جلد 2018 -                   جلد 2018 - صفحات 0-0 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Philippa M Moore, Solange Rivera, Gonzalo A Bravo‐Soto, Camila Olivares, Theresa A Lawrie. Communication skills training for healthcare professionals working with people who have cancer. 3 2018; 2018
URL: http://cochrane.ir/article-1-1887-fa.html
پیشینه
این سومین به‌روزرسانی از مروری است که در اصل در کتابخانه کاکرین در سال 2002، شماره 2 منتشر شد. افراد مبتلا به سرطان، خانواده‌ها و مراقبین آن‌ها، شیوع بالایی از استرس روانی دارند، که ممکن است با برقراری ارتباط موثر و حمایت از مشارکت متخصصان مراقبت‌های بهداشتی (HCPs ؛healthcare professionals) به حداقل برسد. تحقیقات نشان می‌دهد که مهارت‌های ارتباطی با تجربه بهبود نمی‌یابند، بنابراین، تلاش‌های قابل توجهی به دوره‌هایی اختصاص داده شده که ممکن است مهارت‌های ارتباطی مربوط به HCPها را از جمله در مراقبت از سرطان بهبود ببخشد. در عمل دوره‌های آموزش مهارت‌های ارتباطی (CST ؛communication skills training) مختلف وجود دارد. ما این مرور را انجام دادیم تا تعیین کنیم که آیا CST کار می‌کند و این‌که کدام نوع CST، در صورت وجود، موثرتر هستند.
اهداف
ارزیابی اینکه آیا آموزش مهارت‌های ارتباطی در تغییر رفتار HCPهایی که در زمینه مراقبت از سرطان و بهبود سلامت HCP، وضعیت سلامت و رضایت بیمار کار می‌کنند، موثر است.
روش های جستجو
برای این به‌روزرسانی، ما پایگاه‌های اطلاعاتی الکترونیکی زیر را تا می 2018 جست‌وجو کردیم: پایگاه ثبت مرکزی کارآزمایی‌های کنترل شده کاکرین (CENTRAL ؛Cochrane Central Register of Controlled Trials؛ شماره 4، 2018)؛ MEDLINE via Ovid؛ Embase via Ovid؛ PsycInfo و (CINAHL) Cumulative Index to Nursing and Allied Health Litreture. به‌علاوه، ما مرکز ثبت کارآزمایی بالینی دارویی در کتابخانه ملی ایالات متحده را جست‌وجو کردیم و فهرست منابع مقالات مرتبط و مجموعه مقالات کنفرانس را برای مطالعات اضافی به صورت دستی جست‌وجو کردیم.
معیارهای انتخاب
مرور اصلی یک مرور روایی شامل کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده (RCTs ؛randomised controlled trails) و مطالعات کنترل‌شده پیش‌آزمون و پس‌آزمون بود. در نسخه‌های به‌روز شده، ما معیارهای خود را به RCTهای ارزیابی کننده CST در مقایسه با عدم استفاده از CST یا CST دیگر در HCPهایی که در بخش مراقبت از سرطان کار می‌کنند، محدود کردیم. پیامدهای اولیه تغییرات ایجاد شده در مهارت‌های ارتباطی HCP بود که در تعامل با افراد واقعی یا شبیه سازی شده مبتلا به سرطان یا هر دو، با استفاده از مقیاسهای هدف اندازه‌گیری شدند. ما مطالعاتی را که بر مهارت‌های ارتباطی در مواجهه با رضایت آگاهانه برای تحقیق متمرکز بودند از مطالعه حذف کردیم.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
2 نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم کارآزمایی‌ها را ارزیابی کرده و داده‌ها را با استفاده از فرم از پیش طراحی شده گردآوری داده استخراج کردند. ما داده‌ها را با استفاده از روش‌ اثرات تصادفی گردآوری کردیم. برای داده‌های پیوسته، ما از میانگین تفاوت استاندارد شده (SMD) استفاده کردیم.
نتایج اصلی
ما 17 RCT را انتخاب کردیم که به‌طور عمده در شرایط سرپایی انجام شدند. 11 کارآزمایی مداخله CST را با عدم استفاده از مداخله CST مقایسه کردند؛ 3 کارآزمایی به مقایسه تأثیر پیگیری مداخله CST بعد از آموزش اولیه CSTپرداختند؛ 2 کارآزمایی، اثر CST و کوچینگ (coaching) بیمار را مقایسه کردند؛ و 1 کارآزمایی دو نوع CST را مقایسه کرد. انواع دوره‌های CST مورد ارزیابی در این کارآزمایی‌ها متغیر بودند. شرکت‌کنندگان مطالعه عبارت بودند از انکولوژیست، ساکنان، سایر پزشکان، پرستاران و تیم ترکیب شده از HCPها. به‌طور کلی 1240 HCP مشارکت کردند (612 پزشک از جمله 151 نفر از ساکنین؛ 532 پرستار و 96 HCP ترکیب شده) شرکت کردند.
10 کارآزمایی داده‌ها را به متاآنالیزها اضافه کردند. HCPها در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل، احتمال بیش‌تری داشت که از پرسش‌های باز در مصاحبه‌های پس از مداخله استفاده کنند (SMD: 0.25؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.02 تا 0.48؛ 0.03 = P؛ 62% = I2؛ 5 مطالعه؛ 796 شرکت‌کننده در مصاحبه؛ شواهد با قطعیت بسیار پایین)؛ احتمال زیادی وجود داشت که با بیماران خود همدلی نشان دهند (SMD: 0.18؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.05 تا 0.32؛ 0.008 = P؛ 0% = I2؛ 6 مطالعه؛ 844 شرکت‌کننده در مصاحبه؛ شواهد با قطعیت متوسط)؛ و کم‌تر احتمال داشت که فقط واقعیت‌ها را ارائه دهند (SMD: 0.26-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.51- تا 0.01-؛ 0.05 = P؛ 68% = I2؛ 5 مطالعه؛ 780 شرکت‌کننده در مصاحبه؛ شواهد با قطعیت پایین).
قطعیت شواهد مبنی بر عدم تفاوت بین CST و عدم استفاده از CST برای رفع نگرانی‌های بیمار و ارائه اطلاعات مناسب متوسط بود. شواهدی مبنی بر تفاوت در سایر مهارت‌های ارتباطی HCP، از جمله شفاف سازی و / یا خلاصه کردن اطلاعات، و مذاکره، وجود نداشت. پزشکان و پرستاران برای هر پیامد HCP متفاوت عمل نکردند.
تفاوتی بین گروه‌ها در رابطه با «فرسودگی شغلی» HCP (شواهد با قطعیت پایین) یا در رابطه با رضایت بیمار یا درک بیمار از مهارت‌های ارتباطی HCPها (شواهد با قطعیت بسیار پایین) وجود نداشت. از 17 RCT انتخاب شده 15 RCT در معرض خطر پایین سوگیری کلی در نظر گرفته شدند.
نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
به نظر می‌رسد دوره‌های مختلف CST در بهبود مهارت‌های ارتباطی HCP مرتبط با مهارت‌های حمایتی موثر باشد و به HCP‌ها کمک می‌کند تا با احتمال کم‌تری واقعیت‌ها را فقط بدون مجزا کردن پاسخ‌های آن‌ها به احساسات بیمار یا ارائه پشتیبانی بیان کنند. ما قادر به تعیین این‌که آیا اثرات CST در طول زمان پایدار هستند یا خیر، آیا جلسات تلفیقی ضروری هستند و کدام نوع از برنامه‌های CST به احتمال زیاد کار می‌کند، نبودیم. ما هیچ مدرکی را برای حمایت از اثر مفید CST بر «فرسودگی شغلی» HCP، سلامت روانی یا فیزیکی و رضایت افراد مبتلا به سرطان نیافتیم.
خلاصه به زبان ساده
آیا دوره‌های هدفمند بهبود نحوه ارتباط متخصصین مراقبت‌های بهداشتی با افراد مبتلا به سرطان تاثیری بر سلامت فیزیکی ‌و روانی افراد دارد یا خیر؟
هدف این مطالعه مروری چیست؟
هدف از این مرور کاکرین این بود که بدانیم آیا آموزش مهارت‌های ارتباطی (CST) برای متخصصین مراقبت‌های بهداشتی که با افراد مبتلا به سرطان کار می‌کنند، تاثیری بر چگونگی ارتباط متخصصین مراقبت‌های بهداشتی و سلامت فیزیکی ‌و روانی بیماران دارد یا خیر.

