پیشینه
درناژ وضعیتی (postural drainage) در ابتدا در نوزادان مبتلا به فیبروز کیستیک از زمان تشخیص تا زمانی که آنها به اندازه کافی بالغ شوند تا بهطور فعال در درمانهای خودمراقبتی شرکت کنند، استفاده شد. با این وجود، خطر ریفلاکس گاستروازوفاژیال به همراه این تکنیک وجود دارد.
این یک بهروزرسانی از مرور منتشرشده در سال 2015 است.
اهداف
مقایسه ایمنی و اثربخشی اثرات درناژ وضعیتی استاندارد (سر 15 تا 45 درجه مایل به پائین) با درناژ وضعیتی اصلاحشده (سر 15 تا 30 درجه مایل به بالا) با در نظر گرفتن ریفلاکس گاستروازوفاژیال در نوزادان و کودکان بالای 6 سال مبتلا به فیبروز کیستیک.
روش های جستجو
ما پایگاه ثبت تخصصی کارآزماییهای فیبروز کیستیک در گروه فیبروز کیستیک و اختلالات ژنتیکی در کاکرین (Cochrane Cystic Fibrosis and Genetic Disorders Group) را جستوجو کردیم. ما همچنین فهرست منابع مقالات و مرورهای مرتبط را جستوجو کردیم. جستوجویهای بیشتر در ClinicalTrials.gov و پلتفرم بینالمللی ثبت کارآزماییهای بالینی سازمان جهانی بهداشت (WHO International Clinical Trials Registry Platform) برای هرگونه مطالعه برنامهریزیشده، در حال انجام و منتشرنشده انجام شد.
تاریخ آخرین جستوجوها در متون 19 جون 2017 بود.
معیارهای انتخاب
ما مطالعات تصادفیسازی و کنترلشدهای را انتخاب کردیم که به مقایسه دو رژیم درناژ وضعیتی (درناژ وضعیتی استاندارد و اصلاح شده) بر اساس ریفلاکس گاستروازوفاژیال در نوزادان و کودکان (سال و کمتر) مبتلا به فیبروز کیستیک پرداختند.
گردآوری و تحلیل دادهها
ما روشهای استاندارد روششناسی مورد انتظار کاکرین را مورد استفاده قرار دادیم. دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم مطالعات را برای ورود شناسایی کرده، به استخراج دادههای مربوط به پیامد و ارزیابی خطر سوگیری (Bias) پرداختند. ما اختلافات را با هماهنگی یا با مشارکت نویسنده سوم مرور حل کردیم. ما برای دریافت اطلاعات از دسترفته یا اضافی با نویسندگان مطالعه تماس گرفتیم. کیفیت شواهد با استفاده از GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد و قدرت توصیهها) ارزیابی شد.
نتایج اصلی
2 مطالعه، که شامل 40 شرکتکننده بودند، برای ورود به این مرور مناسب بودند. ما هیچ مطالعه جدیدی را در بهروزرسانی 2018 انتخاب نکردیم. مطالعات انتخابشده از نظر سن شرکتکنندگان، زاویه شیب، پیامدهای گزارششده، تعداد جلسات و مدت زمان مطالعه متفاوت بودند. پیامدهای زیر اندازهگیری شدند: بروز یا حملات اپیزودهای ریفلاکس گاستروازوفاژیال، درصد اشباع اکسیژن محیطی، تعداد دفعات حملات با علائم دستگاه تنفسی فوقانی، تعداد روزهای مصرف آنتیبیوتیک برای حملات حاد، نمرات اشعه ایکس قفسهی سینه، و آزمایشهای مربوط به عملکرد ریه.
یک مطالعه نشان داد که درناژ وضعیتی با موقعیت مایل به پائین 20 درجهای سر بهنظر نمیرسد که ریفلاکس گاستروازوفاژیال را تشدید کند. بااین حال، اکثر اپیزودهای ریفلاکس در این مطالعه به بالای مری رسیدند (شواهد با کیفیت متوسط). مطالعه انتخابشده دوم، گزارش داد که درناژ وضعیتی اصلاح شده (شیب مایل به بالای 30 درجهای سر) با تعداد کمتر اپیزودهای ریفلاکس گاستروازوفاژیال و عوارض تنفسی کمتر با درناژ وضعیتی استاندارد (شیب مایل به پائین 30 درجهای سر) همراه بود (شواهد با کیفیت متوسط). مطالعات انتخابشده خطر سوگیری کلی پائینی داشتند. یک مطالعه انتخابشده توسط بنیاد بیمارستان کودکان سیدنی (Sydney Children’s Hospital Foundation) و مطالعه دیگر توسط بنیاد تحقیقات بیمارستان سلطنتی (Royal Children’s Hospital Research Foundation) و بنیاد تحقیقات فیزیوتراپی استرالیا (Physiotherapy Research Foundation of Australia) تامین مالی شدند. با توجه به تفاوت در ارائه آماری دادهها، قادر به گردآوری دادهها برای انجام متاآنالیز نبودیم.
