پیشینه
داروهای بیسفسفونات میتوانند برای پپیشگیری و درمان اوستئوپوروز استفاده شوند و علائم و عوارض بیماری متاستاتیک استخوان را کاهش دهند؛ با این حال، این داروها با یک عارضه جانبی نادر اما جدی همراه و مرتبط هستند: اوستئونکروز استخوان ماگزیلاری و مندیبولار. این وضعیت اوستئونکروز استخوان فک وابسته به بیسفسفونات یا BRONJ نامیده میشود. BRONJ زمانی تشخیص داده میشود که افراد تحت درمان با این داروها قرار داشته یا قبلا آنها را مصرف میکردند، و بیسفسفوناتها با ناحیه استخوان فک برای مدت بیش از 8 هفته، در نبود درمان رادیاسیون، در تماس قرار داشته است. در حال حاضر استاندارد طلایی برای درمان BRONJ وجود ندارد. سه گروه گسترده از مداخلات، عبارتند از رویکردهای محافظهکارانه (مانند دهانشویهها و آنتیبیوتیکها)، مداخلات جراحی و استراتژیهای کمکی غیرجراحی (مثلا، درمان اکسیژن هیپرباریک، پلاسمای غنی از پلاسما)، که میتوانند در ترکیب با هم نیز مورد استفاده قرار گیرند.
اهداف
تعیین اثربخشی و ایمنی هرگونه مداخلهای که هدف آن درمان BRONJ باشد.
روش های جستجو
ما بانکهای اطلاعاتی زیر را تا 15 دسامبر 2015 جستوجو کردیم: پایگاه ثبت تخصصی کارآزماییهای گروه سلامت دهان در کاکرین، پایگاه ثبت تخصصی کارآزماییهای گروه سرطان پستان در کاکرین (20 سپتامبر 2011)، پایگاه کارآزماییهای کنترل شده ثبت شده کاکرین (CENTRAL)، MEDLINE از راه Ovid، EMBASE از راه Ovid، CancerLit از طریق PubMed، CINAHL از راه EBSCO و AMED از راه Ovid. ما فهرست منابع مقالههای به دست آمده را غربال کرده و با متخصصین در این زمینه، نویسندگان اول در مقالات وارد شده، اسپانسرهای مقالات، دیگر متخصصین و کمپانیهای دارویی بیسفسفوناتها تماس گرفتیم. برای بررسی مطالعات در حال انجام، با پژوهشگران تماس گرفته و پایگاه ثبت کارآزماییهای مؤسسه ملی سلامت ایالات متحده (clinicaltrials.gov) و پلتفرم بینالمللی ثبت کارآزماییهای بالینی سازمان جهانی بهداشت را جستوجو کردیم. ما همچنین منابع قدیمی را تا سپتامبر 2015 بررسی کردیم.
معیارهای انتخاب
کارآزماییهای کنترل شده تصادفی شده (RCT) که به مقایسه اثرات هرگونه درمانی برای BRONJ، با درمان دیگر یا پلاسبو پرداخته بودند.
گردآوری و تحلیل دادهها
دو نویسنده این مطالعه مروری بهطور مستقل از هم، نتایج را غربال کردند، خطر سوگیری (bias) را در کارآزماییهای وارد شده ارزیابی و دادهها را استخراج کردند. در مواردی که مورد اختلاف بود، ما با نویسنده سوم این مطالعه مشورت کردیم.
نتایج اصلی
یک کارآزمایی کوچک که در معرض خطر بالای سوگیری قرار داشت، واجد شرایط ورود به مطالعه بود. این کارآزمایی، 49 شرکت کننده را تصادفیسازی کردهبود که اکثرا مبتلا به سرطان بودند. در این مطالعه، مراقبت استاندارد (تعریف شده به صورت جراحی، آنتیبیوتیکها، شستوشوی دهانی در صورت صلاحدید جراح دهان و فک و صورت) با مراقبت استاندارد همراه با درمان اکسیژن هیپرباریک (2 اتمسفر دو بار در روز برای 40 درمان) مقایسه شده بود. این کارآزمایی درصد شرکتکنندگانی را اندازهگیری کرد که طی 3، 6، 12 و 18 ماه و آخرین تماس بهبود پیدا کرده، یا درمان شده بودند. این مطالعه همچنین میانگین نمره درد را بهطور هفتگی اندازهگیری کرد.
