کلرپرومازین یک آلیفاتیک فنوتیازین (aliphatic phenothiazine) است، که یکی از داروهای آنتیسایکوتیک معمول و پراستفاده محسوب میشود. کلرپرومازین از نظر اثربخشی قابل اعتماد و یکی از آزمودهترین داروهای آنتیسایکوتیک نسل اول است. از این دارو به عنوان یک «استاندارد طلایی» برای مقایسه اثربخشی داروهای آنتیسایکوتیک قدیمی و جدیدتر استفاده میشود. داروهای نسل جدید گرانقیمت بوده و به شکلی وسیع در سراسر جهان به عنوان درمانی بهتر برای اسکیزوفرنی به بازار عرضه شدهاند، اما ممکن است این موضوع راهحل اصلی نباشد و منجر به تخلیه منابع محدود مالی شود.
مقایسه اثرات کلرپرومازین با داروهای آنتیسایکوتیک نسل دوم یا انواع غیرمعمول آنها، در درمان افراد مبتلا به اسکیزوفرنی.
ما ثبت کارآزماییهای بالینی گروه اسکیزوفرنی در کاکرین (Cochrane Schizophrenia Group's Trials Register) را تا 23 سپتامبر 2013 جستوجو کردیم.
ما کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شدهای (RCT ؛Randomised Controlled Trials) را که اثرات مصرف کلرپرومازین با هر نوع داروی آنتیسایکوتیک غیرمعمول دیگر، در درمان بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی مقایسه کرده بودند، وارد مطالعه کردیم. بزرگسالانی (به شکلی که در هر مطالعه تعریف شده است) که اشکال متفاوت اسکیزوفرنی از جمله اسکیزوفرنیفرم (schizophreniform)، اسکیزوافکتیو (schizoaffective) و اختلالات هذیانی در آنها تشخیص داده شده بود، وارد مطالعه شدند.
حداقل دو نویسنده به شکل مستقل مقالاتی را که در جستوجوی سوابق پژوهش شناسایی شده بودند، از نظر داشتن معیارهای ورود، غربالگری و اطلاعات آنها را استخراج کردند. برای دادههای دوتایی همگن، ما خطر نسبی (RR) و 95% فاصله اطمینان (CI) را محاسبه کردیم. برای دادههای پیوسته، مقادیر میانگین تفاوت (MD) و 95% فاصله اطمینان (CI) را تعیین کردیم. خطر سوگیری (Bias) را در مطالعات وارد شده ارزیابی و کیفیت شواهد را با استفاده از روش GRADE درجهبندی کردیم.
این مطالعه مروری شامل 71 مطالعه است که کلرپرومازین را با الانزاپین، ریسپریدون یا کواتیاپین مقایسه میکنند. هیچ یک از آزمایشات هیچگونه دادهای را درمورد هزینههای اقتصادی گزارش نکرد.
.1 کلرپرومازین در مقایسه با الانزاپین
در کوتاهمدت، به نظر میرسد که پاسخ بالینی در افراد دریافت کننده الانزاپین (به شکلی که درهر مطالعه تعریف شده است) به طور معنیداری بهتر است (RR: 2.34؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.37 تا 3.99؛ 3 کارآزمایی؛ 204 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت پائین). نه از نظر عود بیماری تفاوتی بین داروها وجود داشت (RR: 1.5؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.46 تا 4.86؛ 1 کارآزمایی؛ 70 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین)، و نه در میانگین امتیاز نقطه پایانی با استفاده از BPRS (BPRS ؛Brief Psychiatric Rating Scale) برای وضعیت روانی (MD:3.21؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.62 - تا 7.05؛ 4 کارآزمایی؛ 245 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین). در میان افرادی که کلرپرومازین دریافت میکردند رخداد علایم اکستراپیرامیدال به طور معناداری بیشتر گزارش شد (RR: 34.47؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 4.79 تا 248.30؛ 2 کارآزمایی؛ 298 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین). درجهبندی کیفیت زندگی با استفاده از مصاحبه کلی کیفیت زندگی (GQOLI) نشان داد که، سلامت فیزیکی در افرادی که الانزاپین دریافت میکردند مطلوبتر بود (MD: 10.10 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 13.93 - تا 6.27 - ؛ 1 کارآزمایی؛ 61 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین). تفاوتی بین گروهها از نظر ترک زودهنگام مطالعه وجود نداشت (RR: 1.69؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.45 تا 6.40؛ 3 کارآزمایی؛ 139 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین).
