پیشینه
زنان با سابقه زایمان سزارین قبلی در معرض خطر بالای پارگی رحم قرار دارند و همچنین برای زنان با نیاز به القای لیبر مشخص نیست که کدام روش برای جلوگیری از پیامدهای نامطلوب ترجیح داده میشود. این مطالعه یک بهروزرسانی از مطالعه مروری است که در سال 2013 منتشر شد.
اهداف
ارزیابی منافع و آسیبهای مرتبط با روشهای مختلف استفاده شده برای القای لیبر در زنانی که قبلا زایمان سزارین داشتهاند.
روش های جستجو
ما ثبت کارآزماییهای گروه بارداری و زایمان در کاکرین (31 آگوست 2016) و فهرست منابع مطالعات بازیابی شده را جستوجو کردیم.
معیارهای انتخاب
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (RCT) که به مقایسه روشهای رسیده شدن (ripening) دهانه رحم یا القای لیبر در سه ماهه سوم، با پلاسبو / عدم درمان یا سایر روشها در زنان دارای سابقه عمل سزارین با نیاز به القای لیبر در بارداری بعدی پرداختند.
گردآوری و تحلیل دادهها
دو نویسنده مطالعه مروری بهطور مستقل مطالعات را از نظر ورود و کیفیت کارآزمایی ارزیابی کرده، دادهها را استخراج، و دقت آنها را کنترل کردند.
نتایج اصلی
8 مطالعه (دادههای به دست آمده از 707 زن و نوزاد) در این مطالعه مروری بهروزرسانی شده انتخاب شدند. انجام متاآنالیز (meta-analysis) امکانپذیر نبود زیرا مطالعات روشهای مختلف القای لیبر را مقایسه کردند. تمام مطالعات انتخاب شده حداقل دارای یک محدودیت در طراحی بودند (به عنوان مثال عدم کورسازی، فرسایش نمونه، سوگیری دیگر، یا سوگیری گزارشدهی). 1 مطالعه به علت نگرانیهای امنیتی پیش از موعد متوقف شد.
PGE2 واژینال در برابر اکسیتوسین (oxytocin) داخل وریدی (1 کارآزمایی، 42 زن)
تفاوت واضحی برای عمل سزارین (خطر نسبی (RR): 0.67؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.22 تا 2.03؛ شواهد با درجهبندی پائین)، موربیدیتی جدی نوزادی یا مرگ پریناتال (RR: 3.00؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.13 تا 69.70؛ شواهد با درجهبندی پائین)، موربیدیتی جدی مادری یا مرگ (RR: 3.00؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.13 تا 69.70؛ شواهد با درجهبندی پائین) وجود نداشت. همچنین تفاوتهای واضحی بین گروهها برای پیامدهای ثانویه گزارش شده وجود نداشت. پیامدهای زایمان واژینال GRADE در 24 ساعت به دست نیامد، و تحریک بیش از حد رحم با تغییرات ضربان قلب جنین گزارش نشده بود.
میزوپروستول (misoprostol) واژینال در برابر اکسیتوسین داخل وریدی (1 کارآزمایی، 38 زن)
این کارآزمایی خیلی زود متوقف شد زیرا یک زن که میزوپروستول دریافت کرد، به پارگی رحم دچار شد (RR: 3.67؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.16 تا 84.66) و یک زن دچار شکافتگی رحم شد. پیامدهای دیگر (از جمله پیامدهای GRADE) گزارش نشد.
کاتتر فولی (Foley catheter) در مقابل اکسیتوسین داخل وریدی (1 کارآزمایی، زیرگروه با 53 زن)
تفاوت واضحی بین گروهها برای زایمان واژینال در 24 ساعت (RR: 1.47؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.89 تا 2.44؛ شواهد با درجهبندی پائین)، تحریک بیش از حد رحم با تغییرات ضربان قلب جنینی (RR: 3.11؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.13 تا 73.09؛ شواهد با درجهبندی پائین)، و عمل سزارین (RR: 0.93؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.45 تا 1.92؛ شواهد با درجهبندی پائین) وجود نداشت. همچنین تفاوتهای واضحی بین گروهها برای پیامدهای ثانویه گزارش نشده بود. پیامدهای GRADE زیر گزارش نشد: موربیدیتی جدی نوزادی یا مرگ پریناتال، و موربیدیتی جدی مادری یا مرگ.
کاتتر دو بالونه (Double-balloon) در برابر PGE2 واژینال (1 کارآزمایی، زیرگروه با 26 زن)
تفاوت واضحی در عمل سزارین وجود نداشت (RR: 0.97؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.41 تا 2.32؛ شواهد با درجهبندی بسیار پائین). زایمان واژینال در 24 ساعت بهدست نیامد، تحریک بیش از حد رحم با تغییرات ضربان قلب جنین، موربیدیتی جدی نوزادی یا مرگ پریناتال، و موربیدیتی جدی مادری یا مرگ گزارش نشد.
