پیشینه
با وجود درمانهای ضدمیکروبی و حمایتی جدید، عفونتهای باکتریایی و قارچی هنوز هم از مهمترین عوارض ایجاد شده در بیماران مبتلا به نوتروپنی (neutropenia) حاصل از بیماری یا نوتروپنی حاصل از درمان هستند. مدتهاست که از انتقال گرانولوسیت (granulocyte) برای حمایت و درمان موارد شدید عفونت در گروههای پرخطر از بیماران مبتلا به نوتروپنی یا اختلال عملکرد نوتروفیل (neutrophil dysfunction) استفاده میشود.
با این وجود، هماکنون در استفاده درمانی از تزریق گرانولوسیت اختلافنظر زیادی وجود دارد و هنوز در ارتباط با تأثیر مثبت این مداخله، به عنوان درمان کمکی، در کاهش مرگ و میر حاصل از موارد درمان با آنتیبیوتیک قطعیت وجود ندارد. این مقاله، نسخه بهروزشده یک مطالعه مروری از کاکرین است که نخست در سال 2005 چاپ شده بود.
اهداف
هدف از این مطالعه مروری تعیین اثربخشی و عوارض استفاده از انتقال گرانولوسیت در مقابل عدم استفاده از آن، به عنوان درمان کمکی، در درمان آنتیبیوتیکی بیماران مبتلا به نوتروپنی یا اختلال عملکرد نوتروفیل است. پیامد هدف، مرگ و میر در بیماران ذکر شده در بالا و همچنین سایر عوارض جانبی احتمالی حاصل از عفونت در این بیماران است.
روش های جستجو
جستوجوی خود را برای یافتن کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده (RCT) در منابع زیر انجام دادیم: پایگاه کارآزماییهای بالینی ثبت شده کاکرین (CENTRAL؛ Cochrane Central Register of Controlled Trials) (شماره 2، 2016)؛ MEDLINE (از سال 1946)؛ EMBASE (از سال 1974)؛ CINAHL (از سال 1937)؛ Transfusion Evidence Library (از سال 1980) و پایگاههای اطلاعاتی مربوط به کارآزماییهای در حال اجرا (11 فوریه 2016).
معیارهای انتخاب
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شدهای انتخاب شدند که در آنها مقایسه بین بیماران مبتلا به نوتروپنی یا اختلال عملکرد نوتروفیل، که برای درمان عفونت دریافت تزریقی گرانولوسیت داشتند، و گروه کنترل که از چنین انتقالی بهره نمیبردند، انجام شده بود. با توجه به آن که بررسی نوزادان، موضوع مطالعه مروری دیگری از کاکرین است، مطالعات مرتبط با این شرکتکنندگان از این مطالعه مروری کنار گذاشته شد. هیچگونه محدودیت زبانی یا انتشاراتی یا در رابطه با پیامد مورد بررسی، اعمال نشد.
گردآوری و تحلیل دادهها
در این مطالعه مروری از شیوههای تحلیل استاندارد مدنظر کاکرین استفاده شد.
نتایج اصلی
ده مطالعه با مجموع 587 شرکتکننده شناسایی شدند که شرایط این مطالعه مروری را داشتند. هم چنین یک کارآزمایی نیز شناسایی شد که هنگام نگارش مطالعه مروری در جریان بود. کارآزماییها در سالهای 1975 تا 2015 اجرا شده بودند. بیماران مبتلا به اختلال کارکرد نوتروفیل، در هیچ یک از مطالعات شرکت نداشتند. شش مطالعه، هم روی کودکان و هم بزرگسالان انجام شده بود، اما نتایج آنها به صورت تفکیک شده ارائه نشده بود. در دو مورد از جدیدترین مطالعات، تزریق فاکتور محرک کلنی گرانولوسیت (G-CSF) برای اهدا کنندگان انجام گرفته بود، اما هر دو به دلیل استقبال ناکافی شرکت کنندگان، در میانه راه متوقف شده بودند. در سه مطالعه، شرکتکنندگان دوباره به طور تصادفی تقسیم شده بودند، در نتیجه امکان تحلیل کمی دادههای آنها وجود نداشت.
در تعیین کیفیت به شیوه GRADE کیفیت کلی شواهد در رابطه با پیامدهای مختلف مطرح شده، از خیلی کم تا کم ارزیابی شد. این موضوع به آن علت بود که احتمال سوگیری (bias) در بسیاری این مطالعات زیاد و همچنین بررسی بسیاری از پیامدها دقیق (precise) انجام نشده بود.
