اختلال پاکسازی موکوسیلیاری (impaired mucociliary clearance) شاخصه بیماری ریوی در فیبروز کیستیک (CF) است. سالین هیپرتونیک (hypertonic saline) باعث افزایش پاکسازی موکوسیلیاری میشود و میتواند روند مخرب التهابی را در راههای هوایی کاهش دهد. این یک بهروزرسانی از مرور منتشر شده قبلی است.
بررسی اثربخشی و تحملپذیری درمان با سالین هیپرتونیک استنشاقی (نبولایز شده) در افراد مبتلا به CF در مقایسه با دارونما و / یا سایر درمانهایی که باعث افزایش پاکسازی موکوسیلیاری میشوند.
ما پایگاه ثبت کارآزماییهای فیبروز کیستیک را در گروه فیبروز کیستیک و اختلالات ژنتیکی در کاکرین که شامل منابع شناسایی شده از جستوجوهای جامع پایگاههای اطلاعاتی الکترونیکی و جستوجوی دستی مجلات مربوطه و کتابهای چکیدهمقالات مجموعه مقالات کنفرانسها به دست آمدند، جستوجو کردیم. ما پایگاههای اطلاعاتی کارآزماییهای در حال انجام را نیز جستوجو کردیم.
تاریخ آخرین جستوجوها: 8 آگوست 2018.
کارآزماییهای تصادفیسازی شبهتصادفیسازی و کنترل شده که به ارزیابی سالین هیپرتونیک در مقایسه با دارونما یا سایر درمانهای موکولیتیک، برای هر رژیم دارویی با هر دوره یا دوز در افراد مبتلا به CF (با هر سن یا شدت بیماری) پرداختند.
دو نویسنده بهطور مستقل از هم تمام کارآزماییها و دادههای شناسایی شده را بررسی و کیفیت کارآزمایی را ارزیابی کردند. کیفیت شواهد با استفاده از سیستم GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد و قدرت توصیهها) ارزیابی شد.
در مجموع 17 کارآزمایی انتخاب شدند (966 شرکتکننده، 4 ماهه تا 63 ساله). 19 کارآزمایی حذف شدند، 3 کارآزمایی در حال انجام و 16 کارآزمایی در انتظار طبقهبندی هستند. ما 14 مورد از 17 کارآزمایی وارد شده را به دلیل توانایی شرکتکنندگان در تشخیص طعم محلولها در معرض خطر بالای سوگیری (bias) قضاوت کردیم.
سالین هیپرتونیک 3% تا 7% در مقابل دارونما
در چهار هفته، ما شواهدی را با کیفیت بسیار پایین از سه کارآزمایی کنترل شده با دارونما یافتیم (225 = n) که نشان دادند سالین هیپرتونیک (3% تا 7%؛ با دوز 10 میلیلیتر دو بار در روز)، میانگین تغییر را از خط پایه حجم بازدمی اجباری در یک ثانیه (FEV1) تا 3.44% افزایش داد (% پیشبینی شده) (95% فاصله اطمینان (CI): 0.67 تا 6.21)، اما تفاوتی بین گروهها از لحاظ شاخص پاکسازی ریه در یک کارآزمایی کوچک (n = 10) وجود نداشت. در یک کارآزمایی (n = 134) این اثر تا 48 هفته اندکی کمتر بود، 2.31% (95% فاصله اطمینان (CI): 2.72- تا 7.34) (شواهد با کیفیت پایین). مرگومیر در کارآزماییها رخ نداد.
دو کارآزمایی که دادههای مربوط به تشدید حملات ریوی را گزارش کردند، ترکیب نشدند زیرا اختلاف سنی بین شرکتکنندگان کارآزماییها بسیار زیاد بود. یک کارآزمایی (162 بزرگسال) 0.5 واحد کمتر را در تشدید حملات ریوی که نیاز به آنتیبیوتیک به ازای هر فرد در گروه سالین هیپرتونیک داشته باشد، یافت؛ کارآزمایی دوم (243 کودک؛ با میانگین سنی دو سال) تفاوتی را بین گروهها نیافت (شواهد با کیفیت پایین). شواهد کافی در میان کارآزماییها گزارش نشد تا بتوان نرخ عوارض جانبی مختلف را مانند سرفه، گرفتگی قفسه سینه، تونسیلیت و استفراغ تعیین کرد (شواهد با کیفیت بسیار پایین). چهار کارآزمایی (n = 80) شواهدی را با کیفیت بسیار پایین یافتند که نشان دادند پاکسازی خلط با سالین هیپرتونیک بهتر است.
یک کارآزمایی بیشتر درباره بزرگسالان با تشدید حاد بیماری ریه انجام شد (n = 132). اثر سالین هیپرتونیک بر عملکرد کوتاهمدت ریه، 5.10% بالاتر (14.67% کمتر تا 24.87% بالاتر) و زمان سپری شده تا تشدید حملات ریوی بعدی پس از ترخیص، نسبت خطر: 0.86 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.57 تا 1.30) نامطمئن هستند (شواهد با کیفیت پایین). موردی از مرگومیر گزارش نشد. سرفه و خسخس سینه گزارش شد اما هیچ عارضه جانبی جدی گزارش نشد (شواهد با کیفیت بسیار پایین).
