بیماری قلبیعروقی شایعترین علت مرگ در جهان است. بهطور مرسوم، برنامههای توانبخشی قلبی مبتنی بر مرکز پس از عوارض قلبی با هدف ریکاوری و پیشگیری از بیماری قلبی بیشتر به افراد ارائه میشود. برنامههای توانبخشی قلبی مبتنی بر خانه در تلاش برای دسترسی گستردهتر و مشارکت ارائه میشود. این یک بهروزرسانی از مروری است که قبلا در سال 2009 و 2015 منتشر شد.
مقایسه تأثیر توانبخشی قلبی مبتنی بر مرکز و توانبخشی نظارت شده مبتنی بر مرکز بر مرگومیر و موربیدیتی، ظرفیت ورزشی، کیفیت زندگی مرتبط با سلامت و عوامل خطرساز قلبی قابل اصلاح در بیماران مبتلا به بیماری قلبی.
ما جستوجوهای به دست آمده را از مرور قبلی کاکرین از طریق جستوجو در پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترل شده کاکرین (CENTRAL ؛Cochrane Central Register of Controlled Trials)؛ MEDLINE (Ovid)؛ Embase (Ovid)؛ PsycINFO (Ovid) و CINAHL (EBSCO) در 21 سپتامبر 2016 بهروزرسانی کردیم. ما همچنین دو پایگاه ثبت کارآزماییهای بالینی و نیز مرورهای سیستماتیک قبلی و فهرست منابع مطالعات انتخاب شده را جستوجو کردیم. محدودیت زبانی اعمال نشد.
ما کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شدهای (شامل طرحهای گروه موازی، متقاطع یا شبهتصادفی) را انتخاب کردیم که به مقایسه توانبخشی قلبی مبتنی بر مرکز (به عنوان مثال بیمارستان، ورزشگاه، مرکز ورزشی) با برنامههای مبتنی بر خانه در بزرگسالان مبتلا به انفارکتوس میوکارد (Myocardial Infarction)، آنژین (Angina)، نارسایی قلبی یا افرادی که تحت برقراری مجدد جریان خون کرونر (revascularisation) قرار گرفتند، پرداختند.
دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم تمام منابع شناسایی شده را بر اساس معیارهای ورود از پیش تعریف شده، برای گنجاندن غربالگری کردند. اختلافنظرها از طریق بحث یا به وسیله نویسنده سوم مرور برطرف شد. دو نویسنده به صورت جداگانه دادههای پیامد و ویژگیهای مطالعه را استخراج و خطر سوگیری را ارزیابی کردند. کیفیت شواهد با استفاده از اصول سیستم GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد و قدرت توصیهها) مورد ارزیابی قرار گرفت و جدول خلاصهای از یافتهها ایجاد شد.
ما شش مطالعه جدید (624 شرکتکننده) را برای این بهروزرسانی انتخاب کردیم، که در مجموع شامل 23 کارآزمایی بود که در آنها در مجموع 2890 شرکتکننده تحت توانبخشی قلبی، تصادفیسازی شدند. شرکتکنندگان مبتلا به انفارکتوس میوکارد حاد، برقراری مجدد جریان خون کرونر یا نارسایی قلبی بودند. تعدادی از مطالعات جزئیات کافی را برای ارزیابی خطر بالقوه سوگیری ارائه نکردند، به ویژه، جزئیات مربوط به تولید و پنهانسازی توالی تخصیص تصادفی و کورسازی ارزیابی پیامد ضعیف گزارش شد.
هیچ شواهدی مبنی بر تفاوت بین توانبخشی قلبی مبتنی بر خانه و مبتنی بر مرکز در پیامدهای بالینی اولیه تا 12 ماه پیگیری مشاهده نشد: مرگومیر کلی (خطر نسبی (RR): 1.19؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.65 تا 2.16؛ 1505 شرکتکننده؛ 11 مطالعه/ 13 مقایسه؛ شواهد با کیفیت بسیار پایین)، ظرفیت ورزش (میانگین تفاوت استاندارد شده (SMD): 0.13-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.28- تا 0.02؛ 2255 شرکتکننده؛ 22 مطالعه/ 26 مقایسه؛ شواهد با کیفیت پایین)، یا کیفیت زندگی مرتبط با سلامت تا 24 ماه (قابل برآورد نیست). بهطور کلی مدت کارآزماییها کوتاه بودند، فقط سه مطالعه پیامدها را پس از 12 ماه گزارش داد (ظرفیت ورزش: SMD: 0.11؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.01- تا 0.23؛ 1074 شرکتکننده؛ 3 مطالعه؛ شواهد با کیفیت متوسط). بااینحال، بهطور مرزی شواهدی از سطوح بالاتری از تکمیل برنامه توسط شرکتکنندگان مبتنی بر خانه وجود داشت (RR: 1.04؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.00 تا 1.08؛ 2615 شرکتکننده؛ 22 مطالعه/ 26 مقایسه؛ شواهد با کیفیت پایین).
این بهروزرسانی از نتایج قبلی مبنی بر اینکه فرمهای مبتنی بر خانه و مرکز توانبخشی قلبی به نظر میرسد در بهبود پیامدهای کیفیت زندگی بالینی و مرتبط با سلامت در بیماران پس از انفارکتوس میوکارد یا باز کردن مجدد عروق یا مبتلا به نارسایی قلبی، به یک اندازه موثرند، پشتیبانی میکند. این یافته از گسترش مداوم برنامههای توانبخشی قلبی مبتنی بر شواهد، مبتنی بر خانه حمایت میکند. انتخاب مشارکت در برنامه مرسوم و نظارت شده مبتنی بر مرکز یا برنامه مبتنی بر خانه میتواند بازتاب در دسترس بودن محلی باشد و اولویت فردی بیمار را در نظر بگیرد. دادههای بیشتری برای تعیین اینکه آیا اثر توانبخشی قلبی مبتنی بر خانه و مبتنی بر مرکز گزارش شده در کارآزماییهای کوتاهمدت انتخابشده میتواند در طولانیمدت تایید شود، مورد نیاز هستند و مطالعات باید طرحهای بدون برتری (non‐inferiority) یا مشابه (equivalence) را با توان کافی آزمون در نظر گیرند.