پیشینه
فاکتور رشد اندوتلیال عروقی (VEGF ؛vascular endothelial growth factor) در فرایند آنژیوژنز دوران جنینی، نقشی کلیدی دارد. اخیرا محققین تلاش کردهاند، تا از عوامل ضد - VEGF در درمان اختلال شبکیه حاصل از تولد نارس (ROP) که ناشی از اختلالات تکثیر عروقی (vasoproliferative disorders) است، استفاده کنند. در حال حاضر، پیرامون ایمنی و اثربخشی استفاده از این عوامل در نوزادان نارس مبتلا به ROP قطعیت وجود ندارد.
اهداف
ارزیابی ایمنی و اثربخشی استفاده از داروهای ضد - VEGF، در درمان ROP تیپ یک در نوزادان نارس، به صورت مونوتراپی - بدون همراهی با کرایوتراپی (درمان با سرما) یا درمان با لیزر - یا در همراهی با کرایوتراپی / لیزردرمانی با برنامه مشخص. (ROP تیپ 1 به این شکل تعریف میشود: درگیری منطقه (zone) یک با هر مرحله (stage) همراه با بیماری مثبت، درگیری منطقه یک مرحله سه با یا بدون بیماری مثبت، درگیری منطقه دو با مرحله دو یا سه، با بیماری مثبت.)
روش های جستجو
ما جستوجوی خود را در این منابع انجام دادیم: پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترل شده کاکرین (CENTRAL ؛Cochrane Central Register of Controlled Trails) (2016، شماره 11)؛ MEDLINE (1966 تا 11 دسامبر 2016)؛ EMBASE (1980 تا 11 دسامبر 2016)؛ Cmulative Index to Nursing and Allied Health Litreture (CINAHL) (1982 تا 11 دسامبر 2016) و خلاصه مقالات کنفرانسها.
معیارهای انتخاب
کارآزماییهای تصادفیسازی یا شبهتصادفیسازی و کنترل شدهای انتخاب شدند که به ارزیابی اثربخشی یا ایمنی (یا هر دو) استفاده از عوامل ضد - VEGF در مقایسه با روشهای مرسوم قبلی، در درمان نوزادان نارس مبتلا به ROP میپرداختند.
گردآوری و تحلیل دادهها
ما از شیوههای استاندارد کاکرین و گروه نوزادان در کاکرین برای گردآوری دادهها و آنالیز استفاده کردیم. ما از رویکرد GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد و قدرت توصیهها) برای ارزیابی کیفیت شواهد استفاده کردیم.
نتایج اصلی
6 کارآزمایی که مجموعا 383 نوزاد در آنها شرکت کرده بودند، شرایط شرکت را در این مرور داشتند. 5 کارآزمایی به مقایسه تزریق داخل زجاجیه بواسیزوماب (bevacizumab) (n = 4) یا رانیبیزوماب (ranibizumab) (n = 1) با درمان مرسوم لیزر (مونوتراپی) پرداختند، درحالی که در ششمین کارآزمایی، تزریق داخل زجاجیه پگاپتانیب (pegaptanib) همراه با لیزردرمانی مرسوم با درمان ترکیبی لیزردرمانی/کرایوتراپی مقایسه شد.
