پیشینه
با توجه به آنکه عفونت با ویروس روبلا در اوایل بارداری ممکن است منجر به سقط، مرگ جنین یا اختلالات مادرزادی شود، کنترل آن موردنظر همگان است. مطالعات اولیهای که موثر بودن ایمونوگلوبولینها را برای پروفیلاکسی پس از در معرض قرار گرفتن بررسی میکردند، جامعه آماری کوچک بوده و نتایج مختلفی داشتند. توصیههای بهداشت عمومی ملی درجاتی از موثر بودن را پیشنهاد داده است.
اهداف
بررسی موثر بودن تزریق عضلانی یا انفوزیون وریدی ایمونوگلوبولینهای پلیکلونال با منشا سرم انسانی یا پلاسما برای جلوگیری از سرخجه و سندرم سرخجه مادرزادی، زمانی که برای افراد مشکوک به در معرض بیماری قرار گرفتن قبل از شروع بیماری تجویز شود.
روش های جستجو
برای این مطالعه مروری، CENTRAL (شماره 7، 2014)، MEDLINE (از 1946 تا هفته دوم آگوست)، EMBASE (از 1974 تا آگوست 2014)، LILACS (از 1981 تا آگوست 2014)، LILACS (از 1982 تا آگوست 2014) و Web of Science (از 1955 تا آگوست 2014) را جستوجو کردیم. ClinicalTrials.gov و مرکز ثبت کارآزماییهای بالینی سازمان جهانی بهداشت (World Health Organization International Clinical Trials Registry) را در 16 اکتبر 2014 جستوجو کردیم. ما در فهرست منابع بررسیهای مشابه بازیابی شده و راهنماهای بالینی ملی بهداشت عمومی به جستوجو پرداختیم.
معیارهای انتخاب
برای پیامد «پیشگیری از سرخجه»، کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده (RCT) و شبهتصادفیسازی شده را انتخاب کردیم. ما چندین مطالعه را یافتیم که چنین نتیجهای را گزارش کرده بودند و ساختار آنها کارآزمایی بالینی کنترل شده (CCT) (با در معرض ویروس سرخجه قرار دادن کنترل شده توسط پژوهشگران) بود، اما شیوه جاگذاری شرکتکنندهها در گروهها گزارش نشده بود. ما یک گزارش جایگزین از یکی از این مطالعات یافتیم که متذکر شده بود شرکتکنندهها به طور تصادفی در گروهها قرار گرفته بودند. بنابراین ما این چنین مطالعاتی را با ویژگیهای RCT یا شبهتصادفیسازی شده درنظر گرفتیم و آنها را تحت تجزیه و تحلیلهای حساسیتی قرار دادیم. برای پیامدهای «عفونت مادرزادی سرخجه» و «سندرم سرخجه مادرزادی»، RCT یا شبهتصادفیسازی شده یا کنترلشده آیندهنگر (کوهورت) را در نظر گرفتیم. شرکتکنندهها لزوما حساس و در معرض سرخجه بودند. ایمونوگلوبولینهای پلیکلونال با منشا سرم انسانی یا پلاسما به صورت عضلانی یا وریدی به عنوان تنها مداخله در حداقل یک گروه باید تجویز شده بود.
گردآوری و تحلیل دادهها
از روشهای استاندارد روششناسی مورد انتظار بنیاد همکاری کاکرین استفاده کردیم.
نتایج اصلی
12 مطالعه (430 شرکتکننده)را در این بررسی گنجاندیم: هفت RCT و پنج CCT که در آنها این حقیقت که شرکتکنندهها به صورت تصادفی در گروهها جای گرفته باشند، مشخص نبود. ما هیچ مطالعه چاپنشدهای را در این بررسی وارد نکردیم. شرکتکنندگان شامل کودکان و بزرگسالان از هر دو جنس بودند. تنها یک مطالعه شامل زنان باردار بود. تمام مطالعات در کشورهای با درآمد بالا و ثروتمند انجام شده بود.
کیفیت 11 مطالعه در متاآنالیز اصلی متوسط بود، اگرچه ما هیچ مطالعهای را به عنوان دارای ریسک پایین تورش در تمام شاخصها طبقهبندی نکردیم.
