جلد 2018 -                   جلد 2018 - صفحات 0-0 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Vanitha A Jagannath, Graziella Filippini, Carlo Di Pietrantonj, G V Asokan, Edward W Robak, Liz Whamond et al . Vitamin D for the management of multiple sclerosis. 3 2018; 2018
URL: http://cochrane.ir/article-1-2164-fa.html
پیشینه
این مرور یک به‌روزرسانی از مرور منتشر شده قبلی در مورد « ویتامین D برای مدیریت مولتیپل اسکلروزیس» (multiple sclerosis) است (منتشر شده در کتابخانه کاکرین (the Cochrane Library)، شماره 12، 2010). مولتیپل اسکلروزیس (MS) با التهاب، دمیلیناسیون (demyelination)، از دست دادن آکسون یا نورون و آستروسیتیک گلیوزیس (astrocytic gliosis) در سیستم عصبی مرکزی (CNS) تشخیص داده می‌شود، که می‌تواند منجر به سطوح متفاوتی از ناتوانی شود. برخی از مطالعات شواهدی را ارائه کردند که MS با سطح پایین ویتامین D ارتباط دارد و منفعت ناشی از مصرف مکمل آن را نشان می‌دهند.
اهداف
ارزیابی منفعت و ایمنی مکمل‌های ویتامین D برای کاهش فعالیت بیماری در افراد مبتلا به MS.
روش های جستجو
ما تا 2 اکتبر 2017 از طریق تماس با متخصص اطلاعات با استفاده از کلیدواژه‌های جست‌وجوی مربوط به این مرور، به جست‌وجو در پایگاه ثبت تخصصی گروه مالتیپل اسکلروزیس و بیماری‌های نادر دستگاه سیستم عصبی مرکزی (CNS) در کاکرین پرداختیم. ما منابع شناسایی شده را از طریق جست‌وجو در پایگاه‌های اطلاعاتی الکترونیکی جامع و از طریق جست‌وجوی دستی در مجلات مربوطه و خلاصه‌مقالات به دست آمده از کنفرانس‌ها انتخاب کردیم.
معیارهای انتخاب
ما کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده (RCTs ؛randomised controlled trails) و شبه RCTهایی را انتخاب کردیم که به مقایسه ویتامین D در مقابل دارونما، مراقبت معمول، یا دوزهای پایین ویتامین D در بیماران مبتلا به MS پرداختند. ویتامین D در مونوتراپی یا در ترکیب با کلسیم تجویز شد. ارائه مداخلات هم‌زمان، در صورتی که در تمامی‌ گروه‌های مداخله‌ای کارآزمایی به‌طور مساوی ارائه شده بود، مجاز بود.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم داده‌ها را استخراج و به ارزیابی کیفیت روش‌شناسی مطالعه پرداختند، در حالی‌که نویسنده دیگر مرور اختلاف‌نظرها را برطرف کرد. ما اثرات درمان را به صورت میانگین تفاوت‌ها (MD) برای پیامدهای پیوسته (مقیاس وضعیت گسترش ناتوانی و تعداد آسیب‌های ناشی از افزایش گادولینیوم T1 در تصویربرداری با تشدید مغناطیسی (MRI))، به صورت MD‌های استاندارد شده برای کیفیت زندگی مرتبط با سلامت، به صورت نرخ تفاوت برای نرخ عود سالانه، و به صورت خطر تفاوت (RD) برای عوارض جانبی جدی و عوارض جانبی جزئی، همراه با 95% فاصله اطمینان (CI) بیان کردیم.
نتایج اصلی
