پیشینه
استروک هنگامی رخ میدهد که رسیدن خون به بخشی از مغز متوقف شود. فعالیتهای روزمره زندگی (ADL) فعالیتهای روزمره مربوط به منزل هستند که افراد برای حفظ سلامت و تندرستی خود انجام میدهند. ADLها عبارتند از توانایی: خوردن و نوشیدن بدون کمک، حرکت کردن، رفتن به توالت، انجام وظایف بهداشت شخصی، لباس پوشیدن بدون کمک، و مراقبت از خود. استروک باعث محدودیتهای عملکردی مرتبط با وجود نقص میشود که ممکن است مشکلاتی را برای شرکتکنندگان در رابطه باADLهای بدون نظارت، هدایت، یا کمک فیزیکی ایجاد کند.
برای بزرگسالان مبتلا به استروک، هدف از کاردرمانی بهبود توانایی آنها در انجام فعالیتهای روزمره زندگی است. استراتژیهای استفاده شده توسط کاردرمانگران عبارت هستند از ارزیابی، درمان، تکنیکهای انطباقی، تکنولوژی کمکی، و سازگاریهای محیطی. این یک بهروزرسانی از مطالعه مروری کاکرین است که نخستین بار در سال 2006 منتشر شد.
اهداف
ارزیابی اثرات مداخلات کاردرمانی بر توانایی عملکرد بزرگسالان مبتلا به استروک در حوزه فعالیتهای روزمره زندگی، در مقایسه با عدم مداخله یا مراقبت / تمرین استاندارد.
روش های جستجو
برای این بهروزرسانی، ما ثبت کارآزماییهای گروه استروک در کاکرین (آخرین جستوجو 30 ژانویه 2017)، ثبت کارآزماییهای کنترل شده کاکرین (کتابخانه کاکرین The Cochrane Library، ژانویه 2017)، MEDLINE (از 1946 تا 5 ژانویه 2017)، Embase (از 1974 تا 5 ژانویه 2017)، CINAHL (از 1937 تا ژانویه 2017)، PsycINFO (از 1806 تا 2 نوامبر 2016)، AMED (از 1985 تا 1 نوامبر 2016)، و Web of Science (از 1900 تا 6 ژانویه 2017) را جستوجو کردیم. ما همچنین منابع علمی منتشرنشده و ثبت کارآزماییهای بالینی را جستوجو کردیم.
معیارهای انتخاب
ما کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده مربوط به یک مداخله کاردرمانی را شناسایی کردیم (در مقایسه با عدم مداخله یا مراقبت / تمرین استاندارد) که در آن افراد مبتلا به استروک فعالیتهای روزانه زندگی را انجام میدادند، یا اینکه عملکرد فعالیتهای روزمره زندگی بر مداخله کاردرمانی متمرکز بود.
گردآوری و تحلیل دادهها
دو نویسنده مطالعه مروری بهطور مستقل از هم کارآزماییها را انتخاب، خطر سوگیری (bias) را ارزیابی، و دادهها را برای پیامدهای از پیش تعیین شده استخراج کردند. پیامدهای اولیه نسبت شرکتکنندگانی بود که بدتر شده یا در فعالیتهای شخصی روزمره زندگی یا در عملکرد فعالیتهای روزانه زندگی در پایان پیگیری وابسته بودند.
نتایج اصلی
ما در این بهروزرسانی 9 مطالعه را با 994 شرکتکننده انتخاب کردیم. کاردرمانی با هدف فعالیتهای روزمره زندگی پس از استروک، نمرات عملکرد را افزایش داد (میانگین تفاوت استاندارد شده (SMD): 0.17؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.03 تا 0.31؛ 0.02 = P؛ 7 مطالعه؛ 749 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت پائین) و خطر پیامد ضعیف را کاهش داد (مرگ، بدتر شدن یا وابستگی در فعالیتهای شخصی زندگی روزمره) (نسبت شانس (OR): 0.71؛ 95% فاصله اطمینان (CI)؛ 0.52 تا 0.96؛ 0.03 = P؛ 5 مطالعه؛ 771 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت پائین). همچنین ما دریافتیم افرادی که کاردرمانی دریافت کردند در انجام فعالیتهای گسترده روزمره زندگی مستقلتر بودند (OR: 0.22؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.07 تا 0.37؛ 0.005 = P؛ 5 مطالعه؛ 665 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت پائین).
کاردرمانی بر مورتالیتی (OR: 1.02؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.65 تا 1.61؛ 0.93 = P؛ 8 مطالعه؛ 950 شرکتکننده)، یا ترکیب شانس مرگ و نهادینه شدن (OR: 0.89؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.60 تا 1.32؛ 0.55 = P؛ 4 مطالعه؛ 671 شرکتکننده)، یا مرگ و وابستگی (OR: 0.89؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.64 تا 1.23؛ 0.47 = P؛ 4 کارآزمایی؛ 659 شرکتکننده) تأثیری نداشت. کاردرمانی نمرات خلقوخو یا دیسترس را بهبود نبخشید (OR: 0.08؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.09 - تا 0.26؛ 0.35 = P؛ 4 مطالعه؛ 519 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت پائین). دادههای کافی برای تعیین اثرات کاردرمانی بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت وجود نداشت. ما هیچ مطالعهای را درباره رضایت مراقبین قبل از مشارکت در مطالعه نیافتیم و در نتیجه پیامد مرتبط با مراقب در مطالعه مروری ما وجود نداشت. دادههای کافی برای تعیین رضایتمندی شرکتکنندگان و مراقبین از خدمات وجود نداشت.
