سوال مطالعه مروری
آیا داروهای کاهشدهنده سطح گلوکز، مهارکنندههای DPP‐4 (مانند لیناگلیپتین (linagliptin) یا ویلداگلیپتین (vildagliptin)) و آنالوگهای GLP‐1 (مثل اگزناتاید (exenatide) یا لیراگلوتاید (liraglutide)) قادر به پیشگیری یا به تاخیر انداختن پیشرفت دیابت نوع 2 و عوارض مرتبط با آن در افرادی هستند که در معرض خطر ابتلا به دیابت نوع 2 قرار دارند؟
پیشینه
مهارکنندههای DPP‐4 و آنالوگهای GLP‐1 بهطور گستردهای برای درمان افراد مبتلا به دیابت نوع 2 مورد استفاده قرار میگیرند. گفته میشود افراد دارای سطح نسبتا بالای قند خون، در معرض خطر بیشتر ابتلا به دیابت نوع 2 قرار دارند (اغلب تحت عنوان «پیشدیابت» نامیده میشود). در حال حاضر مشخص نیست مهارکنندههای DPP‐4 یا آنالوگهای GLP‐1 باید برای افرادی که سطح قند خون بالایی دارند ولی مبتلا به دیابت نوع 2 نیستند، تجویز شوند یا خیر. ما میخواستیم بدانیم این داروها میتوانند از بروز دیابت نوع 2 در افرادی که در معرض خطر بالاتر هستند، پیشگیری کنند یا بروز آن را به تاخیر اندازند یا خیر. ما همچنین به دنبال بررسی تاثیرات آنها بر پیامدهای مهم مربوط به بیمار مثل عوارض دیابت (مانند بیماریهای کلیه و چشم، حملات قلبی، سکته مغزی)، مرگومیر به هر علتی، کیفیت زندگی مرتبط با سلامت (معیاری از رضایت افراد از زندگی و سلامتشان) و عوارض جانبی داروها، بودیم.
ویژگیهای مطالعه
شرکتکنندگان میبایست سطوح قند خون بالاتر از حد طبیعی، اما کمتر از میزانی داشتند که برای تشخیص دیابت ملیتوس نوع 2 مورد استفاده قرار میگیرد. هفت کارآزمایی تصادفیسازی و کنترل شده (مطالعات بالینی که افراد به صورت تصادفی در دو گروه یا بیشتر قرار داده میشوند) را با 2702 شرکتکننده یافتیم. طول دوره درمان از 12 هفته تا 160 هفته متغیر بود. یکی از مطالعاتی که به بررسی لیراگلوتاید اختصاص داشت، اغلب شواهد (2285/2702 شرکتکننده) را در اختیار داشت. شرکتکنندگان در این مطالعه دارای اضافه‐وزن یا چاق بودند.
این شواهد تا ژانویه 2017 بهروز است.
نتایج کلیدی
مهارکنندههای DPP‐4 در مقایسه با دارونما (یک داروی ساختگی) خطر ابتلا را به دیابت نوع 2 کاهش ندادند. در یک مطالعه بزرگ با حضور لیراگلوتاید که یک آنالوگ GLP‐1 است، با دوزی که برای افراد چاق تجویز میشود (3.0 میلیگرم)، بروز دیابت نوع 2 به تعویق افتاد: 26/1472 (%1.8) شرکتکننده جای گرفته بهطور تصادفی در گروه لیراگلوتاید در مقایسه با 46/738 (6.2%) شرکتکننده جای گرفته بهطور تصادفی در گروه دارونما پس از 160 هفته به دیابت نوع 2 مبتلا شدند. از سوی دیگر، 970/1472 (66%) شرکتکننده تصادفیسازی شده به گروه لیراگلوتاید در مقایسه با 268/738 (%36) شرکتکننده تصادفیسازی شده به گروه دارونما به سطوح طبیعی گلوکز خون برگشتند. این مطالعه برای 12 هفته دیگر بدون درمان ادامه یافت و پنج فرد دیگر نیز در گروه لیراگلوتاید در مقایسه با یک شرکتکننده در گروه دارونما، به دیابت مبتلا شدند. پس از 12 هفته بدون درمان، 740/1472 (50%) شرکتکننده در گروه لیراگلوتاید در مقایسه با 263/738 (36%) شرکتکننده در گروه دارونما سطوح طبیعی گلوکز داشتند. این بدین معنی است که برای افزایش احتمال پیشگیری از ابتلا به دیابت نوع 2 در افرادی که در معرض خطر قرار دارند، باید این دارو بهطور مداوم مصرف شود. نکته قابل توجه اینکه عوارض جانبی جدی (به عنوان مثال بستری شدن در بیمارستان یا قرار گرفتن شرکتکننده در معرض خطر، مثلا بروز تداخل با داروهای دیگر) اغلب پس از درمان با لیراگلوتاید اتفاق میافتد، 230/1524 (15%) شرکتکننده در گروه لیراگلوتاید و 96/755 (13%) شرکتکننده در گروه دارونما، و مشخص نیست که مصرف این دارو در درازمدت بیخطر باشد.
مزایا یا معایبی را برای مهارکنندههای DPP‐4 یا آنالوگهای GLP‐1 در ارتباط با حملات قلبی غیر‐کشنده، سکتههای مغزی غیر‐کشنده یا نارسایی قلبی تشخیص ندادیم. مطالعات وارد شده دیگر عوارض دیابت را مانند بیماری کلیوی یا چشمی گزارش نکردند. تاثیرات مداخله بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت متناقض بودند. در مطالعات وارد شده، تعداد اندکی از شرکتکنندگان فوت کردند که ارتباط آشکاری با درمان وجود نداشت.
مطالعات آینده باید پیامدهای مهم بیشتری را از نظر بیمار مانند عوارض دیابت و به ویژه عوارض جانبی داروها مورد بررسی قرار دهند، زیرا مطمئن نیستیم که «پرهدیابت» فقط حالتی است که توسط اندازهگیری آزمایشگاهی تعریف شده، یا در واقع یک عامل خطر واقعی برای دیابت ملیتوس نوع 2 است و اینکه درمان این وضعیت به معنای ایجاد نتایج بهتر در پیامدهای مهم مرتبط با بیمار است یا خیر.
کیفیت شواهد
تمام کارآزماییهای وارد شده دارای نقایصی در نحوه انجام یا در گزارش موارد کلیدی بودند. برای مقایسههای فردی، تعداد شرکتکنندگان اندک بود، که به خطر خطاهای تصادفی (بازی شانس) بالا منجر شد.