جلد 2015 -                   جلد 2015 - صفحات 0-0 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Terry C Simpson, Jo C Weldon, Helen V Worthington, Ian Needleman, Sarah H Wild, David R Moles, et al . Treatment of periodontal disease for glycaemic control in people with diabetes mellitus. 3 2015; 2015
URL: http://cochrane.ir/article-1-1063-fa.html
پیشینه
کنترل قند خون نکته کلیدی در مراقبت از بیماران مبتلا به دیابت ملیتوس (DM) به حساب می‌آید. بیماری پریودنتال، التهاب و خرابی پایه‌های حمایت از بافت دندان است. برخی از مطالعات پیشنهاد کرده‌اند که یک ارتباط دوسویه میان کنترل قند و بیماری پریودونتال دیده می‌شود. این مطالعه مروری نسخه پیشین را که در سال 2010 منتشر شده، روزآمد می‌کند.
اهداف
هدف از این مطالعه بررسی تاثیر درمان پریودونتال بر کنترل قند خون در افراد مبتلا به دیابت ملیتوس است.
روش های جستجو
ما بانک‌های اطلاعاتی الکترونیکی زیر را جست‌وجو کردیم: پایگاه ثبت کارآزمایی‌های گروه سلامت دهان کاکرین (تا 31 دسامبر 2014)، پایگاه ثبت مرکزی کارآزمایی‌های بالینی کنترل شده کاکرین (CENTRAL) (کتابخانه کاکرین 2014، شماره 11)، MEDLINE از راه OVID (1946 تا 31 دسامبر 2014)، EMBASE از راه OVID (1980 تا 31 دسامبر 2014)، LILACS از راه BIREME (1982 تا 31 دسامبر 2014)، و CINAHL از راه EBSCO (1937 تا 31 دسامبر 2014). از سوی دیگر، ZETOC (1993 تا 31 دسامبر 2014) و Web of Knowledge (1990 تا 31 دسامبر 2014) برای خلاصه‌مقالات کنفرانس‌ها جست‌وجو شد. علاوه بر این، دو نشریه پریودونتولوژی برای تکمیل جست‌وجو، Annals of Periodontology (1996 تا 2003)، و Periodontology 2000 (1993 تا 2003) به‌صورت دستی جست‌وجو شدند. ما مرکز ثبت کارآزمایی‌های بالینی مؤسسات ملی سلامت ایالات متحده (http://clinicaltrials.gov) و پلت‌فرم ثبت کارآزمایی‌های بالینی سازمان جهانی بهداشت را برای کارآزمایی‌های در حال انجام بررسی کردیم. هیچ محدودیتی از نظر زبان یا تاریخ انتشار در زمان جست‌وجوی بانک‌های اطلاعاتی الکترونیکی اعمال نشد.
معیارهای انتخاب
ما کارآزمایی‌های تصادفی شده و کنترل شده (RCT) را با حضور افراد مبتلا به دیابت نوع 1 یا 2 (T1DM/T2DM) که تشخیص پریودونتیست برای آن‌ها گذاشته شده بود، جست‌وجو کردیم. مداخلات شامل درمان‌های پریودونتال مانند دبریدمان مکانیکال، درمان جراحی و درمان ضدمیکروبی. دو مقایسه گسترده در این مطالعه مدنظر قرار گرفت:
1) درمان پریودونتال در مقابل عدم درمان فعال/ مراقبت معمول؛
2) درمان پریودونتال در مقابل درمان جانبی پریودونتال.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
برای این روزآمد کردن مطالعه مروری، حداقل دو نویسنده مطالعه به‌طور مستقل از هم، عناوین و خلاصه مقالات را جست‌وجو کردند، کارآزمایی‌های واجد شرایط را انتخاب کردند، داده‌ها را از مطالعات انتخاب شده استخراج کردند و مقاله‌های واجد شرایط را از نظر خطر سوگیری (bias) ارزیابی کردند.
پیامد اولیه ما سطح گلوکز خون بود که به صورت هموگلوبین گلیکولیزه (HbA1c) اندازه‌گیری شد.
پیامدهای ثانویه ما عبارت بودند از عوارض جانبی، شاخص‌های پریودونتال (خونریزی روی پروب شدن (BOP)، سطح بالینی اتصال (CAL)، شاخص ژینژیوال (GI)، ایندکس پلاک (PI) و محاسبه عمق پروب شدن (PPD))، پیامدهای هزینه و عوارض دیابت.
نتایج اصلی
ما 35 مطالعه (از جمله 7 مورد از نسخه قبلی این مطالعه مروری) را وارد کردیم که در مجموع دربرگیرنده 2565 شرکت‌کننده بود. همه مطالعات از طراحی موازی RCT استفاده کرده بودند، و 33 مطالعه (94 درصد) فقط بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 را هدف قرار داده بودند. تفاوتی بین مطالعات از نظر سن گروه‌ها (سنین 18 تا 80)، دوره پیگیری (3 تا 12 ماه)، استفاده از داروهای آنتی‌دیابتیک و سطح پایه HbA1c شرکت کنندگان (از 5.5% تا 13.1%) تفاوت وجود داشت.