نتیجهگیریهای نویسندگان
شواهد محدود مربوط به مقایسه بین دو رژیم درناژ وضعیتی به دلیل تعداد کم مطالعات انتخابشده، تعداد کم شرکتکنندگان ارزیابیشده، عدم انجام هرگونه متاآنالیز و برخی از مسائل روششناسی مرتبط با مطالعات همچنان ضعیف است. بااین حال، ممکن است اینطور نتیجهگیری شود که استفاده از یک رژیم وضعیتی با شیب رو به بالای 30 درجهای سر با تعداد پائین اپیزودهای ریفلاکس گاستروازوفاژیال و عوارض تنفسی کمتر در بلندمدت همراه است. موقعیت درناژ وضعیتی با شیب رو به پائین 20 درجهای سر تفاوت قابل توجهی نسبت به وضعیت اصلاح شده با شیب رو به پائین 20 درجهای سر نیافت. با این وجود، واقعیت این است که فیزیوتراپیستها باید اکثر اپیزودهای ریفلاکس را که به قسمت بالای مری رسیدند، در استراتژی درمان خود به دقت در نظر بگیرند. ما پیشبینی نمیکنیم که انجام هرگونه کارآزمایی جدید نتایج این مرور را تحت تأثیر قرار خواهد داد؛ بنابراین، ما قصد بهروزرسانی این مرور را نداریم.
خلاصه به زبان ساده
درناژ وضعیتی در نوزادان و کودکان مبتلا به فیبروز کیستیک
سوال مطالعه مروری
ما شواهد مربوط به اینکه چگونه موقعیتهای مختلف درناژ وضعیتی، ریفلاکس گاستروازوفاژیال را در نوزادان و کودکان تا شش سال مبتلا به فیبروز کیستیک تحت تاثیر قرار میدهد، مورد بررسی قرار دادیم. ما درناژ وضعیتی استاندارد (شامل شیب مایل به پائین سر) را با درناژ وضعیتی اصلاحشده (شامل موقعیت افقی و شیب مایل به بالای سر) مقایسه کردیم. این یک بهروزرسانی از مرور منتشرشده قبلی است.
پیشینه
اگر چه فیبروز کیستیک اختلالی است که بر بسیاری از اندامها تاثیر میگذارد، بیماری ریه شایعترین علت بیماری و مرگ در این بیماری است. فیزیوتراپی قفسهی سینه برای پاکسازی راههای هوایی و بهبود عملکرد ریه توصیه میشود. درناژ وضعیتی نوعی فیزیوتراپی قفسهسینه است که برای درمان کودکان مبتلا به فیبروز کیستیک مورد استفاده قرار میگیرد. با این وجود، خطر ریفلاکس گاستروازوفاژیال (بازگشت محتویات معده به داخل مری (ناحیه گلو)) با این تکنیک همراه است.
زمان انجام پژوهش
شواهد تا 19 جون 2017 موجود است.
ویژگیهای مطالعه
این مرور دو مطالعه را شامل 40 کودک مبتلا به فیبروز کیستیک تا سن شش سالگی انتخاب کرد. یکی از مطالعات انتخابشده از یک شیب 20 درجهای رو به پائین سر و یک شیب 20 درجهای رو به بالای سر استفاده کرد و مطالعه دیگر از درناژ وضعیتی اصلاح شده (شیب 30 درجهای رو به بالای سر) در مقایسه با درناژ وضعیتی استاندارد (با استفاده از یک شیب 30 درجهای رو به پائین سر) استفاده کرد. کودکان بهطور تصادفی برای یک درمان یا درمان دیگر انتخاب شدند. یک مطالعه در طول یک دوره 24 ساعته و مطالعه دوم در دو روز، اما با یک دوره پیگیری پنج ساله انجام شد. محدوده سنی شرکتکنندگان از 3 هفته تا 34 ماه متغیر بود. یک مطالعه انتخاب شده توسط بنیاد بیمارستان کودکان سیدنی (Sydney Children’s Hospital Foundation) و مطالعه دیگر توسط بنیاد تحقیقات بیمارستان سلطنتی (Children’s Hospital Research Foundation) و بنیاد تحقیقات فیزیوتراپی استرالیا (Physiotherapy Research Foundation of Australia) تامین مالی شدند.
نتایج اصلی
یک مطالعه انتخابشده با استفاده از شیب 20 درجهای رو به پائین سر و شیب 20 درجهای رو به بالای سر تفاوتی در تعداد اپیزودهای ریفلاکس معده بین دو رژیم درناژ وضعیتی نیافت؛ در حالیکه مطالعه دیگر نشان داد درناژ وضعیتی اصلاحشده (شیب 30 درجهای رو به بالای سر) با تعداد اپیزودهای ریفلاکس کمتر و عوارض تنفسی کمتری نسبت به درناژ وضعیتی استاندارد (با استفاده از شیب 30 درجهای رو به پائین سر) در نوزادان مبتلا به فیبروز کیستیک همراه بود. سن شرکتکنندگان، زاویه شیب، پیامدهای گزارش شده، تعداد جلسات و طول مدت مطالعه، بین دو مطالعه متفاوت بود.
بااین حال، استفاده از یک شیب 30 درجهای رو به بالای سر بهنظر میرسد که باعث اپیزودهای ریفلاکس و عوارض تنفسی کمتری نسبت به موقعیت شیب 30 درجهای رو به پائین سر میشود. هرچند که یک مطالعه تفاوتی را بین دو تکنیک نیافت، اکثر اپیزودهای ریفلاکس محتویات معده با پتانسیل خفگی به بالای مری رسیدند. این موضوع باید باعث شود که فیزیوتراپیستها انتخاب روش خود را به دقت در نظر بگیرند. ما پیشبینی نمیکنیم که انجام هرگونه کارآزمایی جدید بر نتایج این مرور تأثیر خواهد گذاشت؛ بنابراین ما قصد بهروزرسانی این مرور را نداریم.
کیفیت شواهد
کیفیت هر دو مطالعه متوسط بود (بنابراین ما فکر میکنیم که تحقیقات بیشتر بتواند تاثیر مهمی بر نتایج داشته باشد) و بهنظر میرسد که به خوبی اجرا شدند و ما فکر نمیکنیم که هیچیک از این عوامل تاثیر منفی بر نتایج داشته باشد.