پیشینه
بیماری سیکلسل گروهی از اختلالات اثرگذار روی هموگلوبین است که باعث داسیشکل یا هلالیشکل شدن گلبولهای قرمز خون میشود. این بیماری با آنمی، افزایش استعداد ابتلا به عفونتها و دورههای درد مشخص میشود. این بیماری با ارث بردن ژنهای غیر طبیعی از هر دو والدین به وجود میآید، و این ترکیب باعث ایجاد انواع مختلف بیماری میشود.
با توجه به افزایش اریتروسیتها در افراد مبتلا به بیماری سیکلسل، فرض میشود که آنها در معرض خطر بالای کمبود فولات قرار دارند. به همین دلیل کودکان و بزرگسالان مبتلا به بیماری سیکلسل، بهویژه کسانی که مبتلا به کمخونی داسیشکل هستند، معمولا یک میلیگرم اسید فولیک خوراکی در روز مصرف میکنند، با این فرض که این امر ذخایر فولات خونی را جایگزین و علائم کمخونی را کاهش میدهد. بنابراین مهم است که نقش مکمل فولات را در درمان بیماری سیکلسل ارزیابی کنیم.
اهداف
تحلیل اثربخشی و عوارض جانبی احتمالی مکمل فولات در افراد مبتلا به بیماری سیکلسل (فولات موجود در مواد غذایی بهطور طبیعی یا بهعنوان غذای غنیشده یا مکملهای اضافی مانند قرص تهیه میشود)
روش های جستجو
ما پایگاه ثبت کارآزماییهای بالینی هموگلوبینوپاتی را در گروه فیبروز کیستیک و اختلالات ژنتیکی در کاکرین جستوجو کردیم که شامل منابع شناساییشده از جستوجوی پایگاههای دادهای الکترونیکی جامع و جستوجوهای دستی ژورنالهای مرتبط و خلاصه مقالات کنفرانسها میشد. ما همچنین جستوجوهای اضافی را هم در پایگاههای دادهای الکترونیکی و هم در پایگاههای ثبت کارآزماییهای بالینی انجام دادیم.
تاریخ آخرین جستوجو در پایگاه ثبت کارآزماییهای بالینی هموگلوبینوپاتی در گروه فیبروز کیستیک و اختلالات ژنتیکی در کاکرین: 17 نوامبر 2017
معیارهای انتخاب
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده با دارونما، از مکمل فولات برای بیماری سیکلسل.
گردآوری و تحلیل دادهها
چهار نویسنده این مرور، بهطور مستقل از هم، واجد شرایط بودن و ریسک سوگیری (bias) کارآزماییهای واردشده را ارزیابی کرده و دادهها را استخراج کرده و تحلیل دادههای این مرور را انجام دادند. ما از پروسیجرهای روششناسی معین و استاندارد کاکرین استفاده کردیم.
نتایج اصلی
یک کارآزمایی، که در سال 1983 انجام شد، واجد شرایط ورود به مرور بود. این، یک کارآزمایی شبهتصادفیسازی و کنترلشده با دارونما و دو سوکور از مکمل اسید فولیک در افراد مبتلا به بیماری سیکلسل بود. در مجموع 117 کودک مبتلا به بیماری سیکلسل (SS) هموزیگوت در سنین 6 ماه تا 4 سال برای یک دوره یک ساله در مطالعه شرکت کردند (تجزیهوتحلیل به 115 کودک محدود شد.)
اندازهگیری فولات سرم، که پس از ورود به کارآزمایی، در ماه 6 و 12 بهدست آمد، در 80 نفر از 115 شرکت کننده (70%) قابل دسترس بود. در اینجا تفاوت معناداری بین گروههایی که اسید فولیک دریافت میکردند و افرادی که دارونما میگرفتند، با توجه به مقادیر فولات سرم بالاتر از 18 میکروگرم بر لیتر و مقادیر پائینتر از 5 میکروگرم بر لیتر، وجود داشت. در گروه اسید فولیک، مقادیر بالاتر از 18 میکروگرم بر لیتر در 33 نفر از 41 نفر شرکت کننده (81%) در مقایسه با 6 نفر از 39 شرکت کننده (15%) که در گروه دارونما (لاکتات کلسیم) بودند، مشاهده شد. علاوه بر این، هیچ شرکتکنندهای در گروه اسید فولیک با سطح فولات سرم پائینتر از 5 میکروگرم بر لیتر وجود نداشت، در حالیکه در گروه دارونما، 15 نفر از 39 شرکتکننده (39%) سطوح پائینتر از این آستانه را داشتند. شاخصهای خونی در 100 نفر از 115 شرکتکننده (87%) در ابتدا و در یک سال بعد اندازهگیری شد. پس از تطابق گروههای سنی و جنسی، محققان هیچ تفاوت معناداری را بین گروههای کارآزمایی با توجه به غلظت کلی هموگلوبین، هم در ابتدا و هم بعد از یک سال، گزارش نکردند. ذکر این موضوع مهم است که هیچیک از دادههای خام برای پیامدهای ذکرشده در بالا برای تجزیهوتحلیل در دسترس نبودند. نسبت شرکتکنندگانی که دچار رویدادهای بالینی معینی شدند، در همه 115 نفر شرکتکننده، در مورد دادههای خام در دسترس، تجزیهوتحلیل شد. اینجا تفاوت آماری معناداری ذکر نشد، هرچند کارآزماییها آنقدر قوی نبودند که در موارد زیر بتوانند تفاوت میان گروه اسید فولیک و کنترل را نشان دهند: عفونتهای جزئی، نسبت خطر (RR): 0.99 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.85 تا 1.15؛ کیفیت شواهد پائین)؛ عفونتهای بزرگ، RR: 0.89 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.47 تا 1.66؛ کیفیت شواهد پائین)؛ داکتیلیت، RR: 0.67 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.35 تا 1.27؛ کیفیت شواهد پائین)؛ جداشدگی حاد طحالی، RR: 1.07 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.44تا2.57؛ کیفیت شواهد پائین)؛ یا دورههای درد، RR: 1.16 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.70 تا 1.92؛ کیفیت شواهد پائین).
