جلد 2015 -                   جلد 2015 - صفحات 0-0 | برگشت به فهرست نسخه ها

PMID: 26537796


XML Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Katherine M Appleton, Hannah M Sallis, Rachel Perry, Andrew R Ness, Rachel Churchill. Omega-3 fatty acids for depression in adults. 3 2015; 2015
URL: http://cochrane.ir/article-1-144-fa.html
پیشینه
اختلال افسردگی اساسی (MDD؛ Major depressive disorder) بسیار ناتوان‌کننده است، درمان آن دشوار است، میزان عود بالایی دارد و اثرات منفی آن بر فرد و کل جامعه بسیار زیاد است. یک درمان بالقوه جدید برای اختلال افسردگی اساسی، اسیدهای چرب اشباع نشده n-3PUFA) n-3) هستند که تحت عنوان روغن امگا 3 نیز شناخته می‌شده و به‌طور طبیعی در ماهی‌های چرب، برخی دیگر از غذاهای دریایی و برخی از انواع مغزها و دانه‌ها یافت می‌شود. شواهد حاصل از منابع مختلف، نقش n-3PUFA را در درمان اختلال افسردگی اساسی نشان داده‌اند. اما این شواهد به دور از قطعیت است. بررسی‌ها و فراتحلیل‌ها به وضوح وجود ناهمگونی را بین مطالعات نشان می‌دهند. بررسی ناهمگنی‌ها، اثرات افتراقی n-3PUFA را بسته به شدت علائم افسردگی نشان می‌دهند. عدم تاثیر n-3PUFA در مطالعاتی یافت می‌شود که در آن‌ها افراد، دارای علائم افسردگی خفیف بودند، اما مزایای احتمالی، ممکن است در مطالعاتی یافت شود که افراد دارای علائم شدید افسردگی هستند.
اهداف
بررسی اثرات اسیدهای چرب اشباع نشده 3-n (که تحت عنوان اسیدهای چرب امگا 3 نیز شناخته می‌شوند) در مقابل یک مقایسه‌کننده (به عنوان مثال دارونما، درمان ضدافسردگی، مراقبت استاندارد، بدون درمان، کنترل لیست انتظار) برای اختلال افسردگی اساسی در بزرگسالان.
روش های جستجو
جست‌وجوی خود را در مرکز ثبت تخصصی گروه مطالعه مروری افسردگی، اضطراب و روان‌رنجوری (Neurosis) در کاکرین (CCDANCTR؛ Cochrane Depression, Anxiety and Neurosis Review Group) و مراکز ثبت‌ بین المللی کارآزمایی‌ها در تمام سال‌ها تا می 2015 انجام دادیم. علاوه بر این در پایگاه اطلاعاتی CINAHL در همه سال‌های ثبت تا سپتامبر 2013 به جست‌وجو پرداختیم.
معیارهای انتخاب
مطالعاتی را انتخاب کردیم که: کارآزمایی تصادفی‌سازی و کنترل شده باشند، از n-3PUFA به عنوان یک مداخله استفاده کرده باشند، از یک مقایسه کننده استفاده کرده باشند، علائم افسردگی را به عنوان یک پیامد اندازه‌گیری کرده باشند و شرکت‌کنندگان، بزرگسالان مبتلا به اختلال افسردگی اساسی باشند. پیامد اصلی، علائم افسردگی (داده‌های پیوسته که با استفاده از یک مقیاس درجه‌بندی معتبر اندازه‌گیری شده باشد) و حوادث نامطلوب بود. پیامد ثانویه (داده‌های دوتایی مربوط به بهبودی و پاسخ)، کیفیت زندگی و عدم تکمیل مطالعات بود.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
روش‌های استاندارد روش‌شناسی مورد انتظار کاکرین را به کار بردیم.
نتایج اصلی
26 مطالعه مرتبط یافتیم: 25 مطالعه که در کل شامل 1438 شرکت‌کننده بودند و تاثیر مکمل n-3PUFA را در مقایسه با دارونما بررسی کرده بودند و یک مطالعه شامل 40 نفر که تاثیر مکمل n-3PUFA را در مقایسه با درمان ضدافسردگی بررسی کرده بود.
در مقایسه با دارونما، مکمل n-3PUFA، سود کم تا متوسطی را ​​برای بهبود علائم افسردگی دارد (میانگین تفاوت استاندارد شده (SMD): 0.30 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.10 - تا 0.50 - ؛ 25 مطالعه؛ 1373 شرکت‌کننده؛ کیفیت شواهد: بسیار کم) اما این اثر احتمالا از نظر بالینی معنی‌دار نیست (یک SMD برابر 0.30 نشان دهنده تفاوتی در حدود 2.1 امتیاز، بین نمرات HDRS در دو گروه (17 مورد) است (95% فاصله اطمینان (CI): 0.7 تا 3.5) . فواصل اطمینان شامل هم اثرات مهم بالینی و هم اثرات ناچیز است، و ناهمگونی قابل‌توجهی بین مطالعات وجود دارد. هر چند تعداد افرادی که دچار عوارض جانبی شده‌اند، در دو گروه مداخله و دارونما مشابه بود (نسبت شانس (OR): 1.24؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.95 تا 1.62؛ 19 مطالعه؛ 1207 شرکت‌کننده؛ کیفیت شواهد: بسیار کم)، فاصله اطمینان، شامل افزایش معنی‌داری در عوارض جانبی در گروه مکمل n-3PUFA و یک کاهش بسیار کوچک بود. میزان بهبودی و پاسخ، کیفیت زندگی و میزان شکست در تکمیل مطالعات نیز بین دو گروه مشابه بود، اما فواصل اطمینان همچنان وسیع بودند.
