفته میشود (RR: 9.98؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 4.98 تا 20.09؛ I² = 0%؛ کیفیت شواهد متوسط). نسبت شرکتکنندگانی که پاسخ لاگزتیو بدون نجات در طول 24 ساعت از دوز نخست داشتند، 59.1% در بازوی متیلنالتروکسون و 19.1% در بازوی دارونما بود. شواهدی با کیفیت متوسط وجود داشت که میزان علایم ترک اوپیوئید تحت تاثیر قرار نگرفت. متیلنالتروکسون احتمال عوارض جانبی را افزایش نداد، آنها در گروه مداخله کمتر بودند (RR: 0.59؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.38 تا 0.93؛ I² = 0%؛ کیفیت شواهد متوسط). تفاوتی در نسبت شرکتکنندگانی که دچار عوارض جانبی شدند، وجود نداشت (RR: 1.17؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.94 تا 1.45؛ I² = 74%؛ کیفیت شواهد پائین). متیلنالتروکسون احتمال درد شکمی و نفخ را افزایش داد.
دو کارآزمایی به دوزهای بالاتر و پائینتر متیلنالتروکسون پرداختند. برای شل شدن زودهنگام مدفوع، شواهدی با کیفیت پائین وجود داشت که تفاوتی میان دوزها از نظر ضددردی و عوارض جانبی وجود نداشت. هر دو کارآزمایی پاسخ لاگزتیو را در طول 24 ساعت از اولین دوز اندازه گرفتند (کارآزمایی اول: RR: 0.82؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.41 تا 1.66؛ کارآزمایی دوم: RR: 1.07؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.81 تا 1.42).
نتیجهگیریهای نویسندگان
در این بهروزرسانی، نتایج برای naldemedine جدید هستند. شواهدی با کیفیت متوسط وجود دارد که نشان میدهند، naldemedine خوراکی عملکرد روده را طی دو هفته در افراد مبتلا به سرطان و OIBD بهبود میبخشد اما خطر عوارض جانبی را افزایش میدهد. نتایج در مورد نالوکسون و متیلنالتروکسون تغییر نکردهاند. کارآزماییهادر مورد نالوکسون اثر مسهل بودن آن را در 24 ساعت یا بیش از دو هفته ارزیابی نکرد. شواهدی با کیفیت متوسط وجود دارد که متیلنالتروکسون، عملکرد روده را در افرادی که مراقبت تسکینی دریافت میکنند، در کوتاهمدت و بیش از دو هفته بهبود میبخشد و شواهدی با کیفیت پایین نشان میدهد که این امر موجب افزایش عوارض جانبی نمیشود. نیاز به انجام کارآزماییهای بیشتر از جمله ارزیابی بیشتر عوارض جانبی وجود دارد. هیچ یک از کارآزماییهای فعلی تاثیرات را در کودکان ارزیابی نکردند.
خلاصه به زبان ساده
آنتاگونیستهای مو – اوپیوئید برای عملکرد روده ناشی از اوپیوئیدها در افراد مبتلا به سرطان و افرادی که مراقبت تسکینی دریافت میکنند.
پیشینه
اوپیوئیدها (داروهای شبیه مورفین)برای درمان درد شدید استفاده میشوند. متاسفانه، آنها عوارض جانبی ایجاد میکنند. اختلال عملکرد روده ناشی از اوپیوئید (OIBD) اصطلاحی است که برای توصیف یبوست، تخلیه ناکامل رودهها، نفخ و افزایش برگشت محتویات معده به کار میرود. OIBD ممکن است به قدری شدید باشد که فرد تصمیم بگیرد درمان اوپیوئیدی را برای بهبود عملکرد روده محدود کند. OIBD در افرادی که مبتلا به سرطان هستند و افرادی که مراقبت تسکینی دریافت میکنند، رایج است (مراقبت از افرادی با یک بیماری انتهایی در زمانی که درمان دیگر امکانپذیر نیست). لاگزتیوها اغلب اولین درمان انتخابی برای OIBD هستند. آنها ممکن است همیشه کار نکنند. آنتاگونیستهای مو – اوپیوئید (MOA) داروهای خاص برای OIBD هستند. دستورالعملهای بالینی ممکن است زمانی که لاگزتیوها شکست میخورند، آنها را توصیه کنند.
ویژگیهای مطالعه
هدف از این بهروزرسانی مرور این بود که مشخص کنیم در مورد اثربخشی و ایمنی MOA برای مدیریت OIBDها در افراد مبتلا به سرطان و افرادی که مراقبت تسکینی دریافت میکنند و برای کسانی که درمان با لاگزتیوها در آنها شکستخورده، چه میدانیم. اثر جانبی احتمالی یک MOA کاهش اثر تسکینی دردی است که اوپیوئیدها ایجاد میکنند؛ بنابراین، ما به تاثیر آن بر تسکین درد نگاه کردیم. ما فقط کارآزماییهای تصادفیشده و کنترلشده (RCTs) را وارد کردیم، که کارآزماییهای بالینی با طراحی خوبی هستند و بیشترین شواهد را ارائه میدهند. RCTs برای ارزیابی MOA، مانند داروهای naldemedine و متیلنالتروکسون و نالوکسون مورد نیاز است. گروههای مقایسهای کارآزمایی میتوانند یک دارونما (مادهای بدون اثر فعال شناختهشده)، مراقبتهای معمول، یا یک درمان دیگر مثل نوع متفاوتی از MOA باشند.
