درگیر شدن رفتارهای پرخطر میتوانند نتایج ناگواری برای سلامت در طول دوره کودکی و نوجوانی و بعدها در زندگی آنها داشته باشد. با این حال دانش اندکی درباره تاثیر انواع متفاوت مداخلاتِ معطوف به کنترل رفتارهای پرخطر در کودکان و افراد جوان وجود دارد. همچنین درباره تاثیر متفاوت رویکردهای کلی و فراگیر (universal) نسبت به رویکردهای معطوف به یک هدف معین (targeted approaches) دانش کمی وجود دارد. یافتهها از مرورهای سیستماتیک با یکدیگر ترکیب شدهاند و اثرات این مداخلات به صورت کمّی (quantitatively) تخمین زده نشده است.
بررسی اثرات مداخلات اجرا شده تا سن 18 سالگی برای پیشگیری اولیه یا ثانویه از رفتارهای پرخطر در میان افراد جوان.
ما 11 پایگاه اطلاعاتی را در سه زمان مختلف (2012، 2015، و 14 نوامبر 2016) جستوجو کردیم (نمایهنامه آموزشی استرالیا (Australian Education Index)؛ نمایهنامه آموزشی بریتانیا؛ کتابخانه کمبل (Campbell Library)؛ (CINAHL) Cumulative Index to Nursing and Allied Health Literature؛ پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترلشده کاکرین (CENTRAL ؛Cochrane Central Register of Controlled Trails)، در کتابخانه کاکرین؛ Embase؛ مرکز اطلاعات منابع آموزشی (ERIC)؛ کتابشناسی بینالمللی علوم اجتماعی؛ MEDLINE؛ PsycINFO و چکیدههای جامعه شناختی). ما فهرست منابع را به صورت دستی جستوجو کردیم و با متخصصین در این حوزه تماس گرفتیم. همچنین جستوجوهای استنادی (citation searches) انجام دادیم و وبسایتهای سازمانهای مربوط را نیز جستوجو کردیم.
ما کارآزماییهایی تصادفیسازی و کنترلشده ( ؛randomised controlled trails) را که شامل RCTهای خوشهای نیز بود در این مرور گنجاندیم. در این کارآزماییها دستکم دو رفتار پرخطر بررسی شده بود. شرکتکنندگان کودکان و افراد جوان تا سن 18 سالگی و / یا والدین، قیمها و مراقبین (parents؛ guardians or carers) آنها بودند؛ البته تا آنجایی که مداخله معطوف به دخالت در رفتارهای پرخطر میان کودکان و جوانان تا سن 18 سالگی میشد. با این حال مطالعات شامل دادههای پیامدهایی بود که در کودکان بالاتر از 18 سال در زمان پیگیری رخ داده بود. بهطور خاص ما مطالعاتی را در این مرور گنجاندیم که در آنها پیامدها از سن 8 تا 25 سالگی جمعآوری شده بود. علاوهبراین ما فقط مطالعاتی را لحاظ کردیم که مداخله ترکیبی و دوره پیگیری شش ماهه یا طولانیتر داشتند. ما مداخلاتی را که معطوف به افرادی با اختلالات تشخیص داده شده کلینیکی بودند از این مرور حذف کردیم؛ چون این افراد تحت مداخلات کلینیکی بودند. ما مداخلات را به صورت زیر طبقهبندی کردیم: مداخلات در سطح فردی، در سطح خانوادگی و در سطح مدرسه.
ما 34680 عنوان را شناسایی کردیم. همچنین 27691 مقاله را غربال کرده و 24 مقاله را با متن کامل (full-text) برای ورود به این مرور ارزیابی کردیم. دو نویسنده مطالعه مروری (یا نویسندگان بیشتر) مستقل از یکدیگر مطالعات را برای ورود به این مروربررسی کرده، دادهها را استخراج کرده و خطر سوگیری (bias) را ارزیابی کردند.
ما دادهها را با استفاده از مدل اثرات تصادفی (random-effects) (DerSimonian and Laird) در RevMan 5.3 در متاآنالیز ادغام کردیم. برای هر پیامد زیرگروههای مربوط به نوع مطالعه (فردی، خانوادگی، در سطح مدرسه و رویکردهای کلی و رویکردهای معطوف به هدف مشخص) را لحاظ کردیم. اثربخشی را تا 12 ماه پیگیری و طولانیتر (بیشتر از 12 ماه) بررسی کردیم. کیفیت و قطعیت شواهد را با استفاده از رویکرد درجهبندی توصیهها، ارزیابی، ارتقا و بررسی (GRADE) ارزیابی کردیم.
