پیشینه
اصطلاح «استرابیسم» توصیفی از انحراف چشم است. ممکن است یک یا هر دو چشم به سمت داخل، خارج، بالا یا پایین دچار انحراف شود. انحراف عمودی گسسته (DVD) نوع شناختهشده چرخش بیهدف یک یا هر دو چشم به سمت بالا است که میتواند در کودکان یا بزرگسالان رخ دهد. این نوع انحراف چشم اغلب در زمینه انحراف چشم یا استرابیسم افقی در شیرخوارگی یا آغاز دوران کودکی به صورت ایزوتروپی (چرخش به سمت درون) یا اگزوتروپی (چرخش به سمت بیرون) بروز میکند. برای برخی افراد، DVD به صورت کنترلشده باقی میماند و آن را تنها میتوان به کمک آزمایشهای بالینی تشخیص داد. برای دیگران، DVD خود به خود «آشکار» میشود و چشم از سطح تراز خود به سمت بالا انحراف مییابد. کنترل این نوع DVD کار سادهای نیست و اغلب نگرانیهای روانی ـ اجتماعی را در پی دارد. به طور رایج تصور بر این است که DVD بدون نشانه است، هر چند برخی از افراد دوبینی دارند. اخیرا این نکته مطرح شده که افراد مبتلا به DVD ممکن است از خستگی چشم نیز رنج ببرند. دلیل پیگیری درمان DVD ممکن است وجود نگرانیهای روانی اجتماعی یا بروز نشانههای آن باشد. درمان استاندارد برای DVD عمل جراحی است. درمانهای غیر جراحی معمولا کمتر ارائه میشوند. اگرچه در بسیاری از مطالعات به ارزیابی گزینههای مختلف مدیریت برای تصحیح DVD پرداخته شده، اینکه کدام شیوه درمانی بیشترین تأثیر را دارد، در پردهای از ابهام است.
اهداف
هدف از انجام این مطالعه مروری تعیین اثربخشی و ایمنی مداخلات مختلف جراحی و غیرجراحی در کارآزماییهای کنترلشده تصادفی با حضور شرکتکنندگان مبتلا به DVD بود.
روش های جستجو
این موارد را جستوجو کردیم: پایگاه کارآزماییهای بالینی ثبت شده کاکرین (CENTRAL؛ Cochrane Central Register of Controlled Trials) (که شامل مرکز ثبت کارآزماییهای چشم و بینایی در کاکرین (Cochrane Eyes and Vision Group trials register) است) (شماره 8، 2015)؛ Ovid Medline؛ Ovid MEDLINE In-Process and Other Non-Indexed Citations؛ نشریه Ovid Medline؛ OLDMEDLINE (ژانویه 1946تا آگوست 2015)؛ EMBASE (ژانویه 1980 تا آگوست 2015)؛ PubMed (از 1948 تا آگوست 2015)؛ منابع علمی سلامت آمریکای لاتین و کارائیب (LILACS؛ Latin American and Caribbean Health Sciences Literature) (از 1982 تا آگوست 2015)؛ metaRegister مربوط به کارآزماییهای کنترلشده (www.controlled-trials.com) (آخرین جستوجو در سوم فوریه 2014)؛ ClinicalTrials.gov (در www.clinicaltrials.gov) و پلتفرم بینالمللی ثبت کارآزماییهای بالینی سازمان جهانی بهداشت (ICTRP؛ WHO International Clinical Trials Registry Platform). ما در جستوجوهای الکترونیکی برای کارآزماییها هیچگونه تاریخ یا محدودیتهای زبانی را به کار نبردیم. آخرین جستوجوی ما در پایگاههای اطلاعاتی الکترونیکی به تاریخ سوم آگوست 2015 برمیگردد.
معیارهای انتخاب
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده (RCT) مربوط به مداخلات جراحی و غیرجراحی را برای تصحیح DVD بررسی کردیم.
گردآوری و تحلیل دادهها
روشهای استاندارد مورد انتظار کاکرین را به کار بردیم. دو نویسنده بررسیکننده به طور مستقل تعیین صلاحیت غربالگری، استخراج دادهها، ارزیابی خطر سوگیری (bias) و درجهبندی شواهد را به انجام رساندند.
نتایج اصلی
به چهار RCT برخوردیم که برای گنجاندن در این بررسی (248 چشم از 151 شرکتکننده بین سنین 6 ماه تا 22 سال) واجد شرایط بودند. با ارزیابی همه کارآزماییها مشخص شد که خطر سوگیری در آنها به طور کلی نامشخص است، زیرا گزارش کامل و کارآمدی از روشهای مطالعه ارائه نشده بود. یک کارآزمایی در کانادا انجام شده بود که در آن، anteriorization عضله مایل تحتانی همراه با resection، در برابر anteriorization عضله مایل تحتانی به تنهایی مقایسه شده بود. یکی دیگر از کارآزماییها در ایالات متحده آمریکا انجام گرفته بود که طی آن، recession رکتوس فوقانی همراه با بخیه تثبیتکننده خلفی در برابر recession رکتوس فوقانی به تنهایی مقایسه شده بود. دو کارآزمایی نیز در جمهوری چک صورت گرفته بود که در آن، anteriorization عضله مایل تحتانی در برابر myectomy عضله مایل تحتانی مقایسه شده بود.
