پیشینه
افزایش فشار داخل چشم عامل خطر برای بیماری گلوکوم است. یکی از گزینههای درمانی، جراحی درناژ گلوکوم (ترابکولکتومی) است. به منظور کاهش اسکار بعد از عمل طی روند التیام زخم، از آنتیمتابولیتها در طول جراحی استفاده میشود. دو عاملی که استفاده از آنها رایج است، عبارتاند از: میتومایسین MMC) C) و 5-فلوئورواوراسیل (FU -5).
اهداف
بررسی تأثیرات MMC در مقایسه با FU-5 به مثابه مکمل آنتیمتابولیت در جراحی ترابکولکتومی.
روش های جستجو
این موارد را جستوجو کردیم: CENTRAL (که شامل مرکز ثبت کارآزماییهای چشم و بینایی در کاکرین (Cochrane Eyes and Vision Trials Register) است) (شماره 9، 2015)؛ Ovid Medline؛ Ovid MEDLINE In-Process and Other Non-Indexed Citation؛ نشریه Ovid Medline؛ OLDMEDLINE Ovid (ژانویه 1946 تا اکتبر 2015)؛ EMBASE (ژانویه 1980 تا اکتبر 2015)؛ منابع علمی سلامت آمریکای لاتین و کارائیب (LILACS؛ Latin American and Caribbean Health Sciences Literature) (ژانویه 1982 تا اکتبر 2015)؛ مرکز ثبت ISRCTN (در www.isrctn.com/editAdvancedSearch)؛ ClinicalTrials.gov (در www.clinicaltrials.gov) و پلتفرم بینالمللی ثبت کارآزماییهای بالینی سازمان جهانی بهداشت (ICTRP؛ WHO International Clinical Trials Registry Platform). ما در جستوجوهای الکترونیکی برای کارآزماییها هیچگونه محدودیتهای زمانی یا زبانی را به کار نبردیم. آخرین جستوجوی ما در پایگاههای اطلاعاتی الکترونیکی به تاریخ دوم اکتبر سال 2015 برمیگردد.
معیارهای انتخاب
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده (RCT) را که در آنها روند بهبود زخم با MMC در مقایسه با FU-5 اصلاح شده بود، بررسی کردیم.
گردآوری و تحلیل دادهها
دو نویسنده این مطالعه مروری به طور مستقل به انتخاب کارآزماییها و گردآوری دادهها پرداخته بودند. پیامد اولیه عبارت بود از عملکرد ناموفق ترابکولکتومی یک سال پس از انجام عمل جراحی. پیامد ثانویه عبارت بود از فشار متوسط داخل چشم در یک سال. ما سه زیرگروه را در نظر گرفتیم: خطر بالای ناموفق بودن عمل ترابکولکتومی (در افرادی که قبلا تحت عمل جراحی گلوکوم یا جراحی خارج کپسولی قرار گرفته بودند و همچنین بومیان آفریقایی و افراد مبتلا به گلوکوم ثانویه یا گلوکوم مادرزادی)؛ خطر متوسط ناموفق بودن عمل ترابکولکتومی (افراد تحت عمل ترابکولکتومی با جراحی خارج کپسولی) و خطر پایین ناموفق بودن عمل ترابکولکتومی (افرادی که تحت هیچگونه مداخله جراحی قبلی چشم قرار نگرفته بودند).
نتایج اصلی
11 کارآزمایی را که در آنها 687 چشم متعلق به 679 شرکتکننده ثبت شده بود، شناسایی کردیم. این مطالعات در ایالات متحده، اروپا، آسیا و آفریقا انجام شده بودند. در پنج مطالعه شرکتکنندگان در معرض خطر پایین ناموفق بودن عمل ترابکولکتومی، در پنج مطالعه شرکتکنندگان در معرض خطر بالای ناموفق بودن عمل و در یک مطالعه نیز افراد با هر دو خطر بالا و پایین ناموفق بودن عمل ثبت شده بودند. در هیچیک از کارآزماییهای مورد نظر، شرکتکنندگان با ترکیب جراحی ترابکولکتومی یا آب مروارید حضور نداشتند.