.2 کلرپرومازین در مقایسه با ریسپریدون
در کوتاهمدت، به نظر میرسد بین کلرپرومازین و ریسپریدون نه هیچ تفاوتی در پاسخ بالینی (به شکلی که درهر مطالعه تعریف شده است) وجود دارد (RR: 0.84؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.53 تا 1.34؛ 7 کارآزمایی؛ 475 شرکتکننده؛شواهد با کیفیت پائین)، و نه در میانگین امتیاز نقطه پایانی با استفاده از BPRS برای وضعیت روانی ( MD: 0.90؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 3.49 تا 5.28؛ 4 کارآزمایی؛ 247 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین)، و نه در هرگونه عوارض ناخواسته اکستراپیرامیدال مشاهده شده (RR: 1.7؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.85 تا 3.40؛ 3 کارآزمایی؛ 235 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین). رتبهبندیهای کیفیت زندگی با استفاده از مقیاس QOL به طور قابلتوجهی در افراد تحت درمان با ریسپریدون مطلوبتر بود (MD: 14.2 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 20.50 - تا 7.90 - ؛ 1 کارآزمایی؛ 100 شرکتکننده؛شواهد با کیفیت بسیار پائین). تفاوتی بین گروهها از نظر افرادی که مطالعه را زودتر از موعد ترک کردند، وجود نداشت (RR: 0.21؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.01 تا 4.11؛ 1 کارآزمایی؛ 41 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین).
.3 کلرپرومازین در مقایسه با کواتیاپین
در کوتاهمدت، به نظر میرسد بین کلرپرومازین و کواتیاپین نه هیچ تفاوتی در پاسخ بالینی (به شکلی که درهر مطالعه تعریف شده است) وجود دارد (RR: 0.93؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.81 تا 1.06؛ 28 کارآزمایی؛ 3241 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت متوسط)، نه در میانگین امتیاز نقطه پایانی با استفاده از BPRS برای وضعیت روانی (MD: 0.18 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.23 - تا 0.88؛ 6 کارآزمایی؛ 548 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین). رتبهبندی کیفیت زندگی با استفاده از مقیاس GQOL1-74 به طور قابلتوجهی در افرادی که کواتیاپین دریافت میکردند، مطلوبتر بود (MD: 6.49 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 11.30 - تا 1.68 - ؛ 1 کارآزمایی؛ 59 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین). افرادی که کلرپرومازین دریافت میکردند، بهطور چشمگیری بیشتر دچار عوارض ناخواسته اکستراپیرامیدال میشدند (RR: 1.04؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 4.78 تا 13.51؛ 8 کارآزمایی؛ 644 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت پائین). بین گروهها از نظر افرادی که مطالعه را زودتر از موعد ترک کرند، در کوتاهمدت تفاوتی وجود نداشت (RR: 1.04؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.77 تا 1.41؛ 12 کارآزمایی؛ 1223 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت متوسط).
بیشتر مطالعات گنجانده شده در این مطالعه مروری شامل بیماران بستری شده در بیمارستانهای چین بودند. بنابراین نتایج حاصل از این مطالعه مروری کاکرین برای مردم چین قابل استفاده است. بیشتر کارآزماییهای وارد شده مطالعاتی کوتاهمدت بودند، بنابراین ما نمیتوانیم درمورد استفاده میانمدت و بلندمدت از کلرپرومازین در مقایسه با آنتیسایکوتیکهای غیرمعمول اظهارنظر کنیم. شواهد با کیفیت پائین نشان میدهند که کلرپرومازین اثرات ناخواسته اکستراپیرامیدال بیشتری ایجاد میکند. با این حال، همه مطالعات از نظر محدوده دوز دارویی که استفاده میکردند، متفاوت بودند و انتظار میرود که دوزهای بالاتر با عوارض جانبی بیشتری همراه باشند.