شواهدی که این نتایج بر اساس آنها به دست آمده، بسیار محدود است. تمام مطالعاتی که در تحلیل‌های ما نقش داشتند، با سوال مطالعه مروری حاضر، ارتباط مستقیم داشتند، اما براساس درجه‌بندی ما، کیفیت شواهد برای تمام پیامدها کم تا بسیار بود. تعداد مطالعات و تعداد شرکت‌کنندگان سهیم در همه تحلیل‌ها کم و اکثر مطالعات کوچک بودند و در معرض خطر بالایی از سوگیری (bias) قرار داشتند. تحلیل‌های ما نیز به احتمال زیاد به شدت توسط سه کارآزمایی در مقیاس بزرگ تأثیرپذیرفته بود. اگر چه قضاوت ما بر این بود که این کارآزمایی‌ها در معرض خطر سوگیری کم قرار دارند، 26.9% تا 82% از داده‌ها مربوط به این مطالعات بود. برآوردهای ما از اندازه اثر نیز دقیق نبود. نمودار قیفی (Funnel plot) نامتقارن و تحلیل حساسیت (با استفاده از مدل‌های اثر ثابت، و با در نظر گرفتن تنها مطالعاتی که در معرض خطر کم سوگیری انتخاب (selection bias)، سوگیری عملکرد (performance bias) یا سوگیری فرسایشی (attrition bias) قرار داشتند) نیز سوگیری احتمالی به سمت یافته‌های مثبت برای مکمل n-3PUFA را نشان می‌دهند. ناهمگونی قابل‌توجهی در تحلیل‌های پیامد اصلی ما یعنی علائم افسردگی وجود داشت. این ناهمگونی با وجود یا عدم وجود بیماری‌های همراه یا با وجود یا عدم وجود درمان کمکی، توجیه نشد.
تنها یک مطالعه برای مقایسه داروهای ضدافسردگی در دسترس بود، که شامل 40 شرکت‌کننده بود. این مطالعه تفاوتی بین نشانه‌های افسردگی در درمان با استفاده از مکمل n-3PUFA و داروهای ضد افسردگی (MD: 0.70 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 5.88 - تا 4.48)، میزان پاسخ به درمان یا شکست برای تکمیل مطالعه، نشان نداد. عوارض جانبی، به شیوه‌ای مناسب برای تحلیل گزارش نشده و به میزان بهبودی افسردگی و کیفیت زندگی اشاره نشده بود.
نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
در حال حاضر، شواهد کافی با کیفیت بالا به منظور تعیین اثرات مکمل n-3PUFA به عنوان یک درمان برای اختلال افسردگی اساسی وجود ندارد. تحلیل پیامد اصلی ما نشان می‌دهد که در مقایسه با دارونما، تنها یک اثر غیربالینی مفید کوچک تا متوسط برای مکمل n-3PUFA در بهبود علائم افسردگی وجود دارد. با این حال برآورد به دست‌آمده، دقیق نیست، و ما کیفیت شواهدی را که این نتیجه براساس آن به دست آمده، کم تا بسیار کم برآورد کردیم. همچنین تحلیل حساسیت، بررسی با استفاده از نمودار قیفی و مقایسه نتایج ما با نتایج کارآزمایی‌های بزرگ که به خوبی انجام شده‌اند، نشان می‌دهد که این برآورد اثر به احتمال زیاد به سمت یک یافته مثبت برای مکمل n-3PUFA گرایش دارد و اثر واقعی به احتمال زیاد، کوچکتر از این مقدار است. با این حال، داده‌های ما، همچنین نشان می‌دهند که میزان عوارض جانبی و تعداد شکست‌ها در تکمیل کارآزمایی‌ها در گروه دارونما و مکمل n-3PUFA مشابه است. اما برآورد ما مجددا، دارای دقت بسیار کم است. در این مطالعه یک مطالعه که به طور مستقیم به مقایسه مکمل n-3PUFA و داروهای ضدافسردگی پرداخته بود، مزیت قابل‌توجهی را برای این مکمل نشان می‌دهد. شواهد بیشتر و شواهد کامل‌تر، به‌ویژه در مورد هر دو اثر بالقوه مثبت و منفی مکمل n-3PUFA برای اختلال افسردگی اساسی مورد نیاز است.
خلاصه به زبان ساده
اسیدهای چرب امگا 3 برای افسردگی در بزرگسالان
چرا این مطالعه مروری اهمیت دارد؟
اختلال افسردگی اساسی (MDD) دارای مشخصه خلق افسرده و با احساس غمگینی و کاهش قابل‌توجهی در لذت بردن یا علاقه در همه فعالیت‌ها است. این بیماری، اثرات منفی طولانی‌مدت بر فرد و جامعه دارد. یک درمان موجود برای اختلال افسردگی اساسی اسیدهای چرب اشباع نشده n-3PUFA) n-3) است که تحت عنوان روغن امگا 3 نیز شناخته می‌شود و به طور طبیعی در ماهی‌های چرب، برخی دیگر از غذاهای دریایی و برخی از آجیل و دانه‌ها وجود دارد. شواهد به دست آمده از منابع مختلف نشان می‌دهد که n-3PUFA ممکن است بر نشانه‌های افسردگی تاثیرگذار باشد. اما از طرف دیگر، بسیاری از مطالعات یافته‌های متفاوتی دارند که نتیجه‌گیری را درباره این موضوع دشوار می‌سازد.

