پیشینه
نارسایی قلب مرحله نهایی بیماری قلبی است و شیوع و بروز این بیماری به سرعت در حال افزایش است. اگرچه پیوند قلب یک نوع درمان جراحی برای افراد مبتلا به نارسایی قلبی در مرحله نهایی است، اهداکنندگان محدودی در دسترس هستند. استفاده از دستگاههای کمکبطنی (VADs ؛ventricular assist devices) قابل کاشت (implantable) یک روش جایگزین را برای پیوند قلب فراهم آورده است. اگر چه دو مطالعه با انجام مرورهای سیتماتیک و انجام متاآنالیز، اثرات مفیدی از توانبخشی قلبی (CR ؛cardiac rehabilitation) مبتنی بر ورزش را بر ظرفیت عملکردی و کیفیت زندگی (QOL ؛quality of life) گزارش کردهاند، هر دو این مرورهای سیستماتیک شامل مطالعاتی با طراحی محدود بودند (به عنوان مثال مطالعات غیرتصادفیسازیشده، گذشتهنگر) یا شرکت کنندگانی با VADهای قابل کاشت یا اکستراکورپورال (extracorporeal) داشتند.
اهداف
تعیین مزایا و معایب CR مبتنی بر ورزش برای افرادی که دارای VADهای قابل کاشت هستند.
روش های جستجو
ما در تاریخ 3 اکتبر 2017 بدون هیچ محدودیتی از نظر تاریخ، زبان، یا وضعیت انتشار، در منابع زیر به جستوجو پرداختیم: پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترل شده کاکرین (CENTRAL ؛Cochrane Central Register of Controlled Trials) و پایگاههای MEDLINE؛ Embase؛ PsycINFO؛ فهرست ارجاعات علمی مجموعه مقالات کنفرانس (Conference Proceedings Citation Index‐Science; CPCI-S) در Web of Science؛ CINAHL و LILACS. ما همچنین در تاریخ 10 آگوست 2017 در دو مرکز ثبت کارآزماییهای بالینی جستوجو کرده و فهرست منابع مطالعات اولیه و مقالات مروری را بررسی کردیم.
معیارهای انتخاب
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (RCTs ؛randomised controlled trials) بدون توجه به اینکه تصادفیسازی شدن آنها خوشهای بوده یا فردی، مطالعات با متن کامل، آنهایی که فقط به صورت خلاصه منتشر شده بودند و دادههای منتشر نشده واجد شرایط بودند. با اینحال، فقط RCTهای فردی و مقالات با متن کامل وارد مطالعه شدند.
گردآوری و تحلیل دادهها
دو نویسنده مرور به طور مستقل از هم دادههای مربوط به پیامدها را از مطالعات گنجانده شده استخراج کردند. ما با مقایسه دادههای ارائه شده در مرور سیستماتیک با گزارشهای مطالعه، دوبار چک کردیم که دادهها به درستی وارد شده باشند. ما هیچ داده دوتایی (dichotomous data) برای انجام تجزیهوتحلیل نداشتیم، و برای دادههای پیوسته (continuous data) از میانگین تفاوت (MD) یا تفاوت میانگین استانداردشده با 95% فاصله اطمینان (CI) استفاده کردیم. علاوهبراین، ما با استفاده از نرمافزار GRADEpro کیفیت شواهدی را ارزیابی کردیم که مربوط به مطالعاتی است که دادههای مربوط به پیامدهای پیشبینی شده را جهت متاآنالیز فراهم آورده بودند.
نتایج اصلی
ما دو مطالعه را با مجموع 40 شرکتکننده در این مرور گنجاندیم. CR مبتنی بر ورزش متشکل از ورزشهای هوازی یا تمرینهای مقاومتی یا هر دو بود، که سه بار در هفته برای شش تا هشت هفته انجام شده بود. شدت ورزش 50% از میزان مصرف اکسیژن (VO2) ذخیره شده، یا بین 60 تا 80 درصد از ذخیره ضربان قلب بود. دو عارضه جانبی جدی در یک کارآزمایی مشاهده شد که در آن شرکتکنندگان به دلیل عفونت از مطالعه خارج شده و مطالعه را کامل نکردند. علاوهبراین، در مجموع چهار نفر از اعضای هر گروه، نیازمند ویزیت اورژانس شدند، هرچند این شرکتکنندگان مطالعه را تکمیل کردند. نمرات خلاصه (summary scores) از پرسشنامه کوتاه سلامت 36 آیتمی (SF-36) و پرسشنامه کاردیومیوپاتی شهر کانزاس (Kansas City Cardiomyopathy Questionnaire; KCCQ) به عنوان کیفیت زندگی اندازهگیری شد. یک کارآزمایی نشاندهنده یک بهبودی در نمره خلاصه KCCQ در گروه ورزش تا امتیاز 14.4، در مقایسه با 0.5 امتیاز در گروه مراقبت معمول، بود. کارآزمایی دیگر گزارش کرده بود که مجموع نمره SF-36 در گروه ورزش تا 29.2 امتیاز، در مقایسه با 16.3 امتیاز در گروه مراقبت معمول، بهبود یافته بود. اختلاف زیادی در کیفیتزندگی بین گروهها در پایان دوره پیگیری مشاهده شد (میانگین تفاوت استاندارد شده(MD): 0.88؛ 95% فاصله اطمینان(CI): - 0.12تا 81.8؛ 37 نفر؛ 2 مطالعه؛ کیفیت شواهد بسیار پایین). با اینحال، به دلیل جوان بودن شرکتکنندگان، خطر بالای وجود سوگیری عملکردی (performance bias)، حجم نمونه بسیار کوچک و فواصل اطمینان وسیع، که منجر به کیفیت بسیار پایین شواهد شد، شواهدی از اثربخشی CR مبتنی بر ورزش وجود نداشت. علاوهبراین، ما نمیتوانیم تأثیر CR مبتنی بر ورزش را بر مرگومیر، بستری شدن مجدد، پیوند قلب و هزینهها تعیین کنیم، چراکه این پیامدها گزارش نشده بودند.