تنها در یک کارآزمایی، دادههایی گزارش شده بود که به موجب آن، تحلیل پیامد اولیه این بررسی، یعنی نسبت شرکتکنندگان با میزان موفقیت درمان میسر میشد. تفاوت بین anteriorization مایل تحتانی همراه با resection در مقایسه با anteriorization مایل تحتانی به تنهایی که حداقل چهار ماه بعد از عمل اندازه گیری شد، نامشخص بود (خطر نسبی (RR): 1.13؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.60 تا 2.11؛ 30 شرکتکننده؛ کیفیت شواهد بسیار پائین). در سه کارآزمایی به اندازهگیری میزان انحراف شدید پرداخته شده بود، اما آنها حاوی دادههای کافی برای تجزیه و تحلیل نبودند. در هر چهار کارآزمایی میزان نسبتا کم عوارض جانبی جراحی گزارش شده بود. hypotropia و limited elevation و لزوم تکرار عمل جراحی به عنوان عوارض جانبی همراه با برخی از مداخلات جراحی گزارش شده بود. در هیچکدام از کارآزماییها گزارشی از پیامد ثانویه دیگری که به ویژه مناسب بررسی ما باشد، دیده نشد.
نتیجهگیریهای نویسندگان
در چهار کارآزمایی موجود در این مطالعه مروری، میزان اثربخشی پنج روش مختلف جراحی برای درمان DVD ارزیابی شد. با وجود این، نبود گزارش کافی از روشهای مطالعه و اندک بودن دادهها موجب بروز نگرانیهایی درباره روششناختی کارآزماییها شد که این امر تضعیف نتیجهگیری را از همه مطالعات در پی دارد. به منظور درمان بیماری DVD و بهبود شواهد برای مدیریت بهینه آن، اجرای دقیق RCT ضرورت تام دارد.
خلاصه به زبان ساده
درمان چشمهایی که به سمت بالا چرخش دارند.
سوال مطالعه مروری
هدف از انجام این بررسی، ارزیابی میزان اثربخشی روشهای درمانی مبتنی بر جراحی و غیرجراحی برای درمان انحراف عمودی گسسته چشم بود.
پیشینه
انحراف چشم (استرابیسم) عبارت است از چرخش یک یا هر دو چشم که جهت این چرخش میتواند به سمت داخل، خارج، بالا یا پایین باشد. در این بررسی، درمان نوع خاصی از چرخش رو به بالای یک یا هر دو چشم که به انحراف عمودی گسسته (DVD) شناخته میشود، ارزیابی شده است. DVD ممکن است هم در کودکان و هم در بزرگسالان رخ دهد. برای برخی افراد، DVD کنترل میشود و تنها حین انجام آزمایش قابل تشخیص است. در برخی دیگر، DVD بلافاصله هنگامی که چشم از سطح تراز خود به سمت بالا منحرف میشود، رخ میدهد. در این حالت، کنترل چشم برای فرد دشوار است که این امر میتواند برای فرد در موقعیتهای اجتماعی ایجاد ناراحتی و تشویش کند. این بیماری همچنین ممکن است موجب دوبینی یا خستگی چشم شود.
عمل جراحی، درمانی رایج برای DVD است. به غیر از جراحی، استفاده از دیگر روشهای درمانی به ندرت اتفاق میافتد. شواهد اندکی در خصوص میزان اثربخشی شیوههای درمانی (اعم از جراحی یا غیر جراحی) برای DVD وجود دارد.
ویژگیهای مطالعه
مطالعات را در سوم ماه آگوست سال 2015 جستوجو کردیم. در حین جستوجو، به چهار کارآزمایی تصادفیسازی و کنترل شده(RCT) برای درمان مبتنی بر جراحی DVD برخوردیم. ما هیچ مطالعهای را که در آن به ارزیابی درمانهای غیرجراحی پرداخته شده باشد، نیافتیم. یک کارآزمایی در کانادا انجام شده بود که در آن روش تغییر موقعیت (repositioning) با جراحی (anteriorization عضله مایل تحتانی) با یا بدون resection با هم مقایسه شده بود. در یک کارآزمایی که در ایالاتمتحده انجام شده بود، عمل جراحی تضعیف عضله چشم (recession رکتوس فوقانی) با یا بدون تقویت با نخ بخیه تثبیتکننده مقایسه شده بود. دو کارآزمایی دیگر نیز در جمهوری چک صورت گرفت که در آن، anteriorization عضله مایل تحتانی در برابر برداشتن قطعهای از عضله مایل تحتانی (myectomy) مقایسه شده بود.
نتایج اصلی
تنها یکی از RCTها به بررسی آنچه میخواستیم بدانیم، یعنی نسبت شرکتکنندگانی که جراحی موفقیتآمیزی داشتند، پرداخته بود. برای تعیین تفاوت بین هر یک از روشهای جراحی با توجه به میزان موفقیت جراحی یا هر پیامد دیگر مربوط به بررسی ما اطلاعات موجود کافی نبود. شایعترین عوارض جانبی ناشی از عملهای جراحی عبارت بودند از چرخش رو به پایین چشم پس از عمل جراحی (hypotropia)، حرکت محدود چشم به سمت بالا و نیاز به تکرار عمل جراحی.
کیفیت شواهد
هر چهار مطالعه دارای کاستیهایی در طراحی، اجرا یا هر دو بودند که موجب تضعیف نتیجهگیری از آنها میشود. برای درمان DVD به طراحی مناسب و دقت در انجام RCTها نیاز است تا به این وسیله شواهدی با قابلیت اطمینان بیشتری برای مدیریت این بیماری فراهم آید.