ما جمعا 70 مطالعه واجد شرایط را در این مرور لحاظ کردیم. از این مطالعات بخش قابلتوجهای مربوط به مطالعات کلی و فراگیر در سطح مدرسه بودند (n = 28؛ 40%). اکثر مطالعات در ایالات متحده انجام شده بود (n = 55؛ 79%). بهطور میانگین هدف مطالعات، پیشگیری از چهار رفتار اولیه بود. رفتارهایی که اغلب بررسی شده بود عبارت بودند از: مصرف الکل (n = 55)، استفاده از مواد مخدر (n = 53) و/ یا رفتارهای ضداجتماعی (n = 53) و مصرف دخانیات (n = 42). هدف هیچ یک از مطالعات پیشگیری از قمار یا رفتارهای آسیب زننده به خود (self-harm) نبود. شواهد نشاندهنده این است که مداخلات فراگیر در سطح مدرسه برای رفتارهای پرخطر زیر در مقایسه با یک مقایسهکننده (comparator) مفید بودند:
مصرف دخانیات (نسبت شانس (OR): 0.77؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.60 تا 0.97؛ 9 مطالعه؛ 15345 شرکتکننده) و مصرف الکل (OR: 0.72؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.56 تا 0.92؛ 8 مطالعه؛ 8751 شرکتکننده) در هر دو مورد کیفیت شواهد متوسط بود.
چنین مداخلاتی ممکن است در پیشگیری از مصرف داروهای غیرقانونی (OR: 0.74؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.55 تا 1.00؛ 5 مطالعه؛ 11058 شرکتکننده، کیفیت شواهد پایین) و درگیر شدن در رفتارهای ضداجتماعی (OR: 0.81؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.66 تا 0.93؛ 13 مطالعه؛ 20756 شرکتکننده، کیفیت شواهد خیلی پایین) تا 12 ماه پیگیری موثر باشند، اگر چه شواهدی از ناهمگونی متوسط تا قابلتوجه وجود دارد (I²= 49% تا 69%). شواهد با کیفیت متوسط نشان میدهد که مداخلات فراگیر در سطح مدرسه برای رفتارهای پرخطر، شانس (odds) فعالیت فیزیکی را بهبود میبخشد (OR: 1.32؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.16 تا 1.50؛ I² = 0%؛ 4 مطالعه؛ 6441 شرکتکننده). ما این نکته را مد نظر قرار دادیم که اثرات مشاهده شده وقتی در سطح جمعیت بهکار میرود برای سلامت عمومی مهم هستند. شواهد برای تاثیر چنین مداخلاتی (مداخلات مربوط به رفتارهای پر خطر) برای این موارد قطعیت اندکی داشتند: 1) مصرف کانابیس (OR: 0.79؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.62 تا 1.01؛ P = 0.06؛ 5 مطالعه؛ 4140 شرکتکننده، I² = 0%، کیفیت شواهد متوسط)، 2) رفتارهای پرخطر جنسی (OR: 0.83؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.61 تا 1.12؛ P = 0.22؛ 6 مطالعه؛ 12633 شرکتکننده، I² = 77%، کیفیت شواهد پایین) و 3) تغذیه ناسالم (OR: 0.82؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.64 تا 1.06؛ P = 0.13؛ 3 مطالعه؛ 6441 شرکتکننده، I² = 49%، کیفیت شواهد متوسط). نکته مهم این است که برخی شواهد از اثرات مثبت مداخلات فراگیر در سطح مدرسه بر سه رفتار پر خطر یا بیشتر، حمایت میکنند.
کیفیت شواهد متوسط یا پایین نشان دهنده این است که برای اکثر پیامدهای مداخلات معطوف به سطح فردی و خانوادگی و همچنین مداخلات فراگیر، تاثیرات اندک است یا هیچ تاثیری وجود ندارد. البته احتیاط در تفسیر دادهها لازم است چون تعداد مطالعات موجود برای مقایسه (کمتر یا مساوی 4 مطالعه برای هر پیامد) کم بودند.
در هفت مطالعه آثار جانبی و ناگوار گزارش شده بود. در واقع شواهد نشان میدهد که در گیر شدن در یک رفتار پر خطر در میان شرکتکنندگانی که مداخلات را دریافت کرده بودند در مقایسه با شرکتکنندگان گروه کنترل بیشتر بود. ما کیفیت شواهد را برای اکثر پیامدها متوسط یا پایین ارزیابی کردیم. دلیل آن سوگیری انتخاب، اجرا و شناسایی و همچنین ناهمگونی بین مطالعات بود.
شواهد موجود برای مداخلات در سطح مدرسه که معطوف به رفتارهای پرخطر هستند، قویترین هستند. این شواهد نشان میدهد که این مداخلات در پیشگیری از مصرف دخانیات، مصرف الکل، مصرف داروهای غیرقانونی و رفتارهای ضداجتماعی و در بهبود فعالیت فیزیکی در میان افراد جوان موثر هستند، اما در پیشگیری از دیگر رفتارهای خطرناک موثر نیستند. نتایج این مرور شواهد قویای را مبنی بر مفید بودن مداخلات در سطح فردی و خانوادگی برای رفتارهای پرخطر در میان مطالعات فراهم نمیکنند. با این حال گزارشهای ضعیف و نگرانیهایی درباره کیفیت شواهد این نکته را برجسته میسازد که مطالعات با کیفیت بالا برای بررسی مداخلات در زمینه رفتارهای پرخطر نیاز است تا قوت شواهد را در این حوزه بالا ببرد.