ما 29 مطالعه (83%) را در معرض خطر بالای سوگیری، دو مطالعه (6%) را در معرض خطر پائین سوگیری و 4 مطالعه (11%) را با خطر سوگیری نامشخص ارزیابی کردیم. 34 مطالعه داده‌های مناسب را برای آنالیز، برای یک هر دو مقایسه فراهم آورده بودند.
مقایسه اول
شواهدی با کیفیت پائین از 14 مطالعه (1499 شرکت کننده) به مقایسه درمان پریودونتال با هیچ مداخله فعال / مراقبت معمول پرداختند که نتایج حاکی از آن بودند، میانگین HbA1c، سه تا 4 ماه پس از درمان، 0.29% کمتر (95% فاصله اطمینان (CI): 0.48% تا 0.10% کمتر)، و 0.02% کمتر پس از 6 ماه درمان (5 مطالعه؛ 826 شرکت‌کننده؛ 95% فاصله اطمینان (CI): %0.20 کمتر تا 0.16% بیشتر) بوده است.
مقایسه دوم
21 مطالعه (920 شرکت‌کننده) درمان‌های مختلف پریودونتال را با یکدیگر مقایسه کرده بودند. شواهدی با کیفیت بسیار پائین از چندین مقایسه سربه‌سر، که اغلب آن‌ها برای تجمیع مناسب نبودند، وجود داشتند و شواهدی واضح از مزیت و سودمندی یک مداخله پریودونتال بر دیگری دیده نشد. ما نتوانستیم مقایسه خاصی را میان مقیاس‌بندی و برنامه‌ریزی ریشه (SRP) همراه با داروهای ضدمیکروبی در مقابل SRP به‌تنهایی تجمیع کنیم و شواهد سازگاری وجود نداشت که نشان دهد افزودن ضدمیکروب‌ها به SRP سودمندی خاصی نسبت به تجویز SRP به‌تنهایی داشته باشد (میانگین HbA1c: کمتر 0.00%؛ 12 مطالعه؛ 450 شرکت کننده؛ 95% فاصله اطمینان (CI): %0.22 کمتر تا 0.22% بیشتر) طی3 تا 4 ماه پس از درمان یا 6 ماه (میانگین HbA1c: کمتر 0.00%؛ 5 مطالعه؛ 206 بیمار؛ 95% فاصله اطمینان (CI): %0.41 کمتر تا 0.32% بیشتر).
کمتر از نیمی از مطالعات عوارض جانبی را اندازه‌گیری کرده بودند. شواهد برای نتیجه‌گیری این موضوع که آیا هر نوع درمانی با ضرر همراه است، ناکافی بودند. هیچ پیامدی که به‌وسیله خود بیمار گزارش شده باشد (مانند کیفیت زندگی)، به‌وسیله مطالعات وارد شده اندازه‌گیری نشده بودند و هیچ‌یک پیامدهای هزینه یا عوارض دیابتیک را اندازه‌گیری نکرده بودند.
مطالعات درجات متفاوت موفقیت را از نظر دستیابی به سلامت پریودونتال نشان دادند، بعضی نیز درجات بالایی را از التهاب باقی‌مانده به دنبال درمان مشخص کردند. بهبود قابل توجه و معنی‌دار آماری برای همه شاخص‌های پریودونتال (BOP، CAL، GI، PI و PPD) در 3 تا 4 و 6 ماه در مقایسه اول نشان داده شد؛ به هر حال، این نکته برای مقایسه‌های فردی میان گروه‌های گسترده مقایسه دوم کمتر واضح بود.
نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
شواهدی با کیفیت پائین نشان داد که درمان بیماری پریودونتال به‌وسیله SRP کنترل قند خون را در افراد مبتلا به دیابت بهبود می‌بخشد، با یک میانگین درصد کاهش معادل 0.29% در 3 تا 4 ماه؛ به‌هرحال، شواهد ناکافی وجود دارد که نشان می‌دهند این مزیت پس از 4 ماه نیز باقی می‌ماند.
شواهدی در حمایت از برتری یک درمان پریودونتال نسبت به دیگری در بهبود کنترل قند در بیماران مبتلا به دیابت ملیتوس وجود ندارد.
در کار بالین، درمان‌های حرفه‌ای پریودونتال بیشتر مورد نیاز است تا بهبود بالینی بیشتر از 6 ماه به طول انجامد. باید تحقیقات بیشتری انجام شود تا مشخص شود آیا درمان‌های دارویی اضافی با درمان پریودونتال انجام شود یا خیر. کارآزمایی‌های آینده باید این موضوع را بررسی کرده و دوره‌های پیگیری طولانی‌تری را فراهم آورند و بازوی کنترل «عدم درمان» را نیز در معیارهای ورود مطالعات بگنجانند.
لازم است مطالعات بزرگتر با طراحی خوب و گزارش‌های واضح انجام شوند تا درمان بالقوه پریودونتال برای بهبود کنترل قند میان افراد مبتلا به دیابت ملیتوس مشخص شود. علاوه براین، مهم است که در مطالعات آینده، مداخلات در کاهش التهاب پریودونتال موثر بوده و آن را در طول دوره مشاهده، در سطح پائین نگاه دارند.
خلاصه به زبان ساده
آیا درمان بیماری لثه به افراد مبتلا به دیابت در کنترل قند خون کمک می‌کند؟
سوال مطالعه مروری
سوال اصلی که به‌وسیله این مطالعه مروری پاسخ داده شد: درمان بیماری لثه برای کنترل سطح قند خون (تحت عنوان کنترل گلایسمی)، در مقایسه با عدم درمان فعال یا مراقبت معمول، در بیماران مبتلا به دیابت تا چه اندازه اثربخش است؟

