پیشینه
مراقبتهای مشترک در مدیریت بسیاری از بیماریهای مزمن مورد استفاده قرار میگیرد؛ چرا که مراقبت بهتری را نسبت به مراقبتهای اولیه یا مراقبتهای تخصصی به تنهایی، بهدنبال دارد. با این حال، اطلاعات کمی در مورد اثربخشی این نوع مراقبت در دسترس است.
اهداف
برای تعیین تاثیر مراقبتهای مشترک، یکسری مداخلات خدمات بهداشتی طراحی شد تا مدیریت بیماریهای مزمن را در میان رابط مراقبت اولیه / تخصصی بهبود ببخشد. این یک مطالعه بهروزرسانی شده از مطالعهای است که قبلا منتشر شده است.
اهداف ثانویه عبارتند از:
- کدام یک از مداخلات مراقبتی مشترک یا بخشهایی از مداخلات مراقبت مشترک، موثر هستند؟
- جزء مشترک سیستمهایی که بیشترین اثربخشی را داشتهاند، چیست؟
روش های جستجو
ما در 12 اکتبر 2015، در MEDLINE؛ Embase و Cochrane library جستوجو کردیم.
معیارهای انتخاب
یک نویسنده مرور به غربالگری اولیه چکیدهها پرداخت؛ سپس دو نویسنده دیگر به طور مستقل مطالعات مورد نظر را انتخاب کرده و مورد بررسی قرار دادند. ما برای ارزیابی اثربخشی مداخلات مراقبتهای مشترک برای افراد مبتلا به شرایط مزمن، چه در مراقبتهای اولیه و چه از نظر موقعیت اجتماعی، کارآزماییهای بالینی تصادفیسازی شده (RCTs)، کارآزماییهای بالینی تصادفیسازی نشده (NRCTs)، مطالعات کنترل شده قبل و بعد (CBAs) و مطالعات سری زمانی وقفهدار (ITS) را در نظر گرفتیم که در آنها مداخله با مراقبتهای معمول در همان محیط مقایسه شده بود.
گردآوری و تحلیل دادهها
دو نویسنده به طور مستقل دادهها را از مطالعات منتخب خارج کرده، کیفیت مطالعه را ارزیابی و با استفاده از روش GRADE (نظام درجه بندی کیفیت شواهد و قدرت توصیه ها) در مورد میزان اطمینان آن قضاوت کردند. ما یک متاآنالیز در مورد نتایج انجام دادیم و امکان ساخت یک خلاصه و یادآور را از نتایج فراهم کردیم. ما نتایج را با استفاده از یک فرم طبقهبندی شده برای نشان دادن اندازه اثر انواع نتایج، در یک جدول «خلاصهای از یافتهها» ارائه دادیم.
نتایج اصلی
ما 42 مطالعه را از مداخلات مراقبتهای مشترک برای مدیریت بیماریهای مزمن شناسایی کردیم (N = 18,859). 39 مورد آن RCT، دو CBA و یک NRCT بودند. از 42 مطالعه، 41 مورد آن مداخله پیچیده چندگانه را مورد بررسی قرار دادند و از شش تا 24 ماه به طول انجامیدند. به طور کلی، اطمینان ما در مورد اثربخشی مداخلات، از متوسط تا بالا، متغیر است. نتایج بهدست آمده نشان داد که علیرغم تمایل به بهبود فشار خون در مطالعات در مورد مراقبت مشترک برای پرفشاری خون، بیماری مزمن کلیه و سکته مغزی، بین نتایج کلینیکی تفاوت معنیداری وجود ندارد (میانگین اختلاف (MD): 3.47؛ 95% فاصله اطمینان(CI): 1.68 تا 5.25) (براساس شواهد متوسط - ضعیف). در مطالعاتی جهت ارزیابی «مراقبت مرحلهای» مداخلات مراقبتهای مشترک طراحی شدند، نتایج سلامت روان نشان دهنده پیشرفت بود، به ویژه در پاسخ به درمان افسردگی (نسبت خطر (RR): 1.40؛ 95% فاصله اطمینان(CI): 1.22 تا 1.62؛ شش مطالعه؛ N = 1708) و بهبودی از افسردگی (نسبت خطر: 2.59؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.57 تا 4.26 ؛ 10 مطالعه؛ N = 4482) (بر اساس شواهد با اطمینان بالا). محققان اثرات متوسط را بر میانگین نمرات افسردگی (تفاوت میانگین استاندارد: -0.29؛ 95% فاصله اطمینان(CI): 0.37- تا 0.20-؛ شش مطالعه؛ (N = 3250 ثبت کردند. تفاوت در معیارهای ارزیابی شده توسط بیمار (PROMs)، فرآیندهای مراقبت و مشارکت و روش پیشفرض را که احتمالا در خدمات مراقبت مشترک محدود بوده است (بر اساس شواهد با اطمینان متوسط) پردازش میکند. مطالعات احتمالا تفاوت معنیداری در پذیرش بیمارستان، استفاده از خدمات و رفتارهای سلامت بیمار (شواهد با اطمینان متوسط) نداشتند.