میفهپریستون (mifepristone) خوراکی در مقابل کاتتر فولی (1 کارآزمایی، 107 زن)
پیامدهای اولیه / GRADE گزارش نشد. با القای میفهپریستون زنان کمتری به افزایش اکسیتوسین نیاز پیدا کردند (RR: 0.54؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.38 تا 0.76). موارد بسیار کمی از پارگی رحم در زنانی که میفهپریستون دریافت کردند وجود داشت، با این حال این تفاوت یک تفاوت شفاف بین گروهها نبود (RR: 0.29؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.08 تا 1.02). هیچ پیامد ثانویه دیگری گزارش نشد.
مونونیترات ایزوسورباید واژینال (IMN؛ isosorbide mononitrate) در مقابل کاتتر فولی (1 کارآزمایی، 80 زن)
زنان کمتری با استفاده از IMN طی 24 ساعت زایمان واژینال داشتند (RR: 2.62؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.32 تا 5.21؛ شواهد با درجهبندی پائین). بین گروهها در تعداد زنانی که عمل سزارین داشتند تفاوتی وجود نداشت (RR: 1.00؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.39 تا 2.59؛ شواهد با درجهبندی بسیار پائین). بیشتر زنان استفاده کننده از IMN نیاز به افزایش اکسیتوسین داشتند (RR: 1.65؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.17 تا 2.32). تفاوتهای آشکاری در سایر پیامدهای ثانویه گزارششده وجود نداشت. پیامدهای زیر با GRADE گزارش نشد: تحریک بیش از حد رحم با تغییرات ضربان قلب جنینی، موربیدیتی جدی نوزادی یا مرگ پریناتال، مرگ یا موربیدیتی جدی مادری.
کاتتر فولی80 میلیلیتری در مقابل کاتتر فولی 30 میلیلیتری (1 کارآزمایی، 154 زن)
تفاوت واضحی میان گروهها برای پیامدهای اولیه وجود ندارد: زایمان واژینال طی 24 ساعت (RR: 1.05؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.91 تا 1.20؛ شواهد با درجهبندی متوسط) و عمل سزارین (RR: 1.05؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.89 تا 1.24؛ شواهد با درجهبندی متوسط). با این حال، بیشتر زنان استفاده کننده از کاتتر فولی 30 میلیلیتری احتیاج به افزایش اکسیتوسین داشتند (RR: 0.81؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.66 تا 0.98؛ شواهد با درجهبندی متوسط). اختلاف واضحی میان گروهها برای سایر پیامدهای ثانویه گزارش نشد. چندین پیامد GRADE گزارش نشد: تحریک بیش از حد رحم با تغییرات ضربان قلب جنینی، موربیدیتی جدی نوزادی یا مرگ پریناتال، مرگ یا موربیدیتی جدی مادری.
PGE2 پساری واژینال (Vaginal PGE2 pessary) در برابر قرص PGE2 واژینال (1 کارآزمایی، 200 زن)
هیچ تفاوتی بین گروهها برای عمل سزارین (RR: 1.09؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.74 تا 1.60؛ شواهد با درجهبندی بسیار پائین)، یا هر یک از پیامدهای ثانویه گزارش شده وجود نداشت. چندین پیامد GRADE گزارش نشد: زایمان واژینال طی 24 ساعت اتفاق نیفتاد، تحریک بیش از حد رحم با تغییرات ضربان قلب جنینی، موربیدیتی جدی نوزادی یا مرگ پریناتال، مرگ یا موربیدیتی جدی مادری.
نتیجهگیریهای نویسندگان
شواهد به دست آمده ازRCTها در مورد روشهای القای لیبر در زنان با سابقه عمل سزارین قبلی کافی نیست، و مطالعات برای تشخیص تفاوتهای بالینی مرتبط برای بسیاری از پیامدها توان آزمون کافی نداشتند. مطالعات متعدد تعداد کمی از پیامدهای پیشبینی شده ما را گزارش کردند و پیامدهای نوزادان به ویژه نادر بود. سطح GRADE برای کیفیت شواهد، به دلیل عدم دقت و محدودیتهای طراحی مطالعه، از متوسط تا بسیار پائین بود.
RCTهای با کیفیت بالا، با توان آزمون کافی بهترین رویکرد برای تعیین روش مطلوب برای القای لیبر در زنان با سابقه زایمان سزارین خواهند بود. با این حال، به دلیل تعداد افراد بسیار زیاد مورد نیاز برای تحقیق، انجام چنین کارآزماییهایی در مورد خطر پیامدهای جانبی نادر، اما جدی (مانند پارگی رحم)، بعید بهنظر میرسد. مطالعات مشاهدهای (مطالعات کوهورت)، از جمله مربوط به روشهای مختلف رسیدگی دهانه رحم، ممکن است بهترین جایگزین باشند. مطالعات میتوانند روشهایی را مقایسه کنند که تصور میشود القای لیبر را با خطر آسیب جدی کمتری مواجه میکنند، و پیامدهای ذکر شده را در این مطالعه مروری گزارش کنند.