پیشینه
درمان بیماری لثه برای کاهش تورم و عفونت ناشی از بیماری لثه به کار می‌رود. تحت کنترل نگاه داشتن سطح قند خون یک موضوع کلیدی در افراد مبتلا به دیابت است و بعضی از تحقیقات بالینی پیشنهاد کرده‌اند که ارتباطی میان درمان بیماری لثه و کنترل گلیسمی وجود دارد. در نتیجه، فهمیدن این نکته مهم است که آیا درمان بیماری لثه کنترل گلیسمی را به منظور تشویق برای استفاده بهتر از منابع بالینی، بهبود می‌بخشد؟
طیف گسترده‌ای از درمان‌های بیماری لثه برای درمان افراد مبتلا به دیابت در دسترس هستند. این مطالعه مروری دو نوع از آن‌ها را بررسی می‌کند:
1) آیا درمان بیماری لثه کنترل قند خون را در افراد مبتلا به دیابت بهبود می‌بخشد؟
2) آیا یک نوع از درمان بیماری لثه در مقایسه با دیگری اثر بیشتری در بهبود کنترل قند خون دارد؟

ویژگی‌های مطالعه
این مطالعه مروری از کارآزمایی‌های بالینی موجود، به‌وسیله نویسندگانی از گروه سلامت دهان کاکرین انجام شده و نسخه قبلی آن را که در سال 2010 منتشر شده بود، به‌روز می‌کند. شواهد تا 31 دسامبر 2014 به‌روز هستند.
در این مطالعه مروری 35 کارآزمایی (شامل 2565 شرکت کننده) حضور دارند که در فاصله 1997 و 2014 منتشر شده و بیماران در آن‌ها به‌طور تصادفی تحت درمان با یک نوع از درمان‌های بیماری لثه (شامل جرم‌گیری و تسطیح سطح ریشه (SRP) به‌تنهایی و SRP در ترکیب با دیگر انواع درمان)، یا مراقبت معمول/ عدم درمان فعال قرار گرفتند.
کارآزمایی‌های وارد شده در این مطالعه مروری از SRP با یا بدون یک درمان اضافی استفاده کرده‌اند. درمان‌های جانبی عبارت بودند از دستورالعمل‌هایی برای تمیز کردن دندان به درستی (تحت عنوان دستورالعمل بهداشت دهان (OHI)) و دیگر درمان‌های لثه (مثلا، ضدمیکروب‌ها، که برای درمان عفونت‌ها استفاده می‌شوند.)

نتایج اصلی
ما 35 کارآزمایی را پیدا کردیم که برای ورود به این مطالعه واجد شرایط بودند. 34 مورد از این مطالعات نتایجی را فراهم آوردند که می‌توانستند در حداقل یک یا دو مورد از مقایسه‌ها وارد شوند.
1) شواهد برآمده از 14 کارآزمایی (1499 شرکت کننده) نشان داد که SRP، در مقایسه با درمان معمول/ عدم درمان فعال، سطح قند خون را در بیماران مبتلا به دیابت، تا 4 ماه پس از دریافت مراقبت، تا 0.29% کاهش می‌دهد. پس از 6 ماه، شواهدی در دست نبود که این کاهش پایدار باقی می‌ماند.
2) شواهد برآمده از 21 کارآزمایی (920 شرکت کننده) که به بررسی انواع مختلف درمان‌های بیماری لثه پرداخته بودند، در نشان دادن برتری یک درمان بر دیگری با شکست مواجه شدند.
مطالعات کافی وجود نداشتند که با اندازه‌گیری عوارض جانبی، بتوانند نشان دهند درمان‌های بیماری لثه موجب آسیب به بیمار می‌شود.

کیفیت شواهد
در حال حاضر، کیفیتی با شواهد پائین وجود دارند که نشان می‌دهند استفاده از SRP برای کنترل سطح قند خون تا 4 ماه پس از دریافت درمان، اثربخش هستند. درمان‌های در حال انجام برای بیماری لثه به منظور کنترل و نگهداشت ارتقای سطح قند خون توصیه می‌شود.

(1455 مشاهده)
متن کامل [PDF 4 kb]   (143 دریافت)    

پذیرش: 1393/10/10 | انتشار: 1394/8/15