جلد 2017 -                   جلد 2017 - صفحات 0-0 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Suzanne H Richards, Lindsey Anderson, Caroline E Jenkinson, Ben Whalley, Karen Rees, Philippa Davies, et al . Psychological interventions for coronary heart disease. 3 2017; 2017
URL: http://cochrane.ir/article-1-1947-fa.html
پیشینه
بیماری‌های کرونر قلب (CHD) شایع‌ترین علت مرگ در سراسر جهان است، هرچند نرخ مرگ‌ومیر در حال کاهش است. علائم روانی برای افراد مبتلا به CHD شایع هستند و بسیاری از درمان‌های روانی پس از عوارض قلبی یا روش‌هایی با هدف بهبود سلامت و پیامدها پیشنهاد می‌شود. این یک به‌روزرسانی از مرور سیستماتیک کاکرین است که قبلا در سال 2011 منتشر شده است.
اهداف
ارزیابی اثربخشی مداخلات روانی (به تنهایی یا همراه با توانبخشی قلبی) در مقایسه با مراقبت معمول (از جمله توانبخشی قلبی که در دسترس است) برای افراد مبتلا به CHD بر مرگ‌ومیر کلی و مرگ‌ومیر قلبی؛ موربیدیتی قلبی؛ و پیامدهای روانی گزارش شده توسط شرکت‌کننده درباره سطوح افسردگی، اضطراب و استرس؛ و بررسی پیش‌بینی‌کننده‌های بالقوه در سطح مطالعه در مورد اثربخشی مداخلات روانی در این جمعیت.
روش های جستجو
ما جست‌وجوهای قبلی مرور کاکرین را از پایگاه‌های اطلاعاتی زیر در 27 اپریل 2016 به‌روزرسانی کردیم: CENTRAL در کتابخانه کاکرین (the Cochrane Library)؛ MEDLINE (Ovid)؛ Embase (Ovid)؛ PsycINFO (Ovid) و CINAHL (EBSCO).
معیارهای انتخاب
ما کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده (RCTs ؛randomised controlled trails) را در مورد مقایسه مداخلات روانی با مراقبت معمول انتخاب کردیم، که توسط کارکنان آموزش‌دیده تجویز و به بزرگسالان با تشخیص خاصی از CHD ارائه شد. ما فقط مطالعاتی را انتخاب کردیم که اثر مستقل مولفه روانی و با حداقل شش ماه پیگیری را برآورد کردند. جامعه مورد مطالعه شامل بزرگسالان بعد از: انفارکتوس میوکارد (MI)، روش باز کردن مجدد عروق (گرافت بای‌پاس عروق کرونر (CABG) یا مداخله کرونری از راه پوست (PCI)) و بزرگسالان مبتلا به آنژین یا بررسی آنژیوگرافیک بیماری شریان کرونر (CAD) بود. RCTها باید حداقل یکی از پیامدهای زیر را گزارش کنند: مرگ‌ومیر (مربوط به کل قلب یا شریان)؛ موربیدیتی قلبی (MI، روش‌های باز کردن مجدد عروق)؛ یا سطوح افسردگی، اضطراب یا استرس گزارش شده توسط شرکت‌کننده.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
2 نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم عناوین و خلاصه مقالات تمام منابع را از نظر مناسب بودن غربالگری کردند. نویسنده ارشد مرور داده‌های مطالعه را استخراج و نویسنده دوم مرور آن را کنترل کرد. ما برای به دست آوردن اطلاعات گم‌شده با نویسندگان مطالعه تماس گرفتیم.
نتایج اصلی
این مرور 35 مطالعه را انتخاب کرد که در آن‌ها 10703 فرد مبتلا به CHD را تصادفی‌سازی کردند. (14 کارآزمایی و 2577 شرکت‌کننده به این به‌روزرسانی اضافه شدند). این جمعیت عمدتا شامل مردان (میانه 77.0%) و افراد پس از MI (میانگین 65.7%) یا افراد پس از قرار گرفتن تحت باز کردن مجدد عروق (میانگین 27.4%) بودند. میانگین سن شرکت‌کنندگان در کارآزمایی بین 53 تا 67 سال بود. گزارش‌دهی کلی کارآزمایی و تقریبا نیمی ‌از توصیف‌های حذف شده درباره تولید توالی تصادفی‌سازی‌شده، روش‌های پنهان‌سازی تخصیص، یا کورسازی ارزیابی پیامد ضعیف بودند.
طول دوره پیگیری از 6 ماه تا 10.7 سال بود (میانه 12 ماه). اکثر مطالعات (35/23) مداخلات چند عاملی را مورد بررسی قرار دادند، که شامل درمان با اجزای چندگانه درمانی بود. 10 مطالعه مداخلات روانی هدفمند را برای افراد مبتلا به سایکوپاتولوژی (psychopathology) تایید شده در ابتدای مطالعه مورد بررسی قرار دادند و 2 کارآزمایی، افراد مبتلا به سایکوپاتولوژی یا معیار انتخاب دیگری (یا هر دو) را به کار گرفتند. از 23 کارآزمایی باقی‌مانده، 9 مطالعه شرکت‌کنندگان انتخاب نشده را از جمعیت قلبی با سطح اندک سایکوپاتولوژی به کار گرفتند (3.8% تا 53% با علائم افسردگی، 32% تا 53% با علائم اضطراب)، 10 مطالعه این خصوصیات را گزارش نکردند و فقط 3 مطالعه افراد مبتلا به سایکوپاتولوژی را حذف کردند.