ما 11 مطالعه را در متاآنالیز (meta-analysis) گاماگلوبولین (ایمونوگلوبولین پلیکلونال تغلیظ شده) در مقایسه با کنترل (سالین یا بدون هیچ درمانی) برای مورد سرخجه گنجاندیم. نتیجه به نفع گروه با مداخله بود (خطر نسبی (RR): 0.61؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.45 تا 0.83)، اما نتایج ناهمگون بود(36.59 = Chi² test؛ df = 10 (با 0.0001 > P value)؛ I² = 73). تعریف ناهمگونی با زیرشاخه کردن مطالعات براساس میزان تخمینی گاماگلوبولین تجویز شده به ازای هر پوند از وزن بدن و سپس حذف مطالعاتی بود که مداخله زمانی بعد از پنج روز از معرض سرخجه قرار گرفتن تجویز شده بود (post hoc analysis). بررسی تفاوت زیرگروهها ناهمگونی را بین زیرگروهها براساس پروتکل توصیفی ما نشان داد (0.1 < P value؛ I² > 60%) و مشخص شد زمانی که مقادیر بیشتر گاماگلوبولین تجویز شد، مداخله موثرتر بود («0.027 تا 0.037 میلیلیتر به ازای هر پوند وزن بدن»: RR: 1.60؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.57 تا 4.52؛ «0.1 تا 0.15 میلیلیتر به ازای هر پوند از وزن بدن»: RR: 0.53؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.29 تا 0.99 و «0.2 تا 0.5 میلیلیتر به ازای هر پوند وزن بدن»: RR: 0.20؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.04 تا 1.00).
هیچیک از مطالعات نتیجهای از « عفونت مادرزادی سرخجه» گزارش نکرده بودند. یکی از مطالعات گنجانده شده سندرم سرخجه مادرزادی را بدون هیچ موردی از بارداری زیر نه هفته در زمان ثبتنام که به طور تصادفی در یکی از دو گروه گاماگلوبولین جای گرفته باشد (با تیتر بالا یا پایین سرخجه)، گزارش کرده بود. به هرحال این مطالعه مشخص نکرده بود که سندرم سرخجه مادرزادی چگونه اندازهگیری شده و مدت زمان پیگیری را در گروه با مداخله مشخص نکرده بود. این مطالعه شامل گروه بدون دریافت هیچ درمانی نبود.
هیچ مطالعهای عوارض جانبی را نسنجیده بود.
نتیجهگیریهای نویسندگان
به نظر میرسد که پلیکلونال ایمونوگلوبولینها در مقایسه با هیچ درمانی، در پیشگیری از سرخجه مفید هستند. شواهد در دسترس حاکی از موثر بودن مداخله تا پنج روز پس از در معرض قرار گرفتن است و اینکه تاثیر مداخله وابسته به دوز است. با در نظر گرفتن میزان حمله برای موارد سرخجه در گروه کنترل از زیرشاخه با بیشترین حجم گاماگلوبولین (333 در 1000)، کاهش خطر مطلق (محاسبه شده از RR) برای این میزان از گاماگلوبولین 266 بود (95% فاصله اطمینان (CI) صفر تا 320) و میزان مورد نیاز برای سود بردن از درمان چهار بود (95% فاصله اطمینان (CI): سه تا غیرقابل محاسبه).
مطالعات گنجانده شده آنتیبادیهای اختصاصی سرخجه را در محصولات ایمونوگلوبولین که به صورت استاندارد مصرف میشدند، اندازهگیری نکرده بودند، بنابراین تخمین دوز آنتیبادیهای خاص سرخجه در یونیتهای بینالمللی امکانپذیر نبود. از آنجایی که میزان آنتیبادیهای خاص سرخجه در محصولات ایمونوگلوبولین پلیکلونال امروزی ممکن است با میزان این آنتیبادیها در محصولات استفاده شده در این مطالعات متفاوت باشد، میزان مورد نیاز به ازای هر پوند وزن بدن برای رقم زدن نتایج مشابه هم ممکن است متفاوت باشد.
شواهد ناکافی برای نتیجهگیری مستقیم در مورد موثر بودن ایمونوگلوبولینهای پلیکلونال برای پیشگیری از سندرم سرخجه مادرزادی در دسترس است. این حیطهای است که به مطالعات بیشتری نیاز دارد.
خلاصه به زبان ساده
ایمنسازی پاسیو (تجویز آنتیبادی) برای پیشگیری از روبلا (سرخک آلمانی) بعد از تماس با آن
پیشینه و سوال مطالعه مروری
افرادی که سرخجه (سرخک آلمانی) گرفتهاند، یا واکسن سرخجه زدهاند، آنیبادیهای ضد این ویروس را در خون خود دارند. این آنتیبادیها آنها را از ابتلا به سرخجه، در صورت تماس مجدد با آن، مصون نگه میدارند. این آنتیبادیها را میتوان از خونی که این گونه افراد اهدا میکنند، استخراج کرد.