ما 12 RCT را شناسایی کردیم که 933 شرکت‌کننده مبتلا به MS را به کار گرفته بودند؛ 464 شرکت‌کننده در گروه ویتامین D و 469 شرکت‌کننده در گروه مقایسه کننده تصادفی‌سازی شدند. 11 کارآزمایی، ویتامین D3 و یک کارآزمایی ویتامین D2 را تست کردند. ویتامین D3 هیچ تاثیری بر نرخ عود سالانه طی 52 هفته پیگیری (نرخ تفاوت: 0.05-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.17- تا 0.07؛ 38% = I2؛ 5 کارآزمایی؛ 417 شرکت‌کننده؛ شواهد با کیفیت بسیار پایین با توجه به سیستم GRADE (نظام درجه‌بندی کیفیت شواهد و قدرت توصیه‌ها))؛ در مقیاس وضعیت گسترش ناتوانی طی 52 هفته پیگیری (MD: 0.25-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.61- تا 0.10؛ 35% = I2؛ 5 کارآزمایی؛ 221 شرکت‌کننده؛ شواهد با کیفیت بسیار پایین بر اساس GRADE) و آسیب‌های ناشی از افزایش گادولینیوم T1 در MRI طی 52 هفته پیگیری (MD: 0.02؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.45- تا 0.48؛ 12% = I2؛ 2 کارآزمایی؛ 256 شرکت‌کننده؛ شواهد با کیفیت بسیار پایین بر اساس GRADE) نداشت.
ویتامین D3 خطر اثرات جانبی جدی را طی 26 تا 52 هفته پیگیری (RD: 0.01؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.03- تا 0.04؛ 35% = I2؛ 8 کارآزمایی؛ 621 شرکت‌کننده؛ شواهد با کیفیت پایین بر اساس GRADE) یا اثرات جانبی جزئی را طی 26 تا 96 هفته پیگیری (RD: 0.02؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.02- تا 0.06؛ 20% = I2؛ 8 کارآزمایی؛ 701 شرکت‌کننده؛ شواهد با کیفیت پایین بر اساس GRADE) افزایش نداد. سه مطالعه، کیفیت زندگی مرتبط با سلامت (HRQOL) را با استفاده از مقیاس‌های مختلف HRQOL گزارش کردند. یک مطالعه نشان داد که ویتامین D رتبه‌بندی را بر اساس شاخص‌های روان‌شناختی و اجتماعی مقیاس HRQOL بهبود بخشید، اما تأثیری بر مولفه‌های فیزیکی نداشت.
دو مطالعه دیگر اثر ویتامین D را بر HRQOL نیافتند. دو مطالعه خستگی را با استفاده از مقیاس‌های مختلف گزارش کردند. یک مطالعه (158 شرکت‌کننده) گزارش داد که ویتامین D3 در مقایسه با دارونما طی 26 هفته پیگیری خستگی را کاهش داد. مطالعه دیگری (71 شرکت‌کننده) هیچ تاثیری بر خستگی طی 96 هفته پیگیری نیافت. هفت مطالعه سطوح سیتوکین، چهار مطالعه تکثیر لنفوسیت T و یک مطالعه سطوح ماتریکس متالوپروتئیناز، را بدون الگوی ثابت برای تغییر در این پیامدهای ایمونولوژیک گزارش کردند. کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی شده‌ای در این مرور انتخاب شدند، که هیچ داده‌ای را در مورد زمان اولین عود درمان شده، تعداد شرکت‌کنندگان نیازمند بستری به علت پیشرفت بیماری، نسبت شرکت‌کنندگانی که بدون عود باقی ماندند، عملکرد شناختی یا علائم روانی ارائه نکردند.
نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
تا به امروز، شواهد با کیفیت بسیار پایین هیچ منفعتی را از ویتامین D برای پیامدهای مهم بیمار در میان افراد مبتلا به MS نشان نمی‌دهند. به نظر می‌رسد که ویتامین D تاثیری بر عود مجدد، بدتر شدن ناتوانی اندازه‌گیری شده توسط مقیاس وضعیت گسترش ناتوانی (EDSS) و آسیب‌های نشان داده شده در MRI ندارد. تأثیرات آن بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت و خستگی مشخص نیست. ویتامین D3 در دوزها و طول مدت درمان مورد استفاده در کارآزمایی‌های گنجانده شده ایمن بود، هرچند که داده‌های موجود محدود بود. 7 مطالعه در حال انجام احتمالا شواهد بیشتری را ارائه دهند که ممکن است در به‌روزرسانی بعدی این مرور انتخاب شوند.
خلاصه به زبان ساده
ویتامین D برای مدیریت مولتیپل اسکلروزیس
سوال مطالعه مروری
 