شواهد با کیفیت متوسط کاهش خطر مورتالیتی کلی (خطر نسبی (RR): 0.90؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.77 تا 1.05؛ 7776 شرکت‌کننده؛ 23 مطالعه) یا روش‌های باز کردن مجدد عروق (RR: 0.94؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.81 تا 1.11) با درمان‌های روانی را در مقایسه با مراقبت معمول نشان ندادند. شواهد با کیفیت پایین کاهش خطر MI غیرکشنده را نشان نداد (RR: 0.82؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.64 تا 1.05)، اگرچه 21% کاهش در مرگ‌ومیر قلبی وجود داشت (RR: 0.79؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.63 تا 0.98). هم‌چنین شواهد با کیفیت پایین یا بسیار پایین وجود داشت که نشان داد مداخلات روانی سطوح علائم افسردگی گزارش شده را توسط شرکت‌کننده (میانگین تفاوت استاندارد شده (SMD): 0.27-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.39- تا 0.15-؛ GRADE: پایین)، اضطراب (SMD: 0.24-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.38- تا 0.09-؛ GRADE: پایین) و استرس (SMD: 0.56-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.88- تا 0.24-؛ GRADE: بسیار پایین) بهبود بخشید.
ناهمگونی آماری قابل‌توجهی برای پیامدهای روانی وجود داشت اما برای پیامدهای بالینی وجود نداشت و شواهدی از سوگیری مطالعه کوچک برای یک پیامد بالینی (مرگ‌ومیر قلبی: P تست ایگر (Egger test): 0.04) و یک پیامد روانی (اضطراب: P تست ایگر: 0.012) وجود داشت. متارگرسیون برای بررسی تعداد محدودی از ویژگی‌های مداخله، هیچ پیش‌بینی کننده معنی‌داری را از اثرات مداخله برای مرگ‌ومیر کلی و مرگ‌ومیر قلبی نشان نداد. برای افسردگی، به نظر می‌رسد مداخلات روانی همراه با فارماکولوژی کمکی (که در آن مناسب به نظر می‌رسد) برای یک اختلال روانی اساسی بیش‌تر از مداخلات بدون ترکیب با فارماکولوژی موثر باشد (β: 0.51-؛ P: 0.003). برای اضطراب، به نظر می‌رسد مداخلاتی که شرکت‌کنندگان مبتلا به اختلال روانی اساسی را به کار گرفتند موثرتر از مداخلاتی باشد که به جمعیت انتخاب نشده ارائه شد (β: 0.28-؛ P: 0.03).
نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
این مرور به‌روزرسانی شده کاکرین نشان داد که در مورد افراد مبتلا به CHD، هیچ مدرکی وجود نداشت مبنی بر اینکه درمان‌های روانی تاثیری بر مرگ‌ومیر کلی، خطر باز کردن مجدد عروق، یا بر نرخ MI غیرکشنده دارند، اگر چه نرخ مرگ‌ومیر قلبی و هم‌چنین علائم روانی (افسردگی، اضطراب یا استرس) کاهش یافت؛ بااین‌حال، ارزیابی GRADE، عدم قطعیت قابل‌توجهی را در مورد این اثرات نشان می‌دهد. هم‌چنین عدم قطعیت قابل‌توجهی هم‌چنان در مورد افرادی باقی مانده که بیش‌ترین منفعت را از درمان (به عنوان مثال افراد با یا بدون اختلالات روانی در خط پایه) و مولفه‌های خاص مداخلات موفقیت‌آمیز می‌برند. به دلیل عدم قطعیت در بین شواهد، در آینده کارآزمایی‌های با مقیاس بزرگ‌تر که به بررسی اثربخشی درمان‌های روان‌شناسی بپردازند، مورد نیاز هستند. کارآزمایی‌های آینده از تست تأثیر مداخلات روانی خاص (به جای چند عاملی) برای شرکت‌کنندگان مبتلا بهCHD و تست هدفمند مداخلات در جمعیت‌های مختلف (یعنی افراد مبتلا به CHD، با یا بدون مشکلات روانپزشکی)، منفعت خواهند برد.
خلاصه به زبان ساده
درمان‌های روانی برای بیماری کرونر قلب
ما شواهد مربوط به ارزیابی اثرات افزودن درمان‌های روانی (صحبت‌درمانی) را به مراقبت معمول برای افراد مبتلا به بیماری کرونر قلب (CHD؛ تنگ شدن شریان‌هایی که خون را به قلب می‌رسانند) در مقایسه با افراد دریافت کننده مراقبت معمول مورد بررسی قرار دادیم. ما نتایج مربوط به نرخ مرگ‌و‌میر (به هر علت یا مرتبط با قلب)؛ حمله قلبی؛ نیاز به جراحی باز کردن مجدد عروق (عمل جراحی برای بازگرداندن جریان خون به قلب)؛ و سطوح افسردگی، اضطراب و استرس را استخراج کردیم.