هرچند محققان نسبت بالاتری را از حملات تکراری داکلیتیت در گروه دارونما با دو یا چند حمله رخ داده در 10 نفر از 56 شرکتکننده در مقایسه با 2 نفر از 59 نفری که در گروه اسید فولیک بودند (P < 0.05) گزارش کردند.
میزان رشد که بهوسیله نسبت قد به سن و وزن به سن تعیین میشود، همچنین قد و سرعت رشد، در 103 نفر از 115 شرکت کننده (90%) برای دادههای خامی که در دسترس نبودند، اندازهگیری شد. محققان تفاوتهای معناداری را در میزان رشد بین دو گروه گزارش نکردند.
این کارآزمایی، با توجه به تولید توالی تصادفی و پیامدهای ناقص، ریسک بالایی را از سوگیری به همراه داشت. ریسک نامعلومی از سوگیری در رابطه با تخصیص پنهانی، ارزیابی پیامدها و گزارش انتخابی وجود داشت. در نهایت، با توجه به کورسازی شرکتکنندگان و پرسنل ریسک سوگیری پائین و کیفیت کلی شواهد در این بررسی نیز پائین بود.
هیچ کارآزمایی دیگری برای مقایسههای واجد شرایط شناسایی نشد، برای مثال: مکمل فولات (غذاهای غنیشده و مکملهای فیزیکی با قرص) در برابر دارونما، مکمل فولات (بهطور طبیعی در رژیم غذایی وجود دارد) در برابر دارونما، مکمل فولات (غذاهای غنیشده و مکمل های فیزیکی با قرص) در برابر مکمل فولات (بهطور طبیعی در رژیم غذایی وجود دارد.)
نتیجهگیریهای نویسندگان
در این مرور یک کارآزمایی دوسوکور کنترلشده با دارونما، روی مکمل اسید فولیک در کودکان مبتلا به بیماری سیکلسل وارد شد. در کل، کارآزمایی شواهد ترکیبی را روی پیامدهای مورد بررسی ارائه کرد. هیچ کارآزمایی در رابطه با بزرگسالان شناسایی نشد. با شواهد محدود ارائهشده، میتوان نتیجهگیری کرد که با وجود اینکه مکمل اسید فولیک میتواند سطح فولات سرم را افزایش دهد، اثرات این مکمل روی کمخونی و هرگونه علائم کمخونی نامشخص است.
کارآزماییهای بیشتر میتوانند شواهد مربوط به اثربخشی مکمل فولات را اضافه کنند. کارآزماییهای بیشتر باید پیامدهای بالینی را مانند مکمل فولات، غلظت هموگلوبین، مزایا و اثرات جانبی مداخله، مخصوصا با توجه به موربیدیتی مربوط به بیماری سیکلسل، ارزیابی کنند. کارآزماییها باید شامل افراد مبتلا به بیماری سیکلسل، در همه سنین و در هر دو جنس و با هر محیطی باشد. برای بررسی اثرات مکمل فولات، کارآزماییها باید افراد بیشتری را به کار گیرند و دربرگیرنده طول دوره بیشتر همراه با پیگیری طولانیمدت نسبت به کارآزماییهایی باشند که اخیرا در این مرور وارد شدند.
خلاصه به زبان ساده
مکمل فولات در افراد مبتلا به بیماری سیکلسل
سوال مطالعه مروری
ما میخواستیم میزان تاثیر و ایمنی مکمل فولات را در افراد مبتلا به بیماری سیکلسل ارزیابی کنیم (فولات موجود در مواد غذایی بهطور طبیعی، بهعنوان غذاهای غنیشده یا مکملهای اضافی مانند قرص ارائه میشود.)
پیشینه
بیماری سیکلسل مجموعهای است از اختلالات اثرگذار روی هموگلوبین (مولکولی در گلبولهای قرمز خون که اکسیژن را به سلولهای سراسر بدن تحویل میدهد) که منجر به داسیشکل یا هلالیشکل شدن گلبولهای قرمز خون میشود. این بیماری بوسیله آنمی (خون نمیتواند به اندازه کافی اکسیژن را در سراسر بدن حمل کند)، عفونتهای تکراری و دورههای درد مشخص میشود. با این وجود که بیماری سیکلسل در اصل به دلیل مهاجرت در نواحی گرمسیری و تحتگرمسیری یافت شد، در حال حاضر این بیماری در سراسر جهان شایع است.