خلاصه به زبان ساده
روشهای القای زایمان برای زنانی که سابقه زایمان سزارین داشتند
موضوع چیست؟
القای لیبر، در مواقعی که تصور میشود تولد نوزاد ایمنتر از ادامه بارداری است، روش رایجی است. زنی که زایمان قبلی او از طریق سزارین بوده، دستورالعملهای بالینی فعلی با کمک به او برای داشتن زایمان واژینال از او حمایت میکند. با این وجود، زنانی که قبلا عمل سزارین داشتهاند در معرض خطر بالای عوارض ناشی از القا قرار دارند.
روشهای القا عبارتند از: داروهای پروستاگلاندین (prostaglandin) (شامل پروستاگلاندینهای E2 خوراکی یا واژینال (PGE2) یا میزپروستول)، میفهپروستون، روشهای مکانیکی (از جمله کاتترهای فولی و کاتترهای دو بالونه)؛ ارائه اکسید نیتریک (مانند مونونیترات ایزوسورباید)؛ و اکسیتوسین. این مطالعه مروری منافع و آسیبهای روشهای مختلف القای زایمان را در زنان دارای سابقه زایمان سزارین، در جایی که القای زایمان برای بارداری فعلی آنها مورد نیاز باشد، بررسی کرد.
چرا این موضوع مهم است؟
بسیاری از زنان زایمان را از طریق سزارین انجام میدهند: در سراسر جهان بین یک کودک از چهار کودک و یک کودک از دو کودک با عمل سزارین متولد میشوند. بسیاری از زنان بارداری بعدی خواهند داشت، و ما میخواهیم بدانیم که چگونه این نوزادان بهصورت ایمن به دنیا میآیند. زنان با سابقه زایمان سزارین به احتمال بیشتری در معرض خطر پارگی رحم قرار دارند، به ویژه هنگامی که لیبر القا میشود. این یک عارضه جدی است، که اغلب منجر به پیامدهای منفی برای مادر و کودک میشود، از جمله هیسترکتومی، آسیب دستگاه تناسلی، و ترانسفیوژن خون پستپارتوم (postpartum blood transfusions) برای مادر، و اختلالات عصبی یا حتی مرگ برای کودک.
ما چه شواهدی یافتیم؟
ما مطالعات را در 31 آگوست 2016 جستوجو کردیم. 8 کارآزمایی تصادفیسازی و کنترل شده کوچک در این مطالعه مروری بهروزرسانی شده با دادههای مربوط به 707 زن و نوزاد انتخاب شدند. مطالعات روشهای مختلف القای زایمان را مقایسه کردند، بنابراین ترکیب نتایج مقدور نبود.
در تمام کارآزماییها مشکلات مربوط به طراحی وجود داشت: در 7 کارآزمایی از 8 کارآزمایی، زنان و متخصصین بهداشت میدانستند که از کدام روش القا استفاده شده است. زنان در برخی از کارآزماییها از تجزیهوتحلیل خارج شدند، و کارآزماییها اغلب پیامدهای مهم را گزارش نکردند (زایمان واژینال در 24 ساعت پس از القا، تحریک بیش از حد رحم با تغییرات ضربان قلب کودک، عمل سزارین، بیماری جدی یا مرگ کودک، بیماری جدی یا مرگ مادر).
کارآزماییها برای نشان دادن تفاوتهای شفاف بسیار کوچک بودند. کیفیت شواهد بسیار پائین، پائین، یا متوسط بودند، زیرا کارآزماییها کوچک بودند و خطر بالای سوگیری داشتند. ما نمیتوانیم به نتایج اطمینان داشته باشیم، و تحقیقات آینده ممکن است نتایج متفاوتی را نشان دهند.
این یافتهها چه معنایی دارد؟
اطلاعات کافی از کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده برای توصیه بهترین روشهای القای زایمان در زنان با سابقه زایمان سزارین وجود ندارد. برای یافتن بهترین روش برای مادران و نوزادان، کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده بیشتر و با کیفیت بالاتری مورد نیاز است. با این حال، بعید است که چنین کارآزماییهایی انجام شود زیرا آنها به تعداد زیادی شرکتکننده نیاز دارند تا خطر پیامدهای نادر، اما جدی (مانند پارگی رحم زن) را مورد مطالعه قرار دهند. انواع دیگر مطالعات (یعنی کارآزماییهای غیرتصادفیسازی و کنترل شده) ممکن است بهترین جایگزین باشند. پژوهشهای آینده میتوانند بر روشهای القایی تمرکز کنند که تصور میشود موثر هستند و خطر آسیب جدی کمتری دارند. پیامدهایی که در این مطالعه مروری مهم بهنظر میرسند، میتوانند در مطالعات آینده مورد استفاده قرار گیرند.