عوامل متعددی برای پاکسازی راههای هوایی افراد مبتلا به فیبروز کیستیک استفاده میشود. مانیتول (Mannitol) باعث افزایش ترشح موکوسیلیاری (mucociliary) میشود؛ اما مکانیسم دقیق آن ناشناخته است. فرمولاسیون پودر خشک مانیتول ممکن است در مقایسه با عواملی که نیاز به دریافت از طریق نبولایزر دارند، راحتتر و آسانتر مورد استفاده قرار گیرد. کارآزماییهای فاز سوم درباره پودر خشک استنشاقی مانیتول برای درمان فیبروز کیستیک کامل شدهاند و اکنون در استرالیا و برخی از کشورهای اروپایی در دسترس است. این یک بهروزرسانی از مرور قبلی است.
ارزیابی اینکه آیا مانیتول بهصورت پودر خشک استنشاقی به خوبی تحمل میشود؟ آیا این دارو کیفیت زندگی و عملکرد تنفسی را در افراد مبتلا به فیبروز کیستیک بهبود میبخشد؟ و اینکه کدام عوارض جانبی با این درمان مرتبط هستند.
ما پایگاه ثبت تخصصی گروه فیبروز کیستیک و اختلالات ژنتیکی در کاکرین (Cochrane Cystic Fibrosis and Genetic Disorders Group) را که شامل منابع شناساییشده از پایگاه جامع دادههای الکترونیکی، جستوجوی دستی مجلات مربوطه و خلاصه مقالات کنفرانسها است، جستوجو کردیم.
تاریخ آخرین جستوجو: 28 سپتامبر 2017.
تمام مطالعات تصادفیسازی و کنترلشده که به مقایسه مانیتول با دارونما، مقایسهکنندههای فعال استنشاقی (بهعنوان مثال، سالین هیپرتونیک یا دورناز آلفا (dornase alfa)) یا عدم درمان پرداختند.
نویسندگان بهطور مستقل از هم مطالعات را برای ورود ارزیابی کرده، استخراج دادهها و ارزیابی خطر سوگیری (bias) را در مطالعات انتخاب شده انجام دادند. کیفیت شواهد با استفاده از GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد و قدرت توصیهها) ارزیابی شد.
6 مطالعه (گزارش شده در 50 نشریه) در مجموع شامل 784 شرکتکننده انتخاب شدند.
مدت درمان در مطالعات انتخاب شده 12 روز تا 6 ماه، با درمان برچسب-باز بیشتر از شش ماه در دو مطالعه از این مطالعات بود. 5 مطالعه، مانیتول را با کنترل (دوز بسیار پائین مانیتول یا مانیتول غیر قابل استنشاق/تنفس) مقایسه کرد و مطالعه نهایی، مانیتول را با دورناز آلفا بهتنهایی و با مانیتول به همراه دورناز آلفا مقایسه کرد. دو مطالعه بزرگ، دارای طرح موازی مشابهی بودند و دادههای مربوط به 600 شرکتکننده را ارائه کردند، که میتوانست در جایی که دادهها برای یک پیامد و نقطه زمانی خاص در دسترس بودند، گردآوری شود. مطالعات باقی مانده، حجم نمونههای مشابه کوچکتری دارند (بین 22 تا 95) و به دلیل تفاوت در طراحی، مداخلات و جمعیت، نمیتوان دادهها را ترکیب کرد.
کیفیت شواهد گردآوریشده از دو مطالعه موازی بزرگ، پائین تا متوسط و کیفیت شواهد بهدست آمده از مطالعات کوچکتر، پائین تا بسیار پائین قضاوت شد. در تمام مطالعات، یک آزمایش اولیه برای دیدن اینکه آیا شرکتکنندگان مانیتول را تحمل کردند، وجود داش.، فقط افرادی که توانستند دارو را تحمل کنند تصادفیسازی شدند؛ بنابراین، نتایج مطالعه بهطور کلی در مورد جمعیت مبتلا به فیبروز کیستیک قابل اجرا نیست.
در حالی که مقالات منتشرشده، تمام دادههای مورد نیاز را برای تجزیهوتحلیل ما فراهم نکردند، دادههای منتشرنشده بیشتر توسط تولیدکننده دارو و نویسنده یکی از مطالعات ارائه شد.
