AeriSeal
یک RCT با 95 شرکتکننده نشان داد که AeriSeal در مقایسه با گروه کنترل منجر به میانه (median) بهبودی قابلتوجهی در حجم بازدمی اجباری در یک ثانیه (FEV 1 )؛ (18.9%؛ دامنه بین چارکی (interquartile range; IQR)؛ 0.7‐% تا 41.9% در برابر 1.3%؛ IQR از 8.2‐% تا 12.9%)، و کیفیت بالاتر زندگی میشود، همانطور که توسط پرسشنامه تنفسی سنت جورج (SGRQ) اندازهگیری شد (12‐ واحد، IQR از 22‐ واحد تا 5‐ واحد، در برابر 3‐ واحد، IQR معادل 5‐ واحد تا 1 واحد)، به ترتیب: P = 0.043 و P = 0.0072. اگرچه تفاوت معنیداری در میزان مورتالیتی وجود نداشت (نسبت شانس (OR): 2.90؛ 95% CI؛ 0.14 تا 62.15)، عوارض جانبی در شرکتکنندگانی که با AeriSeal درمان شدند، شایعتر گزارش شد (OR: 3.71؛ 95% CI؛ 1.34 تا 10.24). کیفیت شواهد به دست آمده از این مطالعه که پیش از موعد خاتمه یافت، از سطح پائین تا متوسط درجهبندی شد.
استنتهای بایپس راههای هوایی
درمان با استنتهای بایپس راههای هوایی در مقایسه با گروه کنترل به تغییرات قابلتوجه میان‐گروهی در FEV 1 ؛ (0.95%؛ 95% CI؛ 0.16‐% تا 2.06%) یا نمرات SGRQ (2.00‐ واحد؛ 95% CI؛ 5.58‐ واحد تا 1.58 واحد) نینجامید، همانطور که در یک مطالعه شامل 315 شرکتکننده مشخص شد. هیچ تفاوت معنیداری در مورتالیتی (OR: 0.76؛ 95% CI؛ 0.21 تا 2.77)، همچنین در عوارض جانبی (OR: 1.33؛ 95% CI؛ 0.65 تا 2.73) میان دو گروه وجود نداشت. کیفیت شواهد در سطح متوسط تا بالا بود.
کویلهای اندوبرونکیال (endobronchial coils)
سه مطالعه شامل 461 شرکتکننده نشان دادند که درمان با کویلهای اندوبرونکیال در مقایسه با کنترل موجب تفاوت میانگین (MD) میان‐گروهی معنیداری در FEV 1 ؛ (10.88%؛ 95% CI؛ 5.20% تا 16.55%) و SGRQ (9.14‐ واحد؛ 95% CI؛ 11.59‐ واحد تا 6.70‐ واحد) شد. هیچ تفاوت معنیداری در مورتالیتی دیده نشد (OR: 1.49؛ 95% CI؛ 0.67 تا 3.29)، اما عوارض جانبی در شرکتکنندگانی که با کویل درمان شدند، بهطور قابلتوجهی شایعتر بودند (OR: 2.14؛ 95% CI؛ 1.41 تا 3.23). کیفیت شواهد از پائین تا بالا متفاوت بود.
دریچههای اندوبرونکیال (endobronchial valves)
پنج مطالعه شامل 703 شرکتکننده دریافتند که دریچههای اندوبرونکیال در برابر کنترل منجر به بهبودی قابلتوجهی در FEV 1 (تفاوت میانگین استاندارد شده (SMD): 0.48؛ 95% CI؛ 0.32 تا 0.64) و نمرات SGRQ (7.29‐ واحد؛ 95% CI؛ 11.12‐ واحد تا 3.45‐ واحد) شدند. تفاوت چشمگیری از لحاظ مورتالیتی میان دو گروه وجود نداشت (OR: 1.07؛ 95% CI؛ 0.47 تا 2.43) اما عوارض جانبی در گروه دریچه اندوبرونکیال شایعتر بودند (OR: 5.85؛ 95% CI؛ 2.16 تا 15.84). انتخاب شرکتکننده نقش مهمی ایفا میکند زیرا عدم وجود ونتیلاسیون جانبی با بهبودهای بالینی قابلتوجهی در پیامدهای سلامت همراه بود. کیفیت شواهد از پائین تا بالا متفاوت بود.
دریچههای اینترابرونکیال (intrabronchial valves)
در مقایسه جاگذاری پارشیال دوطرفه دریچههای اینترابرونکیال با کنترل، یک کارآزمایی عامل کنترل را در FEV 1 ترجیح داد (2.11‐% در برابر 0.04%؛ P = 0.001) و یک کارآزمایی هیچ تفاوتی را میان گروهها مشاهده نکرد (0.9 لیتر در برابر 0.87 لیتر، P = 0.065). تفاوت معنیداری در نمرات SGRQ (MD؛ 2.64 واحد؛ 95% CI؛ 0.28‐ واحد تا 5.56 واحد) یا نرخ مورتالیتی (OR: 4.95؛ 95% CI؛ 0.85 تا 28.94) وجود نداشت، اما عوارض جانبی (OR: 3.41؛ 95% CI؛ 1.48 تا 7.84) در شرکتکنندگان تحت درمان با دریچههای اینترابرونکیال بیشتر رخ دادند. فقدان مزایای عملکردی ممکن است با راهبرد پروسیجرال مورد استفاده توضیح داده شود، زیرا مطالعه دیگری (22 شرکتکننده) جاگذاری پارشیال یکطرفه را در برابر دوطرفه مقایسه کرد و بهبودهای قابلتوجهی را در FEV 1 و SGRQ هنگام استفاده از رویکرد یکطرفه به دست آورد. سطح کیفیت شواهد میان متوسط و بالا متغیر بود.
ابلیشن بخار (vapour ablation)
یک مطالعه روی 69 شرکتکننده نشان داد که تفاوتهای میانگین میان‐گروهی معنیداری از لحاظ FEV 1 ؛ (14.70%؛ 95% CI؛ 7.98% تا 21.42%) و SGRQ (9.70‐ واحد؛ 95% CI؛ 15.62‐ واحد تا 3.78‐ واحد) وجود داشت، این تفاوت بیشتر از کنترلکننده، به نفع ابلیشن بخار بود. تفاوت قابلتوجهی میان گروهها به لحاظ میزان مورتالیتی وجود نداشت (OR: 2.82؛ 95% CI؛ 0.13 تا 61.06)، اما ابلیشن بخار موجب بروز عوارض جانبی بیشتری شد (OR: 3.86؛ 95% CI؛ 1.00 تا 14.97). سطح کیفیت شواهد از پائین تا متوسط متغیر بود.