احتمالا در نرخ مرگومیر با هر علت (all-cause mortality) در دوره سی روزه، تفاوتی بین شرکتکنندگانی که برای درمان، گرانولوسیت تزریقی دریافت کردند و شرکتکنندگان گروه کنترل، تفاوتی وجود نداشته باشد (خطر نسبی (RR): 0.75؛ 95% فاصله اطمینان(CI): 0.54 تا 1.04؛ شش مطالعه؛ 321 شرکتکننده؛ شواهد دارای کیفیت بسیارکم). بین زیر گروههای مربوط با روزهای مختلف گرانولوسیت هم تفاوتی وجود نداشت (مقادیر کمتر از 1X1010 در روز در مقابل مقادیر بیشتر از 1X1010 در روز) (آزمون مربوط به تفاوت زیر گروهها، 0.39 = P). اما در نرخ مرگ و میر با هر علت، در بررسی زیرگروههای مرتبط با «عمر مطالعه انجام شده» تفاوت معنادار مشاهده شد (مطالعات با تاریخ انتشار قبل از سال 2000 در مقابل انتشارات بعد از سال 2000) (آزمون مربوط به تفاوت زیرگروهها: 0.03 = P). در جدیدترین مطالعه، بین گروهی که تزریق گرانولوسیت دریافت میکردند، در مقابل گروهی که دریافت نمیکردند، در نرخ مرگومیر با هر علت تفاوت نشان داده نشد (RR: 1.10؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.70 تا 1.73؛ یک مطالعه؛ 111 شرکتکننده؛ شواهد دارای کیفیت کم). در مطالعات منتشر شده قبل از سال 2000، بین شرکتکنندگانی که تزریق گرانولوسیت دریافت میکردند، در مقابل گروهی که دریافت نمیکردند، تفاوت نشان داده شد (RR: 0.53؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.33 تا 0.85؛ پنج مطالعه ؛ 210 شرکتکننده؛ شواهد دارای کیفیت کم).
احتمالا تفاوت معناداری از نظر بهبود بالینی علایم عفونت بین شرکتکنندگان دریافتکننده تزریق گرانولوسیت و شرکت کنندگان گروه کنترل وجود ندارد (RR:
0.98؛ 95% فاصله اطمینان (CI):
0.38 تا
1.88؛ پنج مطالعه؛ 286 شرکتکننده؛ شواهد دارای کیفیت بسیار پایین).
شواهد کافی برای تعیین تفاوت احتمالی در رابطه با عوارض جانبی ریوی شدید حاصل از مداخله، بین دو گروه مداخله و کنترل از شرکت کنندگان، وجود نداشت (RR:
0.85؛ 95% فاصله اطمینان (CI):
0.38 تا
1.88؛ یک مطالعه؛ 24 شرکتکننده؛ شواهد دارای کیفیت بسیارکم).
در هیچ یک از مطالعات، گزارشی از تعداد روزهای دریافت آنتیبیوتیک، تعداد موارد عدم تداوم درمان به دلیل وقوع عوارض جانبی و کیفیت زندگی وجود نداشت.
در شش مطالعه به حامی مالی پژوهش اشاره شده بود، که همگی از طرف دولت یا مؤسسات خیریه تأمین شده بودند.
نتیجهگیریهای نویسندگان
در بیمارانی که به سبب دریافت شیمیدرمانی سرکوبکننده مغز استخوان (chemotherapy Myelosuppresive) یا پیوند مغز استخوان (stem cell transplant)، دچار نوتروپنی شدهاند، شواهد کافی برای تعیین تأثیر دریافت گرانولوسیت تزریقی روی نرخ مرگ به هر علت، وجود ندارد. برای آن که بتوان کاهش %5 مرگ به هر علت را از 35% به 30% در اثر مداخله تعیین کرد، مطالعه باید 2748 شرکتکننده داشته باشد (قدرت (power): هشتاد درصد، سطح معناداری (significance): پنج درصد).
با توجه به شواهد موجود که کیفیت کمی دارند، درمان با دریافت تزریقی گرانولوسیت، احتمالا در افزایش تعداد شرکتکنندگانی که علایم بالینی آنها بهبود پیدا کند، اثری ندارد.