اگر افراد بدون آنتیبادی با فردی که سرخجه مسری دارد، در تماس قرار بگیرد، ممکن است با آن تماس پیدا کنند. سرخجه میتواند یک بیماری جدی باشد. فرزند زنی که به سرخجه مبتلا میشود، بخصوص اگر در عفونت در ماههای اولیه بارداری باشد، ممکن است با طیفی از نقایص مادرزادی شامل مشکلات قلبی، بینایی و شنوایی به دنیا آید. یکی از راههای پیشگیری از سرخجه در افرادی که در تماس با افراد واگیردار قرار میگیرند، تزریق آنتیبادی استخراج شده از خون اهداکنندگان خون است. این کار در دهههای 1950 و 1960 انجام میشد و هنوز هم برای کنترل سرخجه در بعضی شرایط در تعدادی از کشورها به کار گرفته میشود. اما اینکه این کار موثر باشد هنوز مشخص نیست. ما به دنبال پاسخ برای این سئوال هستیم.
ویژگیهای مطالعه
شواهد تا آگوست 2014 بهروز شدهاند. ما 12 مطالعه (430 شرکتکننده)را وارد بررسی کردیم. افرادی از کلیه سنین در این مطالعات شرکت داشتند که در کشورهای ثروتمند انجام شده بود.
نتایج کلیدی و کیفیت شواهد
یازده مطالعه (389 شرکتکننده) تزریق عضلانی یا وریدی آنتیبادیها را به شرکتکنندهها با تزریق آب نمک یا هیچ درمانی مقایسه کرده بودند. شرکتکنندههای مطالعه خودشان آنتیبادی نداشتند. آنها در فاصله زمانی یک تا 28 روز قبل از دریافت آنتیبادیها با سرخجه در تماس قرار گرفته بودند. به نظر میرسد که آنتیبادیها در پیشگیری شرکتکنندگان از ابتلا به سرخجه موثر هستند، دریافتکنندگان آنتیبادی 39% کمتر از آنهایی که آنتیبادی دریافت نکرده بودند، به سرخجه مبتلا شدند. در تجزیه و تحلیل 7 مطالعه (89 شرکتکننده) که در آنها شرکتکنندهها تا حداکثر پنج روز قبل در تماس با سرخجه قرار گرفته بودند، افرادی که بالاترین دوزهای آنتیبادی را دریافت کرده بودند، در مقایسه با کسانی که آنتیبادی دریافت نکرده بودند، 80% کمتر به سمت ابتلا به سرخجه رفتند. مطالعات بررسی کننده پیشگیری از سرخجه به دلیل برخی مسائل روششناسی و تعداد نسبتا کم شرکتکنندگان کیفیت متوسطی داشتند. این نکته مهم باید مورد توجه قرار بگیرد که میزان آنتیبادیهای سرخجه در خون اهداکنندگان امروزی ممکن است با میزان آنهایی که در مطالعه استفاده شده، متفاوت باشد. بنابراین، ممکن است نیاز باشد تا دوزهای امروز با دوزهای مطالعه برای رسیدن به تاثیرات مشابه متفاوت باشند.
تنها یک مطالعه شامل زنان باردار بود. تمام زنان در این مطالعه یکی از دو دوز متفاوت آنتیبادی را دریافت کرده بودند. محققان این موضوع را که آیا کودکانی که از این زنان به دنیا میآمدند به سرخجه مبتلا بودند، بررسی نکرده بودند، اما نقائص مادرزادی را که ممکن بود به سرخجه مرتبط باشند، در نظر گرفته بودند. نکتههای کلیدی در مورد شیوههای مطالعه در دسترس و قابل اتکا نبود، برای همین کیفیت این مطالعه مشخص نبود. هیچیک از فرزندان متولد شده از این زنان به عنوان دارنده نقائص مادرزادی مرتبط با سرخجه معرفی نشده بودند. با این تفاصیل، ما نمیتوانیم از این مطالعه منفرد نتیجهگیری مستقیمی در مورد موثر بودن تزریق آنتیبادیها پس از قرار گرفتن در معرض تماس با سرخجه برای پیشگیری از بروز نقائص مادرزادی مرتبط با سرخجه در زنان باردار داشته باشیم. این حیطه به پژوهشهای بیشتر نیاز دارد.
مطالعات گنجانده شده در این بررسی عوارض جانبی گزارش نکرده بودند. مطالعات آینده باید این پیامد را هم گزارش کنند.