ما چه نوع مطالعاتی را انتخاب کردیم؟
ما فقط کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی شده (RCTs) را انتخاب کردیم که تأثیر CST را بر متخصصین مراقبت‌های بهداشتی (پزشکان، پرستاران و سایر متخصصان مرتبط با سلامت) که با افراد مبتلا به سرطان کار می‌کنند، ارزیابی کردند. ما انواع مختلفی از CST را انتخاب و تأثیر آن را بر متخصصین مراقبت‌های بهداشتی و بیماران آن‌ها، از طریق پیامدهای گزارش شده زیر ارزیابی کردیم: استفاده از پرسش‌های باز، نگرانی‌های استنباط شده، دریافت اطلاعات مناسب، اظهار همدلی، استفاده از مفهوم حقیقت، «فرسودگی شغلی» متخصصین مراقبت‌های بهداشتی و اضطراب بیمار.

نتایج اصلی این مطالعه مروری چه هستند؟
ما 17 RCT را یافتیم که به مقایسه CST با عدم استفاده از CST پرداختند. این مطالعات از اندازه‌گیری پیامدهای ارتباطی در برخورد با بیماران واقعی و شبیه‌سازی شده استفاده کردند. شواهد مربوط به این‌که آیا CST منجر به بهبود استفاده از سوالات باز می‌شود بسیار نامطمئن هستند. بااین‌حال، ما نشان دادیم که CST احتمالا همدلی متخصصین مراقبت‌های بهداشتی را بهبود می‌بخشد و احتمال ارائه واقعیات بدون فردی‌سازی پاسخ‌های آن‎‌ها را به احساسات بیمار یا پیشنهاد حمایت از آن‌ها کاهش می‌دهد. احتمالا CST تاثیری بر توانایی متخصصین مراقبت‌های بهداشتی در رفع نگرانی‌ها یا ارائه اطلاعات مناسب ندارد.
شواهد با قطعیت پایین حاکی از این است که CST می‌تواند باعث جلوگیری از «فرسودگی شغلی» متخصصین مراقبت‌های بهداشتی شود و اینکه آیا CST تاثیری بر اضطراب بیمار دارد یا خیر، بسیار نامطمئن است.

منظور آن‌ها چه می‌باشد؟
احتمالا CST به متخصصین مراقبت‌های بهداشتی کمک می‌کند تا همدردی بیش‌تری با بیماران خود داشته باشند و احتمالا برخی از جنبه‌های مهارت‌های ارتباطی خود را بهبود ببخشند. این تغییرات ممکن است منجر به پیامدهای بهتری برای بیمار شود؛ بااین‌حال، شواهد مربوط به مورد دوم بسیار نامطمئن است و تحقیقات بیش‌تری مورد نیاز است.
(663 مشاهده)
متن کامل [PDF 4 kb]   (60 دریافت)    

پذیرش: 1397/2/11 | انتشار: 1397/5/2