نتایج اصلی
جستوجوی ما در آگوست 2017 شامل هشت کارآزمایی با 1022 بزرگسال بود. MOAهای که در افراد مبتلا به سرطان ارزیابی شدند، naldemedine خوراکی و نالوکسون در ترکیب با یک درمان اوپیوئیدی (برای درد) بودند. متیلنالتروکسون تزریقی در مراقبت تسکینی ارزیابی شد که در آن بیشتر شرکتکنندگان مبتلا به سرطان پیشرفته بودند.
نتایج، naldemedine یا متیلنالتروکسون در مقایسه با دارونما بود. برای نالوکسون، آنها یا در مقایسه با یک دارونما یا با درمان اوپیوئیدی دیگر مورد مقایسه قرار گرفتند.
ما کیفیت شواهد را از مطالعات بسیار پایین تا متوسط رتبهبندی کردیم. بسیار پایین به این معنی است که ما در مورد نتایج بسیار نامطمئن هستیم. بالا بدان معناست که ما در مورد نتایج بسیار مطمئن هستیم. مشکلاتی در طراحی مطالعات، از جمله گزارش کم درمورد روشهای کارآزمایی وجود داشت.
حرکات روده در عرض 24 ساعت و تا دو هفته
شواهدی با کیفیت متوسط وجود داشت که naldemedine باعث افزایش حرکات روده تا دو هفته میشد. کارآزماییها، اثرات نالوکسون را روی حرکات رودهای در دو هفته اندازهگیری نکردند. متیلنالتروکسون حرکات روده یا نرم شدن مدفوع را در عرض 24 ساعت و تا دو هفته (شواهد با کیفیت متوسط) افزایش میدهد.
تسکین درد
شواهدی با کیفیت متوسط وجود داشت که نشان میداد naldemedine تسکین درد را تغییر نمیدهد. کارآزماییها شدت درد را با naldemedine اندازهگیری نکردند. شواهدی با کیفیت بسیار پایین وجود داشت که نشان میداد نالوکسون بهتنهایی تسکین درد را تغییر نداده است. شواهدی با کیفیت متوسط وجود داشت که نالوکسون با یک درمان اوپیوئیدی تسکین درد را تغییر نداده است. شواهد با کیفیت متوسط تا پایین وجود داشت که نشان میداد متیلنالتروکسون تسکین درد را تغییر نمیدهد.
خطر عوارض جانبی جدی (بستری شدن، تهدید کننده حیات، یا کشنده) و عوارض جانبی دیگر
شواهدی با کیفیت پایین وجود داشت که naldemedine و نالوکسون در ترکیب با یک درمان اوپیوئیدی موجب افزایش خطر عوارض جانبی جدی نشد. برای naldemedine، پنج عارضه جانبی جدی در این کارآزمایی وجود داشت، هر چند که هیچ کدام از آنها به عنوان مربوط به داروی مورد مطالعه توصیف نشده بودند. متیلنالتروکسون احتمالا خطر عوارض جانبی جدی را افزایش نداده است (شواهد با کیفیت متوسط).
شواهدی با کیفیت متوسط وجود داشت که naldemedine خطر عوارض جانبی را افزایش داد. شواهدی با کیفیت متوسط وجود داشت که نالوکسون با اکسیکدون (یک مسکن اوپیوئیدی) خطر عوارض جانبی را افزایش نداد. شواهدی با کیفیت پایین وجود داشت که متیلنالتروکسون خطر کلی اثر جانبی را افزایش نداد. متیلنالتروکسون خطر درد شکم و نفخ شکم را افزایش داد.
نتیجهگیریها
شواهدی با کیفیت متوسط وجود داشت مبنی بر اینکه naldemedine عملکرد روده را در دو هفته در بزرگسالان مبتلا به سرطان و OIBD بهبود بخشید، اما خطر عوارض جانبی را افزایش داد و متیلنالتروکسون باعث بهبود عملکرد روده در افرادی شد که مراقبتهای تسکینی دریافت میکردند و شواهدی با کیفیت پائین نشان دادند که متیلنالتروکسون عوارض جانبی را افزایش نداد. نتایج این مرور باید با احتیاط تفسیر شوند چون آنها از شواهد با کیفیت بالا به دست نیامدهاند. هیچ مطالعهای در مورد کودکان وجود نداشت.