زمانی که به صورت مونوتراپی استفاده شد، bevacizumab/ranibizumab نتوانست خطر انفکاک کامل یا ناقص شبکیه (retinal detachment) (3 مطالعه؛ 272 نوزاد؛ خطر نسبی (RR): 1.04؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.21 تا 5.13؛ تفاوت خطر (RD): 0.00؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.04- تا 0.04؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین)، مرگومیر پیش از ترخیص (2 مطالعه؛ 229 نوزاد؛ RR: 1.50؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.26 تا 8.75)، کدورت قرنیه که نیاز به پیوند قرنیه داشته باشد (1 مطالعه؛ 286 چشم؛ RR: 0.34؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.01 تا 8.26)، یا کدورت لنز که نیاز به برداشتن کاتاراکت داشته باشد (3 مطالعه؛ 544 چشم؛ RR: 0.15؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.01 تا 2.79) را کاهش دهد. خطر عود ROP که نیاز به درمان داشته باشد نیز بین گروهها تفاوتی نداشت (2 مطالعه؛ 193 نوزاد؛ RR: 0.88؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.47 تا 1.63؛ RD: 0.02-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.12- تا 0.07؛ کیفیت شواهد بسیار پائین). آنالیزهای زیرگروهی کاهش معنیداری را در خطر عود در نوزادان مبتلا به zone I ROP نشان دادند (RR: 0.15؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.04 تا 0.62)، اما افزایش خطر عود در نوزادان مبتلا به zone II ROP دیده شد (RR: 2.53؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.01 تا 6.32). آنالیز تجمعی از مطالعاتی که پیامدها را در سطح چشم گزارش کرده بودند نیز افزایش قابلتوجهی را در خطر عود ROP در چشمهایی نشان دادند که bevacizumab دریافت کرده بودند (RR: 5.36؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.22 تا 23.50؛ RD: 0.10؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.03 تا 0.17). نوزادانی که bevacizumab داخل زجاجیه دریافت کردند، بهطور قابلتوجهی با خطر کمتر خطاهای انکساری (میوپی بسیار بالا) در سن 30 ماهگی روبهرو شدند (1 مطالعه؛ 211 چشم؛ RR: 0.06؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.02 تا 0.20؛ RD: 0.40-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.50- تا 0.30-؛ کیفیت شواهد پائین).
داروی pegaptanib داخل زجاجیه، زمانی که در ترکیب با لیزردرمانی استفاده شد، در مقایسه با لیزر / کرایوترایی منجر به کاهش خطر جداشدگی رتین شد (152 چشم؛ RR: 0.26؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.12 تا 0.55؛ RD: 0.29-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.42- تا 0.16-؛ کیفیت شواهد پائین). بروز عود ROP تا سن هفته 55 پس از قاعدگی در گروه pegaptanib به اضافه لیزردرمانی نیز کمتر بود (76 نوزاد؛ RR: 0.29؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.12 تا 0.7؛ RD: 0.35-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.55- تا 0.16-؛ کیفیت شواهد پائین). تفاوتی در خطر هموراژهای حول و حوش عمل در رتین بین دو گروه دیده نشد (152 چشم؛ RR: 0.62؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.24 تا 1.56؛ RD: 0.05-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.16- تا 0.05؛ کیفیت شواهد بسیار پائین). با این حال، خطر عوارض جانبی سیستمیک تاخیری با هر نوعی از سه داروی ضد – VEGF نامشخص است.
نتیجهگیریهای نویسندگان
کاربردهای عملی: bevacizumab/ranibizumab داخل زجاجیه، زمانی که به صورت مونوتراپی استفاده میشود، خطر عیوب انکساری را در دوره کودکی کاهش میدهد، اما خطر جداشدگی رتین یا عود ROP را در نوزادان مبتلا به نوع یک ROP کاهش نمیدهد. در حالی که مداخله ممکن است خطر عود ROP را در نوزادان مبتلا به zone I ROP کاهش دهد، میتواند بهطور بالقوه منجر به خطرات عود بیشتری شود که نیاز به درمان در نوزادان مبتلا به zone II ROP دارد. داروی pegaptanib داخل زجاجیه، زمانی که در ترکیب با لیزر درمانی استفاده شود، خطر جداشدگی رتین و همچنین عود ROP را در نوزادان مبتلا به نوع یک ROP کاهش میدهد. با این حال، کیفیت شواهد برای بسیاری از پیامدها بسیار پائین تا پائین بود که علت آن هم، خطر سوگیری تشخیص و دیگر سوگیریها بود. تاثیرات بر دیگر پیامدهای مهم و از آن مهمتر، اثرات عوارض جانبی سیستمیک طولانیمدت داروها شناخته نشدهاند. دادههای ناکافی مانع از نتیجهگیری قوی در زمینه استفاده روتین از عوامل ضد - VEGF میشود، چه به صورت مونوتراپی یا در ترکیب با لیزردرمانی، در نوزادان نارس مبتلا به ROP نوع 1.