پیشینه
حملات قلبی و جراحی کاردیاک (قلب) ممکن است ترسناک و تروماتیک باشد و ممکن است باعث شود تا برخی از افراد مشکلات روانی را تجربه کنند. برخی از ویژگی‌های روانشناسی با توسعه و پیشرفت شکایات قلبی مرتبط هستند. گاهی اوقات درمان‌های روانشناسی برای افسردگی، اضطراب، یا استرس، به تنهایی یا به عنوان بخشی از برنامه توانبخشی، ارائه می‌شود. ما این موضوع را که آیا ارائه درمان‌های روانی علاوه بر مراقبت معمول، منفعتی برای افراد مبتلا به CHD خواهد داشت، بررسی کردیم. ما فقط مطالعاتی را انتخاب کردیم که به مدت حداقل شش ماه پیگیری شدند.

جست‌وجوها
این سومین به‌روزرسانی از این مرور است (نسخه‌های قبلی 2004 و 2011). شواهد گزارش شده تا اپریل 2016 موجود است.

ویژگی‌های مطالعه
ما 35 کارآزمایی تصادفی‌سازی و کنترل شده (مطالعات بالینی که در آن افراد به‌طور تصادفی در یکی از دو یا چند گروه درمان قرار داده می‌شوند) را با 10703 شرکت‌کننده انتخاب کردیم. اکثر شرکت‌کنندگان مرد بودند (77%) و به تازگی حمله قلبی داشته یا تحت عمل جراحی باز کردن مجدد عروق قرار گرفتند. مطالعات شرکت‌کنندگان را به مدت 6 ماه و 10.7 سال پیگیری کردند، 12 ماه شایع‌ترین دوره پیگیری بود. در خط پایه (شروع کارآزمایی)، 10 کارآزمایی فقط شرکت‌کنندگان مبتلا به CHD و وضعیت روانی پایدار (عمدتا افسردگی) را به کار گرفتند، 11 کارآزمایی افراد مبتلا به سطوح مختلف روانی را به کار گرفتند، 3 مطالعه افراد مبتلا به بیماری‌های روانی را حذف کردند و 11 مطالعه وضعیت روحی را گزارش نکردند.

منابع مالی مطالعه
13 مطالعه منابع مالی را گزارش نکردند. 7 مطالعه توسط کمک‌های دولتی، 6 مطالعه توسط صندوق‌های خیریه، و 6 مطالعه هم از طرف دولت و هم از طرف خیریه حمایت مالی دریافت کردند. 2 مطالعه گزارش دادند که علاوه بر بودجه‌ای که از طرف دولت و منابع خیریه دریافت کردند، از برخی از شرکت‌های خصوصی نیز کمک مالی دریافت می‌کردند و 1 مطالعه از طرف دانشگاه حمایت مالی شد.

نتایج اصلی
مداخلات روانی نتوانست مرگ‌ومیر (به هر علت)، یا خطر جراحی قلب یا داشتن حمله قلبی دیگر را کاهش دهد. مداخلات روانی خطر مرگ قلبی و علائم گزارش شده را توسط شرکت‌کننده درباره افسردگی، اضطراب و استرس کاهش داد.

کیفیت شواهد
برای اکثر معیارها، عدم قطعیت قابل‌توجهی در مورد اثرات مشاهده شده وجود دارد، زیرا کیفیت شواهد پایین (برای مورتالیتی قلبی، حمله قلبی غیرکشنده، افسردگی، اضطراب) یا بسیار پایین (برای استرس) بود، به جز مرگ (به هر علت) یا جراحی قلب، که کیفیت شواهد مربوط به این دو متوسط بودند.

(802 مشاهده)
متن کامل [PDF 4 kb]   (50 دریافت)    

پذیرش: 1395/2/8 | انتشار: 1396/2/8