آیا مکمل‌های ویتامین D منجر به کاهش فعالیت بیماری در افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) می‌شوند؟

موضوع چیست؟
چندین مطالعه اپیدمیولوژیک، ایمونولوژیک، و ژنتیکی ارتباط بین سطح ویتامین D پایین، را که به صورت سطح 25 هیدروکسی ویتامین D پایین خون اندازه‌گیری شد و بیماری MS قبل و بعد را گزارش کردند. از این رو افراد مبتلا به MS از نظر کمبود ویتامین D غربالگری شدند و مقداری ویتامین D همراه با درمان ایمن‌سازی ارائه شد. این که آیا مکمل‌های ویتامین D باعث بهبود پیامدهای بالینی مرتبط (عود مجدد، بدتر شدن ناتوانی) یا کاهش تعداد آسیب‌های مشاهده شده در تصویربرداری با تشدید مغناطیسی(MRI) می‌شوند، مشخص نیست.

ما چه چیزی انجام دادیم؟
ما منافع و آسیب‌های ویتامین D را در افراد مبتلا به MS مورد ارزیابی قرار دادیم. ما کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده (RCTs) و شبه RCTهایی را انتخاب کردیم که به مقایسه اثرات مکمل ویتامین D در مقابل دارونما، مراقبت معمول، یا دوزهای پایین ویتامین D پرداختند.

ما چه چیزی یافتیم؟
جست‌وجوی سیستماتیک ما 12 مطالعه را شناسایی کرد که 933 فرد مبتلا به MS را به کار گرفتند. تحقیقات نشان می‌دهد که ویتامین D هیچ تاثیری بر عود مجدد، بدتر شدن ناتوانی اندازه‌گیری شده در مقیاس وضعیت گسترش ناتوانی (EDSS ؛Expanded Disability Status Scale)، یا افزایش آسیب‌های جدید گادولینیوم T1 در MRI نداشت. اثرات آن بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت و خستگی نامشخص هستند. اطمینان ما به این نتایج بسیار پایین است، زیرا ویتامین D فقط در چند کارآزمایی کوچک ارزیابی شده که ما آن را در معرض خطر بالای سوگیری قضاوت کردیم. به نظر می‌رسد که مکمل‌های ویتامین D برای افراد مبتلا به MS که در مرور ما انتخاب شدند، ایمن باشند، اما داده‌های موجود محدود هستند.

نتیجه‌گیری‌ها
به نظر می‌رسد که مکمل‌های ویتامین D در افراد مبتلا به MS هیچ تاثیری بر پیامدهای بالینی مرتبط یا آسیب‌های جدید مشاهده شده در MRI ندارد. مکمل‌های ویتامین D در دوزها و دوره‌های درمانی استفاده شده در کارآزمایی‌های انتخاب شده، به نظر می‌رسد ایمن باشند، اگر چه داده‌های موجود محدود هستند. هفت کارآزمایی در حال انجام هستند؛ آنها احتمالا شواهد بیشتری را برای به‌روزرسانی‌های بعدی این مرور ارائه خواهند کرد.
به‌روز بودن شواهد موجود
این شواهد تا اکتبر 2017 به‌روز هستند.
(743 مشاهده)
متن کامل [PDF 4 kb]   (57 دریافت)    

پذیرش: 1396/7/10 | انتشار: 1397/7/2