کابردهای تحقیقاتی: مطالعات بیشتری برای ارزیابی اثر عوامل ضد – VEGF بر پیامدهای ساختاری و عملکردی در دوران کودکی و عوارض جانبی سیستمیک تاخیری مانند پیامدهای جانبی تکامل عصبی مورد نیاز است.
خلاصه به زبان ساده
داروهای فاکتور رشد اندوتلیال ضدعروقی در درمان رتینوپاتی حاصل از تولد نارس
پیشینه
رتینوپاتی حاصل از تولد نارس (ROP)، اختلال عروقی در شبکیه تکاملنیافته است که میتواند باعث اختلال دید وحتی کوری در نوزادان نارس شود. این اختلال غالبا با برداشن قسمت بیعروق شبکیه (برداشتن قسمتی از رتین بدون عروق خونی) به کمک لیزردرمانی یا کرایوتراپی درمان میشود. گرچه این درمانها موجب بهبودی قابلملاحظه در پیامدهای بلندمدت میشوند، ثمره آنها با نتایج دلخواه فاصله زیادی دارد؛ به خصوص که موجب کاهش همیشگی میدان دید جانبی (peripheral visual field) میشوند. اخیرا مطالعاتی پیرامون ارزیابی استفاده از عوامل فاکتور رشد اندوتلیال ضدعروقی (anti-vegf agents) در درمان ROP صورت گرفته است. این عوامل از طریق مهار کار VEGF، که تنظیم کننده کلیدی تشکیل عروق جدید در دوران جنینی است، عمل میکنند. پیشتر در تحقیقات روی نمونههای حیوانی، کاهش قبل ملاحظهای در ایجاد عروق جدید به دنبال تزریق آنتیبادیهای ضد - VEGF درون زجاجیه چشم (intravitreal therapy) ایجاد شده بود.
ویژگیهای مطالعه
ما در دسامبر 2016، پایگاههای دادهای علمی را برای یافتن مطالعاتی که به ارزیابی ایمنی و اثربخشی تزریق عوامل ضد - VEGF درون زجاجیه در درمان نوزادان نارس مبتلا به ROP میپرداختند، جستوجو کردیم. ما 6 کارآزمایی تصادفیسازی و کنترل شده (RCT ؛randomised controlled trails) با مجموع 383 نوزاد شرکت کننده شناسایی کردیم. در 5 کارآزمایی، درمان با تزریق داخل زجاجیه بواسیزوماب یا رانیبیزوماب با لیزردرمانی مرسوم قیاس شده بود. یک کارآزمایی درمان با تزریق پگاپتانیب در زجاجیه را در همراهی با لیزر درمانی، با کرایوتراپی/لیزردرمانی تنها مقایسه کرده بود.
یافتههای کلیدی
نتایچ مطالعات نشان میداد که تزریق داخل زجاجیه عوامل ضد - VEGF، خطر عیوب انکساری (نزدیکبینی شدید) را در دوران کودکی کاهش میدهد، اما زمانی که به تنهایی استفاده میشوند، خطر جداشدگی رتین یا عود ROP را کاهش نمیدهند. درمان با تزریق پگاپتانیب در زجاجیه در همراهی با لیزردرمانی، خطر جداشدگی شبکیه را کاهش میدهد. تأثیر این روشها بر سایر پیامدهای مهم شامل عوارض جانبی تأخیری نظیر سکته مغزی (stroke) مشخص نیست. مطالعات بیشتری برای ارزیابی این پیامدها نیاز است.
کیفیت شواهد
کیفیت شواهد برای اغلب پیامدهای کلیدی، بسیار پائین یا پائین ارزیابی شد.
مراکز انجام
واحدهای نوزادان در چین، جمهوری چک، ایتالیا، ایران، ایرلند و آمریکا.