نگهداشت دوره بهبودی یک مسئله مهم در بیماریهای التهابی روده است. شواهد مربوط به موثر بودن آزاتیوپورین و مرکاپتوپورین-6 در نگهداشت دوره بهبودی در کولیت اولسرو هنوز مورد بحث هستند.
بررسی اثربخشی و ایمنی آزاتیوپورین و مرکاپتوپورین-6 در نگهداشت دوره بهبودی کولیت اولسرو.
پایگاههای MEDLINE؛ EMBASE و کتابخانه کاکرین (Cochrane Library) از آغاز کار تا 30 جولای 2015 مورد پژوهش قرار گرفتند. کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده شده و نیز چکیدههای همراه آنان شامل موارد جستوجو میشد.
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده که حداقل طول مدت آنها 12 ماه بوده و آزاتیوپورین یا مرکاپتوپورین-6 را با دارونما یا درمان نگهدارنده استاندارد (مثل مزالازین) مقایسه کرده بودند، وارد مطالعه شدند.
دو نویسنده به طور مستقل از هم با استفاده از فرمهای استاندارد به استخراج داده پرداختند. در مواردی که دو نویسنده با هم توافق نداشتند یک نویسنده سوم اضافه شده و اکثریت آراء مدنظر قرار گرفت. کیفیت مطالعات با استفاده از خطر سوگیری (Bias) کاکرین مورد ارزیابی قرار گرفت. پیشامد اولیه مورد نظر شکست بهبودی بالینی یا اندوسکوپیک بود. پیشامدهای ثانویه شامل عوارض جانبی و قطع درمان به دلیل عوارض جانبی بودند. تجزیه و تحلیل دادهها بطور جداگانه بر اساس نوع کنترل (دارونما یا مقایسه کننده فعال) صورت گرفت. علیرغم وجود ناهمگونی، میزان خطر نسبی ادغام یافته بر اساس مدل اثر ثابت محاسبه شد. به منظور بررسی کیفیت کلی شواهد مربوط به ادغام پیشامدها از رویکرد GRADE استفاده شد.
7 مطالعه با مجموع 302 بیمار مبتلا به کولیت اولسرو وارد مطالعه مروری شدند. خطر سوگیری در سه مطالعه به دلیل فقدان کورسازی بالا بود. مشخص شد که آزاتیوپورین در نگهداشت دوره بهبودی بهطور قابل ملاحظهای بهتر ار دارونما است. 44% (51 از 115) از بیماران مصرف کننده آزاتیوپورین نتوانستند دوره بهبودی را نگه دارند که این میزان در بیماران مصرف کننده دارونما 65% (76 از 117) بود (4 مطالعه؛ 232 بیمار؛ خطر نسبی (RR): 0.68؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.54 تا 0.86). تجزیه و تحلیل GRADE کیفیت کلی شواهد مربوط به این پیامد را پائین دانست، که علت آن وجود خطر سوگیری و بیدقتی (پراکنده بودن دادهها) بود. دو کارآزمایی که مرکاپتوپورین-6 را با مزالازین، یا آزاتیوپورین را با سولفاسالازین مقایسه کرده بودند، ناهماهنگی قابلتوجهی را نشان دادند و بنابراین دادههای آنها گنجانده نشد. 50% (7 از 14) از بیماران مصرف کننده مرکاپتوپورین-6 موفق نشدند دوره بهبودی را نگه دارند که این میزان در بیماران مصرف کننده مزالازین 100% (8 از 8) بود (یک مطالعه؛ 22 بیمار؛ RR: 0.53؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.31 تا 0.90). 58% (7 از 12) از بیمارانی که آزاتیوپورین مصرف کرده بودند، در مقایسه با 38% (5 از 13) از مصرف کنندگان سولفاسالازین در نگهداری رمیسیون شکست خوردند (یک مطالعه؛ 25 بیمار؛ RR: 1.52؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.66 تا 3.50). یک مطالعه کوچک نشان داد که مرکاپتوپورین-6 در نگهداری رمیسیون بهتر از متوتروکسات عمل میکند. در این مطالعه 50% (7 از 14) از بیمارانی که از مرکاپتوپورین-6 استفاده کرده بودند و 92% (11 از 12) از بیمارانی که از متوتروکسات استفاده کرده بودند موفق به نگهداشت دوره بهبودی نشدند (یک مطالعه؛ 26 بیمار؛ RR: 0.55؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.31 تا 0.95). یک مطالعه بسیار کوپک آزاتیوپورین را با سیکلوسپورین مقایسه کرده و این نتیجه رسیده بود که تفاوت قابل ملاحظهای در شکست نگهداری رمیسیون بین مصرفکنندگان آزاتیوپورین (50%؛ 4 از 8) یا سیکلوسپورین (62.5%؛ 5 از 8) وجود نداشت (یک مطالعه؛ 16 بیمار؛ RR: 0.80؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.33 تا 1.92). وقتی به منظور ارزیابی عواض جانبی مطالعات کنترل با دارونما با مطالعات مقایسه کننده آمینوسالیسیلات ادغام شدند، از نظر آماریت تفاوت قابلتوجهی در شیوع عوارض بین آزاتیوپورین و گروه کنترل وجود نداشت. 9% (11 از 127) از دریافت کنندگان آزاتیوپورین حداقل یک عارضه جانبی را تجربه کردند، که این میزان در بیمارانی که دارونما دریافت کرده بودند 2% (3 از 130) بود (5 مطالعه؛ 257 بیمار؛ RR: 2.82؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.99 تا 8.01). احتمال قطع درمان به دلیل عوارض جانبی در بیمارانی که آزاتیوپورین دریافت کرده بودند به طور قابل ملاحظهای بیشتر بود. 8% (8 از 101) از بیمارانی که آزاتیوپورین مصرف کرده بودند از ادامه مصرف دارو اجتناب کردند که این میزان در گروه کنترل 0% (0 از 98) بود (5 مطالعه؛ 199 بیمار؛ RR: 5.43؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.02 تا 28.75). عوارض جانبی مربوط به داروی مورد مطالعه شامل پانکراتیت حاد (3 مورد، به علاوه یک مورد مربوط به سیکلوسپورین) و سرکوب شدید مغز استخوان (5 مورد) بودند. مرگ، ابتلا به عفونتهای فرصتطلب یا بدخیمی گزارش نشده بودند.
بهنظر میرسد درمان با آزاتیوپورین در نگهداشت دوره بهبودی در کولیت اولسرو موثرتر از دارونما است. درمان نگهدارنده با آزاتیوپورین یا مرکاپتوپورین-6 ممکن است برای درمان بیمارانی که در درمان با مزالازین یا سولفاسالازین شکست خوردهاند یا نتوانستهاند آنها را تحمل کنند، نیز برای بیمارانی که نیاز به دورههای مکرر استروئید دارند موثر باشد. برای ارزیابی ارجحیت این درمانها به درمان نگهدارنده استاندارد، و به خصوص مساله عوارض جانبی بالقوه آزاتیوپورین، لازم است مطالعات بیشتری صورت گیرد. این مطالعه مروری یک بهروزرسانی از مطالعه مروری قبلی با عنوان استفاده از آزاتیوپورین و مرکاپتوپورین-6 برای نگهداشت دوره بهبودی در کولیت اولسرو بود که در کتابخانه کاکرین (سپتامبر 2012) به چاپ رسیده بود.