نتیجهگیریهای نویسندگان
در حال حاضر شواهد کافی برای ارزیابی بیخطر بودن و اثربخشی CR مبتنی بر ورزش برای افرادی که دارای VADهای قابل کاشت هستند، در مقایسه با مراقبتهای معمول، وجود ندارد. مقدار شواهد RCT بسیار محدود و کیفیت آنها بسیار پایین بود. علاوهبراین، طول مدت تمرین بسیار کوتاه بود، یعنی از شش تا هشت هفته. به RCTهای بیشتر با کیفیت بالا که تاثیر CR مبتنی بر ورزش را برای افراد دارای VADهای قابل کاشت به خوبی گزارش کرده باشند، نیاز است. لازم است این کارآزماییها اطلاعاتی را در مورد حوادث (مرگومیر و بستری مجدد در بیمارستان)، پیامدهای مرتبط با بیمار (از جمله کیفیت زندگی) و مقرون بهصرفه بودن جمعآوری کنند.
خلاصه به زبان ساده
توانبخشی قلبی مبتنی بر ورزش برای افرادی که دارای دستگاههای کمکبطنی قابل کاشت هستند
پیشینه
افراد مبتلا به نارسایی قلبی ظرفیت کمتری برای انجام ورزشهای بدنی دارند که تاثیر منفی بر سلامت و کیفیت زندگی آنها میگذارد. تحقیقات اخیر نشان داده که توانبخشی قلبی (CR) مبتنی بر ورزش ممکن است توانایی ورزش و کیفیت زندگی افراد را با دستگاههای کمکبطنی (VADها) قابل کاشت، که نوعی پمپ مکانیکی است که از عملکرد قلبی حمایت میکند، بهبود بخشد. بنابراین، مرور سیستماتیک کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده (نوعی مطالعه که در آن شرکتکنندگان با استفاده از یک روش تصادفی به یک گروه درمان اختصاص داده میشوند) اهمیت دارد تا بتوان مزایا و معایب CR مبتنی بر ورزش را در افرادی که دارای VADهای قابل کاشت هستند، مورد بررسی قرار داد.
هدف
ارزیابی اثرات CR مبتنی بر ورزش در افرادی که دارای VADهای قابل کاشت هستند.
روشهای جستوجو
ما برای بهدست آوردن کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده که اثربخشی ورزش را در افراد مبتلا به نارسایی قلبی که دارای VADهای قابل کاشت هستند، در مقایسه با شرکتکنندگانی که همان ورزش را همراه با مراقبتهای معمول دریافت میکنند، را مورد بررسی قرار داده باشد و به جستوجو پرداختیم، بهطوریکه مداخله شامل یک نوع ورزش یا بیشتر بود. ما شرکتکنندگان دارای قلب تمام مصنوعی را کنار گذاشتیم. شواهد تا 3 اکتبر 2017 بهروز هستند.
نتایج
ما در این مرور فقط به دو کارآزمایی تصادفیسازی و کنترل شده با مجموع 40 شرکتکننده دست یافتیم. CR مبتنی بر ورزش شامل تمرینات هوازی یا مقاومتی یا هر دو بود که سه بار در هفته برای شش تا هشت هفته صورت گرفته بود. دو عارضه جانبی جدی (به عنوان مثال شرکتکنندگانی که مطالعه را به دلیل عفونت کامل نکردند) در یکی از دو کارآزمایی اتفاق افتاد. علاوهبراین، چهار شرکتکننده در هر گروه مطالعه به ویزیت بخش اورژانس نیاز پیدا کردند، هرچند این شرکتکنندگان مطالعه را تکمیل کردند. هیچ یک از این مطالعات پیامدهای مرگ، بستری مجدد در بیمارستان، پیوند قلب و هزینه را مورد بررسی قرار نداده بودند. با توجه به کیفیت بسیار پایین این شواهد، اثربخشی CR مبتنی بر ورزش در کیفیت زندگی، قطعی نبود.
کیفیت شواهد
ما کیفیت شواهد مربوط به کیفیت زندگی را به دلیل سن کم شرکتکنندگان، کورسازی ناکافی، تعداد کم شرکتکنندگان و بیدقتی به دلیل طیف گسترده فاصله اطمینان، بسیار پایین برآورد کردیم. تاثیر CR مبتنی بر ورزش برای افراد دارای VADهای قابل کاشت روشن نیست.
نتیجهگیری
شواهد کنونی برای ارزیابی مزایا و معایب CR مبتنی بر ورزش در افراد دارای VADهای قابل کاشت، در مقایسه با مراقبتهای معمول، ناکافی است. میزان شواهد مربوط به کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده بسیار محدود و با کیفیت بسیار پایین بود. علاوهبراین، طول مدت تمرین ورزشی بسیار کوتاه بود. به کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده با کیفیت بالایی برای گردآوری اطلاعات در مورد حوادث (مرگومیر و بستری مجدد در بیمارستان)، پیامدهای مرتبط با بیمار (از جمله کیفیت زندگی) و هزینهها مورد نیاز است.