طی سه ماه، این مطالعه دریافت که شرکت کنندگان در گروه مداخله، در مقایسه با شرکت کنندگان گروه درمان استاندارد، بیشتر احتمال داشت که به بهبودی در اوستئونکروز خود دست یابند (خطر نسبی (RR): 1.94؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.01 تا 3.74). تفاوت واضحی میان گروهها برای پیامد «بهبودی» طی سه ماه (RR: 3.60؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.87 تا 14.82) وجود نداشت. از سوی دیگر، تفاوت واضحی میان گروهها در پیامد بهبود یا خوب شدن، در بررسیهای ماه شش، 12، 18 و آخرین تماس، دیده نشد.
این مطالعه هیچ اطلاعاتی در مورد عوارض جانبی ارائه نداد.
اگرچه یافتهها پیشنهاد میکنند که اکسیژن هیپرباریک کمکی باعث بهبود BRONJ میشوند، کیفیت شواهد بسیار پائین هستند، زیرا فقط یک مطالعه یافت شد که قدرت پائینی داشت و به دلیل فقدان کورسازی، متقاطع بودن شرکت کنندگان میان گروهها و سایش بسیار بالا (50 درصد در 12 ماه و 80 درصد در 18 ماه در این مطالعه، که برای دوره پیگیری 24 ماه طراحی شده بود)، در معرض خطر بالای سوگیری قرار داشت.
نتیجهگیریهای نویسندگان
شواهدی از کارآزماییهای کنترل شده و تصادفیسازی شده وجود نداشت که درمان اوستئونکروز استخوان فک وابسته به بیسفسفونات یا BRONJ را راهبری کند. یک کارآزمایی کوچک که در معرض خطر بالای سوگیری قرار داشت، درمان اکسیژن هیپرباریک (HBO) را به عنوان درمان کمکی به درمان استاندارد ارزیابی کرد و نتوانست اثربخشی یا بیفایده بودن HBO را تائید کند. دو کارآزمایی در حال انجام در مورد درمان teriparatide برای BRONJ شناسایی شد. ما هیچ کارآزمایی کنترلشده و تصادفیسازی شدهای دیگری را برای درمانهای دیگر BRONJ نیافتیم. به انجام کارآزماییهای کنترل شده و تصادفیسازی شده با کیفیت بالا نیاز است. ما توصیههایی را برای تمرکز و طراحی آنها فراهم آوردهایم.
خلاصه به زبان ساده
مداخلات برای درمان اوستئونکروز استخوانهای فک که در اثر مصرف داروهای بیسفسفونات ایجاد شده باشند.
سوال مطالعه مروری
درمانها برای اوستئونکروز استخوانهای فک که در اثر مصرف داروهای بیسفسفونات یا 'BRONJ' ایجاد شده باشند، تا چه اندازه خوب کار میکنند و چقدر ایمن هستند؟
پیشینه
بیسفسفوناتها داروهایی بسیار شبیه پیروفسفاتها pyrophosphate (یک ماده طبیعی که در استخوان یافت میشود) هستند. این داروها علائم و عوارض مربوط به گسترش سرطان را به استخوانها کم کرده و از ایجاد استخوانهای شکننده در پوکی استخوان یا اوستئوپوروز (وضعیتی که در آن، سوراخهای ریزی در استخوانها ایجاد شده و آنها را شکننده میسازد) پیشگیری کرده، یا آنها را درمان میکنند. این داروها میتوانند باعث رخداد یک عارضه نادر اما جدی تحت عنوان اوستئونکروز استخوانهای فک مرتبط با داروهای بیسفسفونات یا BRONJ شوند. BRONJ روند بهبود استخوان صدمه دیده را با ایجاد اختلال در روند برداشت استخوان مرده و قرار دادن استخوان جدید، تحت تاثیر قرار میدهد. زمانی که این اتفاق میافتد، قسمتهایی یا همه استخوان فک شکننده (کمی شبیه گچ) شده و در نهایت، این استخوان مرده میتواند در معرض دید قرار گیرد. این وضعیت، غذا خوردن، صحبت کردن یا مسواک زدن دندانها را با مشکل مواجه کرده و اغلب منجر به بروز درد شدید میشود.