سه اقدام پیشگیرانه که به طور گستردهای برای کنترل بیماری سیکلسل استفاده میشود، وجود دارد. این اقدامات عبارتند از: پنیسیلین، ایمنسازی در برابر عفونت پنوموکوکی و مکمل فولات.
فولات یک ویتامین B محلول در آب که برای خونسازی مورد نیاز است (فرایندی که گلبولهای قرمز خون را تولید میکند). با توجه به اینکه در افراد مبتلا به بیماری سیکلسل افزایش خونسازی وجود دارد، تصور بر این است که آنها ممکن است نیاز به مصرف بالای فولات بوسیله مکمل یا از طریق رژیم غذایی داشته باشند. با این حال، عدم تحقیق مبتنی بر شواهد به این معناست که هنوز مشخص نیست آیا مزایای مصرف مکمل بیشتر از خطر عوارض جانبی احتمالی آن است یا خیر.
زمان انجام پژوهش
شواهد تا تاریخ 17 نوامبر 2017 موجود هستند.
ویژگیهای مطالعه
ما یک کارآزمایی را با 117 کودک مبتلا به بیماری سیکلسل در سنین بین 6 ماه و 4 سال، در این مرور وارد کردیم. این یک کارآزمایی کنترل شده دوسوکور یک ساله بود که کودکانی را که مکمل اسید فولیک دریافت میکردند با افرای که دارونما (یک درمان ساختگی) میگرفتند، مقایسه میکرد. (هم شرکتکنندگان و هم پزشکان نمیدانستند که شرکت کنندگان به کدام گروه درمانی اختصاص داده شدهاند.)
نتایج اصلی
محققان کارآزمایی گزارش کردند که مکمل اسید فولیک منجر به سطوح بالاتر اسید فولیک اندازهگیری شده در خون میشود. هرچند، تفاوتهایی در غلظت هموگلوبین در پایان یک سال وجود نداشت. نتایج این کارآزمایی همچنین عوامل بالینی مرتبط به درمان را از جمله رشد، عفونتهای اصلی و جزئی، تجمع سلولهای خونی در طحال، دورههای درد شکم یا استخوان را گزارش کرد. محققان گزارش کردند که هیچ تفاوتی در این پیامدها، از ابتدا تا انتهای کارآزمایی، وجود ندارد. هرچند، کارآزمایی به اندازه کافی بزرگ نبود تا تفاوتهای احتمالی گزارششده را بین گروه اسید فولیک و گروه دارونما شناسایی کند.
کیفیت شواهد
در کارآزمایی تحت بررسی، این موضوع که شرکتکنندگان چگونه به گروهی که اسید فولیک دریافت میکنند یا گروهی که دارونما میگیرند، اختصاص یابند، مشخص نبود. همچنین روش مطمئنی در مورد اینکه شرکتکنندگان و کارکنان کارآزمایی نمیدانستند هریک از افراد چه درمانی را دریافت میکنند (به نام تخصیص پنهانی) توصیف نشد. این دو عامل به این معناست که کارآزمایی ریسک بالایی را از نتایج سوگیری داشت.
کارآزمایی شامل تعداد زیادی از شرکتکنندگان نشد. از نظر بسیاری از دیدگاههای بالینی، این بررسی برای نشان دادن تفاوتها بین افرادی که اسید فولیک دریافت میکردند و کسانی که دارونما میگرفتند طراحی نشد. به این معنا که نتایج حاصل از این کارآزمایی مبهم و بنابراین تفسیرشان دشوار است.
در نهایت، بررسی ما قصد داشت مکمل فولات (که بهطور طبیعی در مواد غذایی، بهعنوان غذای غنی شده یا مکمل اضافی مانند قرص وجود دارد) را در کودکان و بزرگسالان بررسی کند. از آنجایی که ما فقط یک کارآزمایی را که یک نوع از مکمل را در کودکان بررسی میکرد، شناسایی کردیم، نتایج بهدست آمده برای جمعیتهای دیگر مفید نیست.
بنابراین، ما کیفیت شواهد کارآزماییهای واردشده را در این بررسی پائین تشخیص دادیم. بر اساس نتایج به دست آمده، فقط یک مطالعه با کیفیت پائین نشان داد که مکمل فولات سطح اسید فولیک خون را بالا میبرد، بنابراین ما نمیتوانیم بیان کنیم که آیا این مکمل موثر است یا خیر.
برای تقویت این مرور، انجام کارآزماییهای بیشتر با حجم نمونه بالاتر و دوره درمان (و پیگیری) طولانیتر از مکمل فولات در افراد مبتلا به بیماری سیکلسل مورد نیاز است. با این حال، ما انتظار نداریم کارآزماییهای بیشتری در مورد این مداخله انجام شود و از اینرو، این مرور بهطور مرتب بهروز نمیشود.