تعداد افرادی که مبتلا به دمانس (dementia) هستند به سرعت در حال افزایش است. دمانس بالینی بهطور ناگهانی ایجاد نمیشود، بلکه طی یک دوره افت شناختی فراتر از تغییر مربوط به سن طبیعی ایجاد میشود. افراد در این مرحله میانی، مابین عملکرد شناختی طبیعی و دمانس بالینی، اغلب به عنوان مبتلا به اختلال شناختی خفیف (MCI ؛mild cognitive impairment) توصیف میشوند. تحقیقات و تلاشهای بالینی چشمگیری در جهت یافتن مداخلات اصلاح کننده بیماری انجام شده که ممکن است از پیشرفت MCI به دمانس بالینی پیشگیری یا آن را به تاخیر بیاندازد.
بررسی تاثیر حداقل 12 هفته آموزش کامپیوتریشده شناختی (CCT ؛computerised cognitive training) بر حفظ یا بهبود عملکرد شناختی و پیشگیری از دمانس در افراد مبتلا به اختلال شناختی خفیف.
ما تا 31 می 2018 به جستوجو در ALOIS (www.medicine.ox.ac.uk/alois) پرداختیم و جستوجوهای بیشتر را در MEDLINE؛ Embase؛ PsycINFO؛ (CINAHL) Cumulative Index to Nursing and Allied Health Literature؛ ClinicalTrials.gov و پورتال WHO / ICTRP (www.apps.who.int/trialsearch) برای شناسایی کارآزماییهای منتشرشده، منتشرنشده و در حال انجام انجام دادیم.
ما کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (RCT ؛randomised controlled trials) و شبه RCTهایی را وارد کردیم که در آنها آموزش شناختی از طریق تکنولوژی کامپیوتریشده تعاملی با یک مداخله کنترل فعال یا غیرفعال مقایسه شد. مداخلات آموزش کامپیوتریشده شناختی (CCT) تجربی باید معیارهای زیر را رعایت کنند: مدت زمان حداقل 12 هفته مداخله؛ هر نوع آموزش کامپیوتریشده شناختی تعاملی، از جمله تمرینهای کامپیوتری، بازیهای کامپیوتری، دستگاههای تلفن همراه، کنسول بازی، و واقعیت مجازی. شرکتکنندگان، بزرگسالان با تشخیص اختلال شناختی خفیف (MCI) یا اختلال عصبیشناختی خفیف (MND ؛mild neurocognitive disorder)، یا در معرض خطر بالای کاهش شناختی بودند.
دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم دادهها را استخراج کرده و خطر سوگیری (bias) را در RCTهای واردشده ارزیابی کردند. ما اثرات درمان را بهصورت میانگین تفاوتها (MDs) یا میانگین تفاوتهای استانداردشده (SMDs) برای پیامدهای پیوسته و بهصورت خطرات نسبی (RRs) برای پیامدهای دوتایی بیان کردیم. ما از رویکرد GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد و قدرت توصیهها) برای توصیف کیفیت کلی شواهد مربوط به هر پیامد استفاده کردیم.
هشت RCT با مجموع 660 شرکتکننده معیارهای ورود را به مطالعه داشتند. مدت زمان کارآزماییهای واردشده از 12 هفته تا 18 ماه متغیر بود. فقط یک کارآزمایی از یک کنترل غیرفعال استفاده کرد. اکثر مطالعات در چندین حوزه در معرض خطر نامشخص یا بالای سوگیری قرار داشتند. بهطور کلی، شواهد با کیفیت بسیار پایین مانع نتیجهگیریها شد. تقریبا همه نتایج بسیار مبهم بودند؛ همچنین مشکلاتی در رابطه با خطر سوگیری، تناقض بین کارآزماییها، و غیرمستقیم بودن شواهد وجود داشت.
هیچ یک از کارآزماییها، دادههای مربوط به بروز دمانس را ارائه نکردند. برای مقایسههای CCT با کنترل فعال و غیرفعال، کیفیت شواهد در مورد پیامد اولیه دیگر ما یعنی عملکرد شناختی کلی بلافاصله پس از دوره مداخله بسیار پایین بود. بنابراین، ما قادر به نتیجهگیری در مورد این پیامد نبودیم.
با توجه به کیفیت بسیار پایین شواهد، ما همچنین نتوانستیم تعیین کنیم که CCT در مقایسه با کنترل فعال، تاثیری بر پیامدهای ثانویه یعنی حافظه اپیزودیک، حافظه کاری، عملکرد اجرایی، افسردگی، عملکرد کارکردی و مرگومیر داشت یا خیر. ما شواهدی را با کیفیت پایین یافتیم که نشان میدهد احتمالا هیچ تاثیری بر سرعت پردازش (SMD: 0.20؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.16- تا 0.56؛ 2 مطالعه؛ 150 شرکتکننده)، روانی کلامی (SMD: 0.16-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.76- تا 0.44؛ 3 مطالعه؛ 150 شرکتکننده)، یا کیفیت زندگی (میانگین تفاوت (MD): 0.40؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.85- تا 2.65؛ 1 مطالعه؛ 19 شرکتکننده) ندارد.
هنگامی که CCT با کنترل غیرفعال مقایسه شد، ما از پنج پیامد ثانویه، از جمله حافظه اپیزودیک، عملکرد اجرایی، روانی کلامی، افسردگی، و عملکرد کارکردی، دادههایی را بهدست آوردیم. ما شواهدی را با کیفیت بسیار پایین یافتیم؛ بنابراین، ما قادر به نتیجهگیری در مورد این پیامدها نبودیم.
در حال حاضر، شواهد موجود به ما اجازه نمیدهند تا تعیین کنیم که آیا آموزش کامپیوتریشده شناختی باعث پیشگیری از دمانس بالینی یا بهبود یا حفظ عملکرد شناختی در افرادی میشود که در حال حاضر شواهدی از ابتلا به اختلال شناختی دارند یا خیر. تعداد کم کارآزماییها، نمونههای کوچک، خطر سوگیری، تناقض بین کارآزماییها و نتایج بسیار مبهم به معنای آن است که علیرغم برخی از اندازههای اثر بزرگ مشاهدهشده، ممکن است نتیجهگیری در مورد اعمال بالینی امکانپذیر نباشد. بعید به نظر میرسد که عوارض جانبی مستقیم اتفاق افتند، اگرچه زمان و گاهی پول در برنامههای آموزش کامپیوتریشده شناختی ممکن است بارهای قابل توجهی را نشان دهند. انجام تحقیق بیشتر ضروری است و باید بر بهبود دقت زیاد روششناسی، انتخاب معیارهای پیامد مناسب و ارزیابی قابلیت تعمیم و پایداری اثرات متمرکز شوند. برای تعیین پتانسیل این مداخله برای کاهش خطر دمانس، انجام کارآزماییهایی با پیگیری طولانیمدت مورد نیاز هستند.