در حال حاضر، درمانهای بسیار مختلفی برای BRONJ استفاده میشوند. این درمانها به صورت درمانهای غیرتهاجمی (مانند آنتیبیوتیکها و دهانشویهها)، رویکردهای جراحی یا درمانهای «افزوده شده» برای بهبود مراقبتهای معمول (مانند، اوزونتراپی، یا استفاده از پلاسمای خون که غنی از پلاکت باشد) طبقهبندی میشوند. درمانهای مختلف ممکن است با هم ترکیب شوند.
ویژگیهای مطالعه
نویسندگان این مطالعه مروری، با همکاری گروه سلامت دهان در کاکرین، جستوجوی گستردهای را تا 15 دسامبر 2015 برای یافتن مطالعاتی انجام دادند که بهطور تصادفی شرکتکنندگان را به گروههای درمانی مختلف برای درمان BRONJ (یا یک گروه پلاسبو که هیچ درمان فعالی صورت نمیگرفت) اختصاص داده بودند. این نوع از طراحی مطالعه به عنوان کارآزمایی کنترلشده تصادفیسازی شده شناخته میشود. ما فقط یک مطالعه مرتبط را یافتیم که کامل شدهبود و دو مطالعه که در حال انجام بودند. مطالعه تکمیل شده افراد مبتلا به BRONJ را که با جراحی، آنتیبیوتیکها و دهانشویهها درمان شده بودند، با افراد دریافت کننده «مراقبت استاندارد» مشابه بهاضافه یک درمان افزوده شده به نام درمان اکسیژن هیپرباریک، که تصور میشود روند نوزایی استخوان را افزایش میدهد، مقایسه کردند. در این مطالعه 49 بیمار وارد شدند که اغلب آنها مبتلا به سرطان بودند.
نتایج اصلی
این مطالعه دریافت که شرکت کنندگان در گروه مداخله، در مقایسه با گروه مراقبت استاندارد، بیشتر احتمال داشت که پس از 3 ماه، با بهبود در اوستئونکروز خود مواجه شوند، اما تفاوت واضحی میان گروهها در هر زمانی برای بهبود کامل دیده نشد. با توجه به کیفیت بسیار پائین شواهد، نتایج قابل اعتماد نیستند. این مطالعه عوارض جانبی درمان را در گروههای مختلف ارزیابی نکرده بودند.
کیفیت شواهد
این مطالعه چندین عیب مهم مهم دارد: بهطور مثال، تعداد شرکت کنندگان بسیار اندک بود، بعضی از شرکت کنندگان در طول مطالعه گروه درمانی خود را تغییر دادند و در طول مطالعه، تعدادی از شرکت کنندگان قابل پیگیری نبودند.
نتیجهگیریهای نویسندگان
شواهد ناکافی برای این نتیجهگیری وجود دارد که آیا درمان اکسیژن هیپرباریک یک درمان افزودنی مفید به مراقبت استاندارد در درمان BRONJ محسوب میشود یا خیر. دو کارآزمایی در حال انجام از teriparatide، یک درمان هورمونی برای BRONJ، وجود دارد. با توجه به آنکه شواهد علمی با کیفیت خوب برای تصمیمگیری در مورد بهترین درمان برای BRONJ وجود ندارد، انجام کارآزماییهای با کیفیت بالا مورد نیاز است.