خلاصه به زبان ساده
تزریق گلبولهای سفید خون، بر درمان عفونت در افراد با تعداد کم گلبولهای سفید خون، یا بیمارانی که در آنها این سلولها عملکرد مناسبی ندارند
سوال مطالعه مروری
با ارزیابی شواهد موجود، بررسی کردیم که استفاده از انتقال گلبولهای سفید خون (گرانولوسیت هم خوانده میشوند)، در درمان عفونت تا چه میزان عارضه دارد و اینکه آیا استفاده از این درمان، در کاهش خطر مرگ یا پیامدهای خطرناک عفونتها مؤثر است یا خیر.
جمعیت هدف ما، افرادی بودند که شمار گلبولهای سفید خون آنها کم بود (نوتروپنی) یا گلبولهای سفید آنها عملکرد مناسبی نداشتند (اختلال عملکرد نوتروفیل).
پیشینه
وجود گلبولهای سفید با عملکرد مناسب، برای مبارزه بدن با عفونت های کشنده باکتریایی و قارچی ضروری است. بین پزشکان از گذشته، استفاده از تزریق گلبولهای سفید خون در درمان عفونتها در بیماران با شمار پایین این سلولها، رایج بوده است. از سال 1990 تاکنون تقاضا برای گلبولهای سفید با نرخ ثابتی از افزایش روبرو بوده است. علت اصلی این موضوع معرفی دارویی با نام فاکتور محرک کولونیهای گرانولوسیت (G-CSF) بوده است. زمانی که این دارو به اهدا کنندگان خون تزریق شود، دوز گلبولهای سفید در خون آنها نسبت به زمانی که از دارو استفاده نشود، بیشتر خواهد بود.
ویژگیهای مطالعه
از شواهد موجود تا تاریخ فوریه 2016 استفاده شد. ما در این نسخه بهروزرسانی شده از مطالعه مروری قبلی، ده کارآزمایی کامل شده را شناسایی کردیم که در آن تأثیر تزریق گلبولهای سفید خون در مقابل عدم دریافت آن در درمان عفونت مقایسه شده بود. یک مورد کارآزمایی کامل نشده نیز شناسایی شد. این ده مطالعه که مجموعا 587 شرکتکننده داشتند، ما بین سالهای 1975 تا 2015 اجرا شده بودند. نوع عفونتی که در مطالعات مختلف بررسی شده بودند، متفاوت بود. در سه مطالعه، از شرکتکنندگان بیش از یک مرتبه در مطالعه استفاده شده بود، در نتیجه از دادههای این سه کارآزمایی استفاده نشد. شرکتکنندگان شش کارآزمایی را هم کودکان و هم بزرگسالان تشکیل داده بودند، اما نتایج مربوطه، به صورت تفکیکی گزارش نشده بود. دو مطالعهای که از مابقی جدیدتر بوده و در آنها G-CSF به اهداکنندگان تزریق شده بود، نیمهکاره و با توجه به جذب تعداد ناکافی شرکتکننده متوقف شدند. در شش مورد به حامی مالی مطالعه اشاره شده بود، که همه آنها دولت یا مؤسسات خیریه بودند.
نتایج اصلی
دریافت تزریقی گلبولهای سفید خون احتمالا در کاهش خطر مرگ، یا در تعداد بیمارانی که از عفونت بهبود پیدا میکنند، تأثیری نداشته باشد. احتمال تأثیر تزریق گلبولهای سفید خون، در افزایش خطر ایجاد عوارض جانبی ناشناخته است.
در هیچ یک از مطالعات، گزارشی از تأثیر این درمان برتعداد روزهایی که بیماران تحت آنتیبیوتیک درمانی قرار گرفتند یا بر کیفیت زندگی بیماران وجود نداشت.
کیفیت شواهد
شواهد مربوط به بیشتر یافتهها، کیفیت کم یا بسیار کمی دارند، در واقع علت این موضوع آن است که تعداد شرکتکنندگان بررسی شده در این مرور، برای مشخص کردن تفاوت در پیامد اولیه مطالعه ناکافی و کم است. ما محاسبه کردیم، برای آن که مطالعه بتواند کاهش خطر مرگ را در افراد از 35 به 30 در 100 نفر نشان دهد (یعنی درمان پنج نفر بیشتر از افراد تحت درمان)، باید 2748 شرکتکننده داشته باشد. هم چنین شرکتکنندگان و پزشکان آنها احتمالا از این که افراد در کدام گروه درمانی در مطالعه قرار گرفته بودند، اطلاع داشتند.