چهار مطالعه را با 151 شرکتکننده تصادفیسازی شده وارد کردیم. دو مطالعه شامل شرکتکنندگانی بودند که بهطور مکانیکی تنفس میکردند، یک مطالعه ترکیبی از شرکتکنندگانی بود که با و بدون ماشین تنفس میکردند یک مطالعه هم بیمارانی بودند که از ونتیلاسیون مکانیکی جدا شده بودند. سه مطالعه تشخیص پذیرش را گزارش کرده بودند که متنوع بود، شامل سپسیس، پنومونی و ایست قلبی تنفسی یا قلبی. تمام مطالعات استفاده ازملاتونین را با عدم استفاده از هیچ عاملی (no agent) مقایسه کرده بودند؛ سه مورد کارآزماییهای کنترل شده با دارونما (placebo) بود؛ و یک مطالعه ملاتونین را با مراقبت معمول مقایسه کرده بود. در تمام مطالعات ملاتونین در شب مصرف شده بود.
تمام مطالعات روشهای کافی را برای انجام کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده با دارونما گزارش کرده بودند که در سطح پرسنل و شرکتکنندگان کور شده بودند. ما در یک مطالعه خطر بالای سوگیری ریزش نمونه (attrition bias) را ملاحظه کردیم و احتمال سوگیری در دو مطالعه با تفاوتهای موجود بین شرکتکنندگان در خط پایه واضح نبود.
به دلیل ابزارهای اندازهگیری مختلف یا روشهای استفاده شده برای گزارش دادهها، ترکیب دادهها امکانپذیر نبود.
تاثیر ملاتونین بر میزان ذهنی (subjectively) کمیت و کیفیت خواب نامطمئن است (شواهد با قطعیت بسیار پائین). سه مطالعه (139 شرکتکننده) کمیت و کیفیت خواب را از طریق معیارهای گزارش شده شرکتکنندگان یا افراد خانواده آنها یا به وسیله ارزیابیهای پرسنل، گزارش کردند. نویسندگان در یک مطالعه گزارش کردند که هیچ تفاوتی در نمرات شاخص کارآیی خواب بین گروههای ارزیابی شرکتکنندگان (با استفاده از پرسشنامه خواب ریچارد‐کمپبل (Richards‐Campbell Sleep Questionnaire)) و ارزیابی پرستاران وجود نداشت. دو مطالعه نیز گزارش کردند که هیچ تفاوتی در طول مدت خواب با مشاهده پرستاران دیده نشد.
تاثیر ملاتونین بر میزان عینی (objectively) اندازهگیری شده کمیت و کیفیت خواب نامطمئن است (شواهد با قطعیت بسیار پائین). مطالعه (37 شرکتکننده) کیفیت و کمیت خواب را از طریق پولیسونوگرافی (polysomnography; PSG)، اکتیگرافی (actigraphy)، شاخص دو‐طیفی (bispectral index; BIS) یا الکتروانسفلاگرام (electroencephalogram; EEG) گزارش کردند. نویسندگان در یک مطالعه گزارش کردند که هیچ تفاوتی در نمرات شاخص کارآیی خواب بین دو گروهی که از BIS و اکتیگرافی (actigraphy) استفاده کردند، وجود نداشت. همچنین این نویسندگان گزارش کردند که خواب طولانیتر در شرکتکنندگانی که ملاتونین دریافت کرده بودند دارای اهمیت آماری نبوده، اما با تجزیهوتحلیل ناحیه زیر‐منحنی (area under the curve; AUC) دادههای BIS، بهبود خواب (بهعنوان «خواب بهتر» توصیف میشود) در این شرکتکنندگان معنیدار بود. در یک مطالعه از PSG استفاده شده بود؛ اما نویسندگان به دلیل دادههای از دست رفته بسیاری از شرکتکنندگان، قادر نبودند آن را گزارش کنند.
در یک مطالعه (82 شرکتکننده) گزارش شد که هیچ شواهدی برای نشان دادن تفاوت در نمرات اضطراب وجود ندارد (شواهد با قطعیت بسیار پائین). دو مطالعه (94 شرکتکننده) دادههای مرگومیر را گزارش کردند: یک مطالعه گزارش داد که بهطور کلی یک سوم شرکتکنندگان فوت کردند؛ و یک مطالعه گزارش داد که هیچ شواهدی مبنی بر تفاوت مرگومیر بیمارستانی بین گروهها وجود ندارد (قطعیت بسیار پائین). یک مطالعه (82 شرکتکننده) گزارش کردند که هیچ شواهدی مبنی بر تفاوت در طول دوره اقامت در ICU وجود ندارد (شواهد با قطعیت بسیار پائین). تاثیرات ملاتونین بر حوادث جانبی در دو مطالعه (107 شرکتکننده)، گزارش شد که نامطمئن هستند (شواهد با قطعیت بسیار پائین): یک مطالعه، سردرد را در یکی از شرکتکنندگانی که ملاتونین دریافت کرده بود، گزارش کرد، و یک مطالعه دیگر خوابآلودگی بیش از حد (excessive sleepiness) را در یکی از شرکتکنندگانی که ملاتونین دریافت کرده بود و دو حادثه در گروه کنترل (واکنش پوستی (skin reaction) در یکی از شرکتکنندگان و خوابآلودگی بیش از حد در یکی دیگر از آنها) گزارش کرد.
قطعیت شواهد برای هر پیامد به علت دادههای پراکنده و تعداد کم شرکتکنندگان محدود شد. در تعدادی از مطالعات به دلیل ریزش نمونه (attrition) بالا و تفاوت بین گروهها در دادههای خط پایه؛ و دوز متنوع ملاتونین بین مطالعات، محدودیتهای مطالعه را ذکر کردیم. روشهای استفاده شده برای اندازهگیری دادهها برای پیامدهای مختلف همسو و سازگار نبود، و استفاده از برخی از ابزارهای اندازهگیری برای بیماران در ICU ممکن بود بیتاثیر باشد. تمام مطالعات شامل شرکتکنندگانی در ICU بود؛ اما تفاوتها را در پروتوکلهای ICU مطرح کردیم، و در یکی از مطالعات بازیابی شده از پروتکل آرامسازی غیر‐استاندارد با شرکتکنندگانی استفاده شد که بهطور غیر‐مستقیم به شواهد اشاره میکردند.