چه کسانی از این مطالعه مروری سود می‌برند؟
متخصصین بهداشت، از جمله پزشکان عمومی، متخصصان سلامت روانی و روان‌شناسی، افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی، اختلالات افسردگی خفیف‌تر یا شدیدتر و اطرافیان آن‌ها.

هدف این مطالعه مروری پاسخ به چه سوالاتی است؟
آیا n-3PUFA، در مقایسه با یک جایگزین، بر نشانه‌های افسردگی، عوارض جانبی منفی، میزان‌های بهبود، کیفیت زندگی و میزان انصراف از مطالعات، در افراد با تشخیص اختلال افسردگی اساسی موثر است؟

چه مطالعاتی در این مطالعه مروری انتخاب شدند؟
پایگاه‌های اطلاعاتی علمی را برای یافتن همه کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده در بزرگسالان با تشخیص اختلال افسردگی اساسی، که در آن‌ها افراد با n-3PUFA یا یک جایگزین درمان شده و تا می 2015 انجام شده‌اند، جست‌وجو کردیم.
26 مطالعه مرتبط یافتیم: 25 مطالعه با 1438 شرکت‌کننده، تاثیر n-3PUFA را با دارونما مقایسه کرده بودند و یک مطالعه شامل 40 شرکت‌کننده بود که تاثیر n-3PUFA را با داروهای ضدافسردگی مقایسه کرده بود. تمام مطالعات ارتباط مستقیم با بررسی ما داشتند، اما کیفیت شواهد را، کم تا بسیار کم ارزیابی کردیم.

چه شواهدی بر اساس این مطالعه مروری، آشکار خواهد شد؟
در حال حاضر، به منظور تعیین اثرات n-3PUFA عنوان یک درمان برای اختلال افسردگی اساسی، به اندازه کافی شواهد با کیفیت بالا وجود ندارد. ما یک اثر مثبت کوچک تا متوسط ​​از n-3PUFA در مقایسه با دارونما یافتیم، اما اندازه این اثر احتمالا در افراد مبتلا به افسردگی معنی‌دار نیست و کیفیت شواهد نیز کم یا خیلی بود. علاوه بر این، بین مطالعات مختلف تفاوت چشمگیری وجود داشت. همچنین به منظور تعیین اثرات n-3PUFA در عوارض جانبی منفی یا تعداد شکست‌ها در تکمیل کارآزمایی‌ها، شواهد کافی با کیفیت بالا وجود نداشت.

در آینده چه اتفاقی باید بیفتد؟
به‌خصوص برای توجیه تفاوت بین یافته‌های مطالعه، نیاز به شواهد بیشتری داریم، به عنوان مثال با بررسی افرادی که ممکن است ​​از n-3PUFA سود ببرند یا نبرند. مطالعات آینده نیز باید n-3PUFA را با درمان ضدافسردگی معمول مقایسه کرده و روش‌های درمانی را که ممکن است مفید باشند، بررسی کنند.

(1422 مشاهده)
متن کامل [PDF 4 kb]   (136 دریافت)    

پذیرش: 1394/2/14 | انتشار: 1394/8/14