اسکلروز جانبی آمیوتروفیک (ALS)، که همچنین به نام بیماری نورون حرکتی (MND) شناخته میشود، یک وضعیت پایاندهنده، پیشرونده عصبی است که هیچ درمان دارویی برای آن وجود ندارد. در افراد مبتلا به ALS/MND، خستگی یک علامت رایج و ناتوانکننده است که با ضعف برگشتپذیر حرکتی و خستگی کلی بدن مشخص میشود و فقط تا حدودی با استراحت تسکین مییابد. اثربخشی درمان های دارویی یا غیر دارویی برای خستگی در ALS/MND هنوز مشخص نشده است.
ارزیابی اثرات مداخلات دارویی و غیر دارویی در درمان خستگی در ALS/MND.
ما در 5 سپتامبر 2017 پایگاههای اطلاعاتی زیر را جستوجو کردیم: پایگاه ثبت تخصصی عصبیعضلانی در کاکرین، CENTRAL ،MEDLINE ،Embase ،PsycINFO ،CINAHL Plus و ERIC. ما همچنین دو پایگاه ثبت کارآزماییهای بالینی را هم جستوجو کردیم.
ما کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده و شبهتصادفی را از هر مداخلهای انتخاب کردیم که به منظور کاهش خستگی برای افراد مبتلا به ALS/MND انجام شده بود. ما مطالعاتی را در مرور گنجاندیم که کاهش خستگی پیامد اولیه یا ثانویه کارآزمایی بود.
ما از روش استاندارد مورد قبول توسط کاکرین استفاده کردیم.
ما یک مطالعه فارماکولوژیک (مدافینیل؛ modafinil) و سه مطالعه غیر فارماکولوژیک (تمرینات مقاومتی، ورزشهای تنفسی و تحریک مغناطیسی مغزی تکرارشونده (rTMS)) را در مرور گنجاندیم که شامل 86 نفر از افراد مبتلا به ALS/MND بودند. هیچکدام از این مطالعات از خطر سوگیری (Bias) دور نبودند. از آنجا که فقط یک کارآزمایی برای هر مداخله وجود داشت، هیچ متاآنالیزی امکانپذیر نبود. تمام مطالعات خستگی را با استفاده از مقیاس شدت خستگی (FSS، مقیاس از 9 تا 63، نمره بالاتر نشان دهنده خستگی بیشتر) سنجیده بودند. اطلاعات برای ارزیابی تورش اغلب در گزارشهای تحقیقات نبود، و در نتیجه احتمال سوگیری را در چندین دامنه در تمام کارآزماییها، نامشخص میکرد. کور کردن شرکتکنندگان در کارآزمایی ورزش امکانپذیر نبود، اما ارزیابی پیآمد کور شده بود.
ما شواهدی را با کیفیت بسیار پائین یافتیم که نشانگر احتمال بهبود خستگی با درمان مدافینیل در مقایسه با دارونما (MD: 11.00 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 23.08 - تا 1.08)، ورزشهای تنفسی در برابر مداخله ساختگی (MD: 9.65؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 22.04 - تا 2.73) و rTMS در مقابل rTMS ساختگی (دادهها ارائه نشده بود) بود، که تحقیقات بیشتری را برای اثبات اثربخشی این درمانها برای خستگی در ALS/MND ضروری میسازد. ما در مقایسه ورزشهای مقاومتی در برابر مراقبتهای معمول (MD: 0.20؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 10.98 - تا 11.38؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین) پیشرفت مشهودی مشاهده نکردیم.
سه شرکتکننده در گروه مدافینیل از مطالعه مدافینیل خارج شدند، دو نفر سردرد را ذکر کردند و یکی هم گرفتگی قفسهسینه؛ عوارض جانبی دیگر شامل اضطراب، حالت تهوع، سرگیجه و سیالوره (احتمالا مرتبط با ALS) بودند. این کارآزماییها اثرات نامطلوب ناشی از ورزش یا rTMS را گزارش نکردند.
ما نمیتوانیم در مورد تاثیرات هر یک از مداخلات مورد مطالعه به دلیل عدم دقت (تعداد کم شرکتکنندگان، CI گسترده) و محدودیتهای احتمالی مطالعه، مطمئن باشیم.
نتیجهگیری قطعی در مورد اثربخشی مداخلات برای بهبود خستگی برای افراد مبتلا به ALS/MND غیر ممکن است، چرا که تعداد معدودی مطالعات تصادفی وجود دارد و کیفیت شواهد موجود بسیار پائین است.