ما یک مطالعه را در معرض خطر کم سوگیری (bias) در همه حوزهها، شش مطالعه را در معرض خطر بالای سوگیری در یک یا چند حوزه و چهار مطالعه باقیمانده را در معرض خطر نامشخص سوگیری در همه حوزهها در نظر گرفتیم. خطر ناموفق بودن عمل ترابکولکتومی در یک سال پس از عمل، در شرکتکنندگانی که MMC دریافت کرده بودند، در مقایسه با کسانی که FU-5 دریافت کرده بودند، کمتر بود. با این حال، فاصله اطمینان زیاد و با حالت بدون تأثیر قابل رقابت بود (خطر نسبی (RR): 0.54؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.30 تا 1.00؛ 11 مطالعه؛ 40% = I2). هیچ شاهدی دال بر وجود تفاوت بین گروههای در معرض خطر بالا و پایین ناموفق بودن عمل وجود نداشت (آزمون برای تفاوتهای زیرگروه: 0.69 = P).
به طور میانگین، فشار داخل چشم افراد تحت درمان با MMC در یک سال پایینتر بود (میانگین تفاوت (MD): 3.05 - میلیمتر جیوه؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 4.60 - تا 1.50 - )، اما مطالعات ناسازگار بودند (52% = I2). اندازه اثر در گروه در معرض خطر بالا (MD: 4.18 - میلیمتر جیوه؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 6.73 - تا 1.64 - ) در مقایسه با گروه در معرض خطر پایین (MD: 1.72 - میلیمتر جیوه؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 3.28 - تا 0.16 -) بیشتر بود، اما باز هم آزمون برهمکنش (test for interaction) به لحاظ آماری معنادار نبود (0.11 = P).
به همین نسبت، چشمهایی که با MMC درمان شده بودند، طی یک سال بعد از عمل جراحی در مقایسه با چشمهایی که تحت درمان با FU-5 قرار گرفته بودند، به اندازه دو یا بیش از دو خط از دقت بیناییشان کم شده بود؛ با این حال، فاصله اطمینان زیاد بود (RR: 1.05؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.54 تا 2.06).
عوارض جانبی چندانی بروز نکرده و برآورد اثر به طور کلی مبهم بود. در گروه تحت درمان با MMC شواهدی مبنی بر less epitheliopathy (RR: 0.23؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.11 تا 0.47) و less hyphaema (RR: 0.62؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.42 تا 0.91) دیده نشد. در هیچیک از مطالعات، کیفیت زندگی گزارش نشده بود.
به طور کلی، ما کیفیت شواهد را پائین درجهبندی کردیم. دلیل آن عمدتا خطر تورش در مطالعات مورد نظر و عدم دقت در برآورد اثر بود.
نتیجهگیریهای نویسندگان
کیفیت شواهدی را که طبق آنها MMC ممکن است در کاستن از فشار داخل چشم در درازمدت، مؤثرتر از FU-5 عمل کند، در سطح پایین یافتیم. به منظور افزایش قابلیت اطمینان و اعتبار نتایج نشان داده شده در این بررسی، به تحقیقات تطبیقی بیشتر درباره MMC و FU-5 نیاز است. افزون بر این، توسعه عوامل جدید که تشکیل بافت اسکار بعد از عمل را بدون عوارض جانبی کنترل کند، با ارزش خواهد بود که نتایج حاصل از این بررسی آن را توجیه میکند.
خلاصه به زبان ساده
میتومایسین C در مقایسه با 5-فلوئورواوراسیل برای بهبود زخم در جراحی گلوکوم.
سوال مطالعه مروری
آیا هنگام استفاده از آنتیمتابولیت برای تقویت جراحی گلوکوم (ترابکولکتومی)، میتومایسین MMC) C) در مقایسه با 5-فلوئورواوراسیل (FU-5) مزیت دارد؟ آیا استفاده از MMC در مقایسه با (FU-5) میزان کمتری از ناموفق بودن عمل ترابکولکتومی را طی یک سال بعد از عمل به همراه دارد؟
پیشینه
افزایش فشار داخل چشم عامل خطر برای بیماری گلوکوم است. یکی از گزینههای درمانی برای کاهش فشار داخل چشم، جراحی درناژ گلوکوم (ترابکولکتومی) است. آنتیمتابولیتها داروهایی هستند که از آنها در جریان عمل جراحی به منظور کاهش اسکار بعد از عمل طی روند التیام زخم استفاده میشود. اگر اسکار به وجود آید، ممکن است به شکست درمان منجر شود، زیرا کانال درناژ از کار باز خواهد ایستاد. دو عاملی که استفاده از آنها رایج است، عبارتاند از: (MMC) و (FU-5).
