انقباضها (contractures) یک عارضه شایع در بیماریهای نورولوژیک و غیرنورولوژیک هستند، و با کاهش تحرک مفصل تشخیص داده میشوند. کشش (stretch) بهطور گستردهای برای درمان و پیشگیری از انقباضها استفاده میشود. با این حال، اینکه آیا کشش موثر است یا خیر، مشخص نیست. این مرور بهروزرسانی نسخه اصلی 2010 این مرور است.
هدف از این مرور تعیین اثرات کشش بر انقباضها در افراد مبتلا، یا در معرض خطر ابتلا به انقباضها است. پیامدهای مطلوب عبارت بودند از تحرک مفصل، کیفیت زندگی، درد، محدودیت در فعالیت، محدودیت در مشارکت، اسپاستیسیتی (spasticity) (افزایش مقاومت اندام در مقابل حرکت دادن) و عوارض جانبی .
در نوامبر 2015، ما CENTRAL؛ DARE؛ HTA؛ MEDLINE؛ Embase؛ CINAHL؛ SCI-EXPANDED؛ PEDro و پایگاه ثبت کارآزماییها را جستوجو کردیم.
ما کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده و کارآزماییهای بالینی کنترلشده را انتخاب کردیم که در آنها کشش برای درمان یا پیشگیری از انقباض، اعمال شد.
دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم به انتخاب کارآزمایی، استخراج داده، و ارزیابی خطر سوگیری (bias) پراختند. پیامدهای مطلوب عبارت بودند از تحرک مفصل، کیفیت زندگی، درد، محدودیت در فعالیت، محدودیت در مشارکت و عوارض جانبی. ما پیامدها را در کوتاهمدت (تا یک هفته پس از آخرین کشش) و در طولانیمدت (بیش از یک هفته) بررسی کردیم. ما اثرات را به صورت میانگین تفاوت (MD) یا میانگین تفاوت استاندارد شده (SMD) با 95% فاصله اطمینان (CI) بیان کردیم. ما متاآنالیزها (meta-analyses) را با استفاده از یک مدل اثرات تصادفی انجام دادیم. کیفیت بدنه شواهد را برای پیامدهای اصلی با استفاده ازسیستم GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد و قدرت توصیهها) ارزیابی کردیم.
49 مطالعه شامل 2135 شرکتکننده معیارهای ورود را به مرور داشتند. هیچ مطالعهای بیش از هفت ماه طول نکشید. بیش از نیمی از مطالعات (51%) در معرض خطر سوگیری انتخابی (selection bias) قرار داشتند؛ تمام مطالعات برای پیامدهای خودگزارش شده از قبیل درد، در معرض خطر سوگیری تشخیصی (detection bias) و به دلیل دشواری در کورسازی مداخله در معرض خطر سوگیری عملکردی (performance bias) قرار داشتند. با این حال، اغلب مطالعات برای پیامدهای عینی از قبیل دامنه حرکتی در معرض خطر پایین سوگیری تشخیصی قرار داشتند، و اکثر مطالعات فاقد هر گونه سوگیری فرسایشی (attrition bias) یا گزارشدهی انتخابی (selective reporting biase) بودند. تاثیر این سوگیریها مهم به نظر نمیرسد، زیرا منفعت اندکی برای درمان به دست آمد. شواهد با کیفیت بالا نشان داد که کشش، اثرات بالینی کوتاهمدت مهمی بر تحرک مفصل در افراد مبتلا به بیماریهای نورولوژیک (MD: 2؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0 تا 3؛ 26 مطالعه با 699 شرکتکننده) یا بیماریهای غیرنورولوژیک (SMD: 0.2؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0 تا 0.3؛ 19 مطالعه با 925 شرکتکننده) نداشت.
در افراد مبتلا به بیماریهای نورولوژیک، مشخص نبود که آیا کشش دارای تاثیرات بالینی کوتاهمدت مهمی بر درد (SMD: 0.2؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.1 - تا 0.5؛ 5 مطالعه با 174 شرکتکننده) یا محدودیتهای فعالیتی (SMD: 0.2؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.1 - تا 0.5؛ 8 مطالعه با 247 شرکتکننده) است. در هیچ کارآزمایی اثرات کوتاهمدت کشش بر کیفیت زندگی یا محدودیت مشارکت در افراد مبتلا به بیماریهای نورولوژیک بررسی نشد. پنج مطالعه با 145 شرکتکننده هشت عارضه جانبی را شامل لهشدگی پوست (skin breakdown)، کبودی، تاول و درد گزارش کردند اما امکان انجام تجزیهوتحلیل آماری این دادهها وجود نداشت.
در افراد مبتلا به بیماریهای غیرنورولوژیک، شواهد با کیفیت بالایی وجود داشت که نشان داد کشش، اثرات کوتاهمدتی روی درد نداشت (SMD: 0.2-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.4 - تا 0.1؛ 7 مطالعه با 422 شرکتکننده) و شواهد با کیفیت متوسط نشان داد که کشش، اثرات کوتاهمدتی روی کیفیت زندگی نداشت (SMD: 0.3؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.1 - تا 0.7؛ 2 مطالعه با 97 شرکتکننده). اثر کوتاهمدت کشش بر محدودیتهای فعالیتی (SMD: 0.1؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.2 - تا 0.3؛ 5 مطالعه با 356 شرکتکننده) و محدودیت مشارکت نامشخص بودند (SMD: 0.2-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.6 - تا 0.1؛ 2 مطالعه با 192 شرکتکننده). 9 مطالعه با 635 شرکتکننده 41 عارضه جانبی را از جمله بیحسی، درد، پدیده رینود (Raynauds’ phenomenon)، ترومبوز وریدی، نیاز به دستکاری تحت بیهوشی، عفونتهای زخم، هماتوم (haematoma)، نقص فلکسیون (خم شدن) و تورم گزارش کردند اما امکان انجام تجزیهوتحلیل آماری این دادهها وجود نداشت.
شواهد با کیفیت بالایی وجود داشت که نشان میدهد کشش که به مدت کمتر از 7 ماه انجام شود، تاثیر بالینی مهمی بر تحرک مفصل در افراد با یا بدون بیماریهای نورولوژیک ندارد. تجزیهوتحلیل حساسیت نشان میدهد که نتایج در مطالعاتی که در معرض خطر سوگیریهای انتخابی و تشخیصی قرار دارند، در مقایسه با مطالعاتی که در معرض خطر پایین سوگیری قرار دارند، قوی (robust) بودند. تجزیهوتحلیلهای زیرگروه همچنین نشان میدهد که اثر کشش در افراد مبتلا به انواع مختلف بیماریهای نورولوژیک یا غیرنورولوژیک سازگار است. اثرات کشش که در دورههای بیش از هفت ماه انجام شدند، مورد بررسی قرار نگرفتهاند. شواهد با کیفیت متوسط و بالا وجود داشت که به ترتیب، نشان دادند کشش، تاثیر بالینی کوتاهمدت مهمی بر کیفیت زندگی یا درد در افراد مبتلا به بیماریهای غیرنورولوژیک نداشت. اثرات کوتاهمدت کشش بر کیفیت زندگی و درد در افراد مبتلا به بیماریهای نورولوژیک و تأثیرات کوتاهمدت کشش بر محدودیتهای فعالیتی و محدودیتهای مشارکت در افراد با و بدون بیماریهای نورولوژیک، نامشخص هستند.