کیفیت شواهد با استفاده از GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد و قدرت توصیهها)، پائین بود. محدودیت اصلی تعداد مطالعات در معرض خطر نامشخص سوگیری انتخاب و خطر اجتناب ناپذیر بالای سوگیری عملکرد و سوگیری تشخیص بود، چرا که هم شرکتکنندگان و هم کاردرمانگران نمیتوانستند نسبت به مداخله کورسازی شوند. علاوه بر این، دادههای کمی راجع به پیامدهای مطلوب ما وجود داشت و با توجه به این دلایل ما کیفیت این شواهد را کاهش دادیم.
نتیجهگیریهای نویسندگان
ما شواهدی با کیفیت پائین یافتیم که نشان داد کاردرمانی با هدف قرار دادن فعالیتهای روزمره زندگی پس از استروک میتواند عملکرد را در فعالیتهای روزمره زندگی بهبود بخشد و خطر بدتر شدن این تواناییها را کاهش دهد. از آنجایی که مطالعات انتخاب شده معایب روششناختی داشتند، این تحقیق نشانه قابل اطمینان بودن اثرات احتمالی کاردرمانی را در بزرگسالان مبتلا به استروک ارائه نکرد.
خلاصه به زبان ساده
کاردرمانی برای بزرگسالان مبتلا به مشکلات مربوط به فعالیتهای روزانه زندگی پس از استروک
سوال مطالعه مروری
اثرات کاردرمانی برای بر فعالیتهای روزمره زندگی بزرگسالان مبتلا به استروک چیست؟
پیشینه
بخشهای مختلف مغز عملکردهای متفاوتی دارند: دیدن، احساس، تعادل، حرکت، درک زبان، رفتار، حل مسئله، و هیجان. استروک هنگامی رخ میدهد که خونرسانی به بخشی از مغز قطع شود. اگر جریان خون به بخشی از مغز که یک عمل خاص را انجام میدهد، قطع شود (مانند دیدن، حرکت دادن بازوها و پاها، یا صحبت کردن)، این قسمتهای بدن یا عملکردهای بدن به گونهای که باید عمل نمیکنند.
فعالیتهای روزمره زندگی (ADL) فعالیتهای روزمره در منزل هستند که افراد برای حفظ سلامت و تندرستی خود انجام میدهند. ADL عبارتند از خوردن و نوشیدن، در حال حرکت کردن، رفتن به توالت، بهداشت شخصی، لباس پوشیدن و درآوردن لباس، و مراقبت از بدن. هنگامی که استروک چگونگی عملکرد بدن و اندامهای بدن را تغییر میدهد، در نتیجه توانایی انجام ADLها نیز ممکن است تحت تاثیر قرار بگیرد.
برای بزرگسالان مبتلا به استروک، هدف از کاردرمانی بهبود توانایی انجام ADLها است. استراتژیهای استفاده شده توسط کاردرمانگران عبارتند از مداخلات مبتنی بر فعالیت، تکنیکهای انطباقی، تکنولوژی کمکی، و سازگاریهای محیطی.
ویژگیهای مطالعه
ما تا ژانویه 2017، نه مطالعه یافتیم که شامل 994 شرکتکننده بود، که منافع مداخلات کاردرمانی را در بزرگسالان مبتلا به استروک که در انجام فعالیتهای روزمره زندگی مشکل داشتند مورد بررسی قرار دادند. این یک بهروزرسانی از مطالعه مروری کاکرین است که نخستین بار در سال 2006 منتشر شد.
نتایج کلیدی
ما دریافتیم که کاردرمانی برای افرادی که دچار استروک هستند میتواند توانایی آنها را در انجام این فعالیتهای روزمره بهبود بخشد و زوال/بدتر شدن این تواناییها را متوقف کند. ما هیچ شواهدی مبنی بر اینکه کاردرمانی نرخ مرگ یا نیاز به مراقبت را در یک موسسه، یا تاثیر بر خلقوخو یا دیسترس شرکتکنندگان را کاهش میدهد، نیافتیم. ما دادههای مربوط به پیامدهای مرتبط با مراقب یا رضایت شرکتکننده را از خدمات گردآوری نکردیم.
کیفیت شواهد
مطالعات اندکی وجود داشت که به اندازهگیری پیامدهای مطلوب ما پرداخته باشند و ما کیفیت شواهد را با کیفیت پائین قضاوت کردیم. بسیاری از مطالعات روشها را با وضوح کافی گزارش نکردند و امکان پنهان کردن کاردرمانی از فرد ارائه دهنده یا دریافت کننده درمان وجود نداشت؛ این موضوع همچنین میتواند نتایج مطالعات ما را تحت تأثیر قرار دهد. ما شواهد کافی با کیفیت مطلوب برای اطمینان به نتایج خود نداشتیم و نمیتوانیم مطمئن باشیم که مطالعات آینده این نتایج را تغییر نخواهند داد.