تاریخ جستوجو
شواهد در اکتبر 2015 بهروز رسانی شدهاند.
ویژگیهای مطالعه
در این مطالعه مروری، 11 RCT را در ایالات متحده، اروپا، آسیا و آفریقا لحاظ کرده بودیم. در مجموع، 687 چشم متعلق به 679 شرکتکننده تحت عمل ترابکولکتومی معمول برای کنترل گلوکوم قرار گرفتند. خطر ناکام ماندن عمل برای برخی از شرکتکنندگان نسبت به دیگران، بالاتر بود، مثلا، اگر آنها قبلا تحت عمل جراحی گلوکوم قرار داشتند، یا اصلیت آنها آفریقایی بود یا اگر آنها به گلوکوم ثانویه مبتلا بودند. در پنج مطالعه شرکتکنندگانی با خطر پایین ناموفق بودن عمل ترابکولکتومی حضور داشتند. پنج مطالعه به شرکتکنندگان با خطر بالا و یک مطالعه نیز به افراد با هر دو خطر بالا و پایین شکست عمل اختصاص داشت. هیچیک از کارآزماییها شرکتکنندگانی را که ترکیبی از جراحی ترابکولکتومی و آب مروارید داشته باشند، در بر نمیگرفت.
نتایج اصلی
بایین مطالعه مروری نشان داد خطر شکست عمل ترابکولکتومی در یک سال پس از عمل، در شرکتکنندگانی که تحت درمان با MMC قرار گرفته بودند، در مقایسه با کسانی که با FU-5 معالجه شده بودند، کمی کمتر بود. همه کارآزماییهای کنترلشده تصادفی در رسیدن به این نتیجه مشارکت داشتند. در آنها ترکیبی از جمعیت شرکتکنندگان مورد مطالعه با خطر بالا و پایین به همراه تنوعی از روششناختی کاربرد آنتیمتابولیت لحاظ شده بود. ما هیچ تفاوت معناداری بین گروه شرکتکنندگان در معرض خطر بالا و پایین شکست عمل نیافتیم، اما این تحلیل چندان نیرومند نبود.
ما هیچ تفاوتی را میان پیامدهای بینایی مربوط به گروه دریافتکننده MMC و گروه دریافتکننده FU-5 طی سال بعد از عمل و همچنین در تعداد قطرات چشمی استفاده شده پس از عمل شناسایی نکردیم. با این حال، شواهدی را یافتیم که نشان میدهند MMC در کاستن از فشار داخل چشم در هر دو گروه شرکتکننده با خطر بالا و پایین، نسبت به FU-5 تأثیر بیشتری دارد. این امر، دستیابی به میانگین پایینتر فشار داخل چشم را پس از عمل، نسبت به کسانی که با FU-5 طی یک سال درمان شده بودند، ممکن ساخته بود. ظاهرا این تأثیر در جمعیتهای آماری با خطر بالا بیشتر است.
ارزیابی عوارض کلی در تمام مطالعات، برتری نسبی استفاده از MMC را بهویژه هنگام بروز epitheliopathy و hyphaema آشکار ساخت. مواردی از ترشح از تاول، ترشح زخم، hypotony دیرهنگام و تشکیل آب مروارید در گروه تحت درمان با MMC مشاهده شده بود. در هیچ یک از این مطالعات، کیفیت زندگی گزارش نشده بود.
کیفیت شواهد
کیفیت شواهد را در سطح پایین درجهبندی کردیم. علت این امر عمدتا از وجود خطر سوگیری در مطالعات مورد نظر ناشی میشد. سوگیری که معمولا با آن مواجه میشدیم، ناشی از تکنیکهای مختلف تجویز آنتیمتابولیت بود. این امر پنهان کردن اینکه کدام دارو استفاده شده را دشوار میساخت. افزون بر این، در بیشتر مطالعات تنها چند عارضه گزارش شده بود که این بدین معنا بود که تعداد موارد کمی از عوارض وجود دارد تا بتوان از آنها در تحلیل عوارض استفاده کرد (به عبارت دیگر تعداد موارد کم گزارششده از عوارض جانبی امکان تحلیل عوارض جانبی را میسر نمیکرد).