سالین هیپرتونیک در مقابل درمانهای به حرکت واداشتن مخاط
سه کارآزمایی دوز مشابهی را از سالین هیپرتونیک با دزوکسی ریبونوکلئاز نوترکیب (rhDNase) مقایسه کردند. دو کارآزمایی (61 شرکتکننده) دادههایی را برای ورود به این مرور ارائه دادند. شواهد کافی از یک کارآزمایی سه بازویی (14 شرکتکننده) برای تعیین اثرات سالین هیپرتونیک بر FEV1 پیشبینی شده وجود نداشت، میانگین تفاوت (MD): 1.60% (95% فاصله اطمینان (CI): 7.96- تا 11.16) (شواهد با کیفیت بسیار پایین). در کارآزمایی دوم، rhDNase منجر به افزایش بیشتری در FEV1 پیشبینی شده در مقایسه با سالین هیپرتونیک (5 میلیلیتر دو بار در روز) در 12 هفته در شرکتکنندگان مبتلا به بیماری متوسط تا شدید ریوی شد، (MD): 8.00% (95% فاصله اطمینان (CI): 2.00 تا 14.00) (شواهد با کیفیت پایین).
یک کارآزمایی متقاطع (47 شرکتکننده) 15 مورد تشدید حملات ریوی را در طول درمان با سالین هیپرتونیک و 18 مورد تشدید حملات ریوی را در گروه rhDNase گزارش کرد (شواهد با کیفیت پایین). افزایش سرفه در 13 شرکتکننده استفاده کننده از سالین هیپرتونیک و در 17 شرکتکننده استفاده کننده روزانه از rhDNase در یک مطالعه متقاطع با 47 نفر گزارش شد (شواهد با کیفیت پایین). شواهد کافی برای ارزیابی نرخ سایر عوارض جانبی گزارش شده وجود نداشت. موردی از مرگومیر گزارش نشد.
یک کارآزمایی (12 شرکتکننده) سالین هیپرتونیک را با آمیلوراید (amiloride) و یک کارآزمایی (29 شرکتکننده) با سدیم-2-مرکاپتواتان سولفونات (sodium‐2‐mercaptoethane sulphonate) مقایسه کرد. هیچ یک از کارآزماییها تفاوتی را بین درمانها از لحاظ هر نوع معیار پاکسازی خلط نیافتند؛ علاوه بر این، مقایسه سالین هیپرتونیک و سدیم-2-مرکاپتو اتان سولفونات تفاوتی را در دورههای آنتیبیوتیکها یا عوارض جانبی گزارش نکرد (شواهد با کیفیت بسیار پایین).
یک کارآزمایی (12 شرکتکننده) سالین هیپرتونیک را با مانیتول (mannitol) مقایسه کرد اما عملکرد ریه را در نقاط زمانی مربوط به این مرور گزارش نکرد؛ هیچ تفاوتی در پاکسازی خلط وجود نداشت، اما مانیتول «آزار دهندهتر» گزارش شد (شواهد با کیفیت بسیار پایین).
استفاده منظم از سالین هیپرتونیک نبولایز شده در بزرگسالان و کودکان بالای 12 سال مبتلا به CF باعث بهبود عملکرد ریه پس از چهار هفته شد (شواهد با کیفیت بسیار پایین به دست آمده از سه کارآزمایی)، اما این بهبود در 48 هفته پایدار نبود (شواهد با کیفیت بسیار پایین به دست آمده از یک کارآزمایی). این مرور نشان داد که سالین هیپرتونیک استنشاقی باعث کاهش فراوانی تشدید حملات ریوی میشود (اگر چه ما شواهد کافی را برای این پیامد در کودکان زیر 6 سال نیافتیم) و ممکن است اثر اندکی در بهبود کیفیت زندگی در بزرگسالان داشته باشد.
شواهد حاصل از یک کارآزمایی متقاطع کوچک درباره کودکان نشان میدهد که rhDNase ممکن است در سه ماه منجر به عملکرد بهتر ریه شود؛ برای کیفیسازی این موضوع، ما خاطرنشان میکنیم در حالی که مطالعه نشان داد بهبود در FEV1 با rHDNase روزانه بیشتر بود، هیچ تفاوتی در هیچ یک از پیامدهای ثانویه مشاهده نشد.
به نظر میرسد سالین هیپرتونیک یک درمان کمکی موثر در فیزیوتراپی در حین تشدید حاد حملات بیماری ریوی در بزرگسالان است. با این حال، برای پیامدهای ارزیابی شده، بر اساس معیارهای GRADE، کیفیت شواهد از بسیار پایین تا کموبیش متوسط، متغیر بود.