گردآوری مطالعات موازی بزرگ برای مقایسه مانیتول با کنترل، به مدت شش ماه و کمتر، شامل عملکرد ریه (حجم بازدمی فشاری (forced expiratory volume) در یک ثانیه) که بهصورت میلیلیتر و درصدی پیشبینی شده اندازهگیری شد در گروه مانیتول در مقایسه با گروه کنترل بهطور قابل توجهی بهبود یافت (شواهد با کیفیت متوسط). نتایج سودمندی در این مطالعات برای بزرگسالان و هم برای مصرفکنندگان و هم غیر مصرفکنندگان دورناز آلفا در این مطالعات مشاهده شد. در مطالعات کوچکتر، بهبودهای آماری معنیداری از نظر عملکرد ریه در گروه مانیتول در مقایسه با گروه مانیتول غیر قابل تنفس مشاهده شد؛ بااین حال، ما کیفیت این شواهد را پائین و بسیار پائین قضاوت کردیم.
برای مقایسه مانیتول و کنترل، ما تفاوتهای نامتناقضی را از نظر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در هیچیک از حوزهها به جز بار درمان نیافتیم، که این تفاوت در دو مطالعه ترکیبشده با طراحی مشابه برای مانیتول به مدت چهار ماه کمتر بود؛ این تفاوت در شش ماه حفظ نشد. لازم به ذکر است که ابزار استفادهشده برای اندازهگیری کیفیت زندگی مرتبط با سلامت برای ارزیابی موکولیتیکها طراحی نشد و گردآوری ابزارهای مناسب سن (همانطور که در برخی از مطالعات انتخاب شده انجام گرفت) ممکن است معتبر نباشد بنابراین کیفیت نتایج پائین تا بسیار پائین قضاوت شد و باید با احتیاط تفسیر شود. سرفه، هموپتزی، برونکواسپاسم، درد التهاب گلو و حنجره (pharyngolaryngeal) و استفراغ بعد از سرفه شایعترین عوارض جانبی گزارششده در هر دو گروه درمان بود. در مواردی که نرخ عوارض جانبی را میتوان مقایسه کرد، تفاوت آماری معنیداری بین گروه مانیتول و کنترل یافت نشد. اگر چه برخی از این عوارض ممکن است برای افراد مبتلا به CF دارای اهمیت/ارتباط بالینی باشد.
برای مقایسه مانیتول با دورناز آلفا بهتنهایی و مانیتول به علاوه دورناز آلفا، شواهد با کیفیت بسیار پائین از یک مطالعه متقاطع 12 هفتهای با 28 شرکتکننده، تفاوت آماری معناداری را در حوزههای ثبتشده کیفیت زندگی مرتبط با سلامت یا اندازهگیری عملکرد ریه نشان نداد. سرفه شایعترین عارضه جانبی در بازوی مانیتول بهتنهایی بود؛ اما در بازوی دورناز آلفا هیچ اثری از سرفه وجود نداشت و شایعترین دلیل گزارششده برای خروج از بازوی مانیتول به علاوه دورناز آلفا، حملات ریوی بود.
با توجه به پیامدهای ثانویه مرور (حملات ریوی، بستری شدن در بیمارستان، علائم، میکروبیولوژی خلط)، شواهد بهدست آمده از مطالعات انتخابشده بیشتر محدود بود. برای همه مقایسهها، بین مانیتول و درمانهای کنترلکننده (از جمله دورناز آلفا) تفاوت آماری و بالینی معنیدار نامتناقض و معنیدار بالینی مشاهده نشد.
شواهد با کیفیت متوسط وجود دارد که نشان میدهد درمان با مانیتول در یک دوره بیش از شش ماه، با بهبودی در بعضی از معیارهای ریوی در افراد مبتلا به فیبروز کیستیک نسبت به کنترل همراه است. شواهد با کیفیت پائین و بسیار پائین وجود دارد که نشان میدهد هیچ تفاوتی در کیفیت زندگی شرکتکنندگان دریافت کننده مانیتول در مقایسه با کنترل وجود ندارد. این مرور شواهد با کیفیت بسیار پائین ارائه میکند که نشان میدهد هیچ تفاوتی در عملکرد ریه یا کیفیت زندگی در مقایسه مانیتول با دورناز آلفا به تنهایی و مانیتول به همراه دورناز آلفا وجود ندارد.
پیامدهای بالینی این مرور نشان میدهد که مانیتول میتواند بهعنوان درمان فیبروز کیستیک مورد توجه قرار بگیرد؛ اما برای تعیین اینکه کدامیک بیشترین منفعت را دارند و اینکه آیا این منفعت در بلندمدت پایدار است، تحقیق بیشتری مورد نیاز است. علاوه بر این، نیاز به انجام مطالعاتی که اثربخشی آنها را در مقابل درمانهای موکولیتیک دیگر (پایدار) مقایسه کند، قبل از اینکه بتوان آن را برای عمل اصلی در نظر گرفت، مورد نیاز است.