نتیجهگیریهای نویسندگان
این بررسی نشان میدهد که مراقبتهای مشترک باعث بهبود نتایج افسردگی شده ولی احتمالا اثرات متفاوت یا محدودی روی نتایج دیگر دارد. کاستیهای متدولوژیک، به ویژه طولانیبودن پیگیری، ممکن است جزئی از تاثیر همین عوامل محدود کننده باشد. نتایج این مطالعه مبنای مشاهدات در حال رشد را برای مراقبت مشترک، به ویژه مدل مراقبتهای مرحلهای در مدیریت افسردگی پشتیبانی میکند. با توجه به پیچیدگی چنین مداخلات و آگاهی از نیاز به انجام مطالعات طولانیتر برای آزمایش اثربخشی و پایداری آنها در طول زمان، مداخلات مراقبتهای مشترک برای شرایط دیگر باید با محیط تحقیق وفق داده شود.
خلاصه به زبان ساده
مراقبتهای مشترک در روابط میان مراقبتهای اولیه و تخصصی در مدیریت شرایط بلندمدت
هدف این مطالعه چیست؟
ما این بررسی کاکرین را انجام دادیم تا ببینیم آیا مراقبتهای مشترک بین پزشکان مسئول مراقبت اولیه و تخصصی از بیماران با شرایط مزمن، شرایط آنها را بهبود میبخشد یا خیر. محققان کاکرین مطالعاتی را برای پاسخ به این سوال گردآوری و تجزیه و تحلیل کردند و 42 مطالعه مربوط به آن را یافتند.
پیامهای کلیدی
این بررسی نشان میدهد که مراقبتهای مشترک برای مدیریت افسردگی موثر است. مداخلات مراقبتهای مشترک برای شرایط دیگر باید با شرایط همان محیط تحقیقاتی تطبیق داده شوند. بنابراین قبل از اینکه آنها به عنوان یک روتین به سیستمهای بهداشتی معرفی شوند، میبایست شواهد بیشتری را در نظر گرفت.
چه چیزی در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفت؟
ما مراقبتهای مشترک را میان رابط اولیه / تخصصی به عنوان یک مشارکت مشترک بین پزشکان مراقبتهای اولیه و پزشکان مراقبتهای تخصصی، در ارائه برنامههای مراقبتی، تعریف کردهایم. این ممکن است با تبادل اطلاعات پیشرفته منباب ترخیصهای روتین و نامههای ارجاعی بیان شود. این رویکرد، با توجه به اینکه نتایج بهتری را نسبت به مراقبتهای اولیه یا تخصصی به تنهایی بهدنبال دارد، پتانسیل بهبود مدیریت بیماری مزمن را دارد.
نتایج اصلیاین بررسیها چیست؟
نویسندگان مطالعه 42 مطالعه مربوط را یافتند که 39 مورد آن RCT بودند. مطالعات در 12 کشور مختلف انجام شد که از طیف وسیعی از سیستمهای مراقبتهای بهداشتی استفاده میکردند. محققان مراقبتهای مشترک را برای طیف وسیعی از بیماریهای مزمن که اغلب شامل دیابت و افسردگی بود، مورد بررسی قرار دادند. اکثر مطالعات، شامل مداخلات مراقبتهای مشترک میشد که شامل عناصر متعددی بود و به طور متوسط 12 ماه طول کشید.
نتایج مطالعه نشان میدهد که مداخلات مراقبتهای مشترک باعث بهبود نتایج بیماران مبتلا به افسردگی میشود. با این حال، اثرات مراقبتهای مشترک روی تعدادی دیگر از نتایج، کمتر مشخص است. مراقبتهای مشترک، به استثنای اثرات متوسط آن بر بهبود فشار خون و اثرات متفاوتی که روی نتایج ارزیابی شده توسط بیمار (مانند کیفیت زندگی و توانایی انجام کارهای روزانه) داشته، همچنین تجویز و استفاده از دارو، شرکت در خدمات مراقبت مشترک و مدیریت عوامل خطر، احتمالا اثرات محدودی روی نتایج بالینی دارد و در برخی موارد هیچ تاثیری ندارد. مراقبتهای مشترک احتمالا در پذیرش بیمارستانی، استفاده از خدمات و رفتارهای سلامت بیمار تاثیر کمی داشته یا هیچ تاثیری نخواهد داشت.
این مطالعه تا چه حد بهروز است؟
نویسندگان مطالعه، مقالاتی را که تا اکتبر 2015 